گروه سیاسی: سفر اخیر علیاکبر صالحی به مسکو و قرارداد او با روسها برای ساخت چند نیروگاه هستهای دیگر در ایران در درون خود خبرهایی داشت و البته شایعاتی را نیز تایید و تقویت میکرد. در این سفر که به طرز عجیبی با مذاکرات مسقط مصادف شده بود؛ صالحی با روسها قرارداد ساخت چند نیروگاه هستهای دیگر را امضا کرد اما در این میان اظهارنظر او مبنی بر «مذاکره با روسها برای تبادل سوخت هستهای» بسیار قابل تامل بود. به گزارش «وطن امروز»، خبر سفر صالحی به مسکو بیشتر حول قراردادهای جدید او برای ساخت 5 نیروگاه هستهای در بوشهر مطرح شد اما آنچه به نظر میرسد اتفاق و توافق کلیدی باشد؛ در درون این توافق قرار دارد و همانگونه که گفته شد؛ مربوط به ماجرای تبادل سوخت با روسها است. صالحی هنگام ورود به مسکو گفت: درباره ساز و کارهایی برای مبادله سوخت هستهای با طرف روس تبادلنظر خواهیم کرد. او مصادف شدن سفرش با مذاکرات مسقط را کاملا «تصادفی» دانست و درباره موضوع تبادل سوخت گفت: «امروز درباره ساز و کارهایی برای مبادله سوخت هستهای با طرف روسی تبادلنظر خواهیم کرد که جزئیات آن را منتشر خواهیم کرد». هنوز جزئیات این تبادل سوخت منتشر نشده است اما به نظر میرسد ماجرا چندان هم پیچیده و غیرقابل پیشبینی نباشد. ماجرای انتقال سوخت ایران به یک کشور خارجی را روزنامه آمریکایی نیویورکتایمز، یک هفته قبل از سفر صالحی به مسکو منتشر کرد. نیویورکتایمز که روابط نزدیکی با وزارت خارجه آمریکا دارد و در محافل رسانهای به رسانه وزارت خارجه آمریکا شهرت دارد؛ در گزارشی نوشت: «ایران بهطور موقت موافقت کرده درصورت دستیابی به توافق هستهای با گروه موسوم به 1+5 بخش اعظمی از ذخائر اورانیوم خود را به خاک روسیه منتقل کند». نیویورک تایمز افزود که این خبر را از برخی افراد حاضر در مذاکرات هستهای ایران و 1+5 بهدست آورده است. براساس این گزارش و طبق توافق ادعایی، روسیه اورانیوم ایران را به میلههای سوختی مخصوص برای استفاده در نیروگاه هستهای بوشهر که تنها رآکتور تجاری ایران قلمداد میشود، تبدیل خواهد کرد. به نوشته نیویورکتایمز، پس از تبدیل اورانیوم به میلههای سوختی نمیتوان از آن به آسانی برای ساخت تسلیحات اتمی استفاده کرد، لذا این اقدام میتواند بخش اعظمی از نگرانیهای غرب درباره ذخایر اورانیوم ایران را کاهش دهد. نیویورکتایمز در ادامه این ادعا به نقل از یک دیپلمات مسؤول آمریکایی نوشت: «درصورتی که معامله بین ایران و روسیه کارساز شود میتوان آن را سنگ بنای موضوعی عظیمتر دانست.» 4 روز پس از گزارش نیویورکتایمز، خبرگزاری انگلیسی رویترز نیز از موافقت ایران با طرح انتقال اورانیوم غنیشده خود به روسیه خبر داد. رویترز به نقل از یک دیپلمات غربی مدعی شد تیم مذاکرهکننده دولت روحانی با اصل انتقال اورانیوم به خارج از کشور موافق است اما این موضوع بخشی از یک پازل است و نمیتواند همه مسائل را حل کند. براساس گزارش رویترز، مارک فیتزپاتریک، مدیربرنامه عدم اشاعه در اندیشکده مطالعات راهبردی میگوید قدرتهای جهانی میخواهند در هر توافق بلندمدتی ذخایر ایران به سرعت کاهش یابد. وی میافزاید اگر ذخایر کاهش یابد، ممکن است به ایران اجازه داده شود از تعداد سانتریفیوژهای بیشتری استفاده کند. بهرغم این اخبار اما وزارت امور خارجه در واکنشی این ادعا یعنی انتقال اورانیوم غنیشده ایران به مسکو را تکذیب کرد. مرضیه افخم، سخنگوی فعال وزارت امور خارجه در واکنش به ادعای نیویورکتایمز مبنی بر موافقت ایران با انتقال بخشی از ذخایر اورانیوم غنیشده خود به روسیه درصورت دستیابی به توافق، برای چندمین بار تاکید کرد هیچیک از گمانهزنیها و شایعاتی که توسط برخی رسانههای خارجی و با اغراض خاص سیاسی مطرح میشود، مورد تایید نیست. وی تلاش این رسانهها برای تخریب فضای سیاسی موجود پیش از آغاز دور جدید مذاکرات را تقبیح کرد و گفت مذاکرهکنندگان ایرانی بدون توجه به این جوسازیها و صرفا با درنظر داشتن منافع ملی و حقوق مردم ایران در مذاکرات حضور پیدا خواهند کرد اما بهرغم این تکذیبیه، همزمان با مذاکرات مسقط، صالحی به مسکو رفت و از مذاکره خود با روسها برای «تبادل» سوخت هستهای خبر داد.
ماجرا چیست؟
به نظر میرسد ماجرا اینگونه قابل تعریف باشد که تیم هستهای دولت با این اقدام یعنی با انتقال ذخایر اورانیوم غنیشده خود به دنبال انجام مطالبات طرف غربی است. بر این اساس ایران همه ذخایر فعلی خود را بر اساس یک مدالیته همکاری به روسیه ارسال میکند و روسها نیز این میزان اورانیوم غنیشده را به میله سوختی جهت استفاده در رآکتورهای هستهای که برای ایران میسازند؛ تبدیل میکند. به عبارتی تیم هستهای دولت تلاش میکند یک معادله 2 سویه را با انتقال اورانیوم به خارج از کشور پیش ببرد. از یک سو با سپردن اورانیوم غنیشده به خارج از کشور و عدم انباشت آن در کشور، مطالبات طرف غربی را محقق و از سوی دیگر نیاز ایران به تداوم غنیسازی و توسعه تاسیسات هستهای را توجیه میکند.
بازگشت به بیانیه تهران
اما موضوع انتقال سوخت یا تبادل سوخت هستهای، برای اولینبار در دولت روحانی مطرح نشده است. پیش از این و در دولت قبلی نیز موضوع تبادل سوخت هستهای به صورت جدی مطرح شد. به عبارتی طرح موضوع انتقال سوخت هستهای در مذاکرات تیم هستهای دولت سابق به عنوان یک گزینه برای حصول توافق مطرح و حتی مورد توافق هم قرار گرفت. این پیشنهاد ابتدا به صورت کلی مطرح شد اما آنچه آن را به نتیجه نرساند مخالفت تیم سابق هستهای با نحوه مبادله سوخت بود. طرف مقابل خواستار انتقال اورانیوم کمتر غنی شده ایران به مدت یک سال به یک کشور خارجی مانند روسیه و سپس دریافت اورانیوم مورد نیاز رآکتور تهران بود اما تیم مذاکرهکننده ایرانی خواستار مبادله پایاپای و با قید بازه زمانی یک ساله بود. این پیشنهاد در آن برهه بینتیجه ماند اما در بیانیه تهران به صورت رسمی قید شد و مورد توافق قرار گرفت. 27 اردیبهشتماه سال 1389 لولا داسیلوا، رئیسجمهور وقت برزیل به همراه رجب طیب اردوغان، نخستوزیر وقت ترکیه در کنار محمود احمدینژاد، رئیسجمهور وقت و نیز با همراهی وزرای خارجه 3 کشور بیانیه تهران را امضا کردند. بیانیهای که محور اصلی آن موضوع انتقال اورانیوم غنیشده ایران به ترکیه بود. به گزارش «وطن امروز» بندهای 3 تا 5 این بیانیه به همین موضوع اختصاص داشت که متن کامل این بندها در ادامه میآید:
3) معتقدیم تبادل سوخت هستهای بستری برای شروع همکاری در عرصههای مختلف به خصوص همکاری هستهای صلحآمیز شامل ساخت نیروگاه و رآکتورهای تحقیقاتی است.
4) براساس این مفاد، تبادل سوخت هستهای، حرکتی سازنده، رو به جلو و نقطه شروعی برای همکاری میان ملتهاست. این حرکتها باید به تعامل مثبت و همکاری هستهای صلحآمیز هدایت شود و از هر گونه تقابل اعم از اقدامات، رفتار یا اظهارات تندی که به حقوق و تعهدات ایران براساس انپیتی لطمه میزند، پرهیز شود.
5) براساس مفاد فوق، برای تسهیل همکاریهای هستهای ذکر شده، جمهوری اسلامی ایران موافقت میکند 1200 کیلوگرم اورانیوم کمتر غنیشده در ترکیه به امانت بگذارد. این مواد در مالکیت ایران در ترکیه خواهد بود و ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی امکان نظارت بر این مواد را خواهند داشت. ایران آمادگی خود را برای به امانت گذاشتن مطابق توافقنامه ظرف یکماه اعلام مینماید. گروه وین نیز طبق این توافقنامه متعهد میشود 120 کیلوگرم اورانیوم مورد نیاز رآکتور تهران را ظرف یک سال به ایران تحویل دهد. همچنین در بند 8 این بیانیه نیز آمده بود:
8) در صورتی که مفاد این بیانیه مورد توجه قرار نگیرد، ترکیه حسب درخواست ایران، LEU (اورانیوم کمتر غنیشده) را به ایران به سرعت و بدون قید و شرط برگشت میدهد.
اما نکته نگرانکننده درباره این بیانیه، آن بود که ایران برخلاف گذشته حاضر به پذیرش امانت یک ساله خود در ترکیه شد. به عبارتی ایران پذیرفت 1200 کیلوگرم اورانیوم کمتر غنیشده خود را به ترکیه ارسال کند و آنگاه پس از یک سال، 120 کیلوگرم اورانیوم 20 درصد برای تبدیل به میله سوختی برای رآکتور تهران دریافت کند. اما درباره آن تبادل سوخت و تبادل سوخت فعلی در دولت روحانی چند نکته وجود دارد:
نخست اینکه در بیانیه تهران، ایران در ازای امانت اورانیوم کمتر غنیشده، اورانیوم 20 درصد دریافت میکرد و نه میله سوختی. به عبارتی فرآیند تبدیل اورانیوم 20 درصد به میله سوختی در ایران صورت میگرفت اما براساس شواهد به نظر میرسد در تبادل سوخت دولت فعلی، قرار است در ازای اورانیوم کمتر غنیشده، ایران میله سوختی دریافت کند که در این صورت فرآیند مهم و معنادار تبدیل اورانیوم 20 درصد به میله سوختی در ایران صورت نخواهد گرفت. نکته دوم نیز موضوع امانت یکساله 1200 کیلوگرم اورانیوم کمتر غنیشده ایران در خارج از ایران بود. این یک خط قرمز برای مذاکرات هستهای بود، چرا که یک سرمایه امنیتآفرین را از دسترس و اراده جمهوری اسلامی ایران خارج میکرد و هیچ ضمانتی برای بازگرداندن آن به ایران وجود نداشت. همان زمان نسبت به این اقدام هشدارهایی داده شد که البته زودتر از موعد حقانیت آن هشدارها آشکار شد. و نکته سوم که البته میتواند درسآموز باشد هم رفتار باراک اوباما، رئیسجمهور آمریکا در قبال این بیانیه بود. براساس بیانیه تهران، ایران حاضر به انتقال اورانیوم کمتر غنیشده خود شد. این خواست اوباما بود و رئیسجمهور برزیل و نخستوزیر ترکیه نیز قبل از سفر به ایران این موضوع را با اوباما هماهنگ کرده بودند اما پس از بیانیه تهران، باراک اوباما اصطلاحا خلف وعده کرد و زیر میز بازی زد. اقدامی که با خشم داسیلوا و اردوغان مواجه شد و آنها رئیسجمهور آمریکا را فردی فریبکار و دروغگو خطاب کردند. اکنون نیز در حالی که همزمان با مذاکرات مسقط، صالحی در مسکو موضوع تبادل سوخت را مطرح کرد اما مذاکرات مسقط منجر به توافق جامع هستهای نشد. به هر حال موضوع انتقال اورانیوم به خارج از کشور یک ایده و نسخه باطل شده است و قاعدتا درباره آن به هر شکلی توافق شود؛ اختلاف نظر اصلی همچنان درباره اندازه و محتوای غنیسازی و نیز فرآیند لغو تحریمها پابرجاست.