حسین جوادی:هم نسلهای ما «کیم جو سونگ» را خوب بهخاطر میآورند، مهاجم ریزنقش کرهجنوبی در دهه 90 میلادی که همیشه کابوس مدافعان تیمملی بود. مدافعان با تجربهای که مقابل مهاجمان سرعتی آن روزهای فوتبال کره و ژاپن طبق معمول اسیر سرعتهای
برق آسا میشدند و با اینکه وزن دفاع تیمی ما در آن دورهها با وجود پنجعلی، زرینچه، حسنزاده و فنونیزاده یک
سرو گردن از دیگر تیمهای آسیایی بالاتر بود ولی زمانی که برابر بازیکنانی با چابکی بالا قرار میگرفتند چارهای جز تسلیم شدن نداشتند. آن بازی تراژیک در جام ملتهای قطر 88 و شکست تلخ 3 بر صفر مقابل کرهجنوبی مصداقی از درخشش بازیکنی مثل کیم جو سونگ بود. بازیکنی که در جامجهانی 1990 ایتالیا نیز جزو مهرههای اصلی کرهایها به حساب میآمد تا سالهای سال برای فوتبال ایران تبدیل یه یک گربه سیاه شده بود. نمونه مدرن «کیم» بازیکنی است که در حال حاضر در
بایر لورکوزن بازی میکند، هیونگ مین سان «وینگری» با سرعت بالا و هوش فوقالعاده است و هفته گذشته نیز در جریان رقابتهای لیگ قهرمانان با زدن 2 گل مقابل زنیت باعث حیات بخشیدن به تیم آلمانی در گروه سوم شد. او در نبرد امروز میخواهد مقابل مدافعانی بازی کند که به تعبیر خیلیها بعد از جامجهانی یا مصدوم بودهاند یا اینکه در لیگهایی مثل قطر بازی کردهاند که عملکرد آنها خیلی زیر ذرهبین نبوده و بدون شک با بازیکنان سرعتی و مهاجمان چابک به مشکل برخواهند خورد. امیرحسین صادقی بعد از جامجهانی به خاطر مصدومیت خیلی درخشان نبوده و پژمان منتظری و سیدجلال حسینی نیز در لیگهای عربی مشغول بازی هستند که خروجی این لیگها بیش از پیش معلوم شده است! خسرو حیدری هم مثل دیگر ملیپوشان استقلال توفیق چندانی بعد از بازیهای برزیل نداشته و حتی هافبکهای دفاعی تیم مثل آندو و نکونام نیز بدون هیچ تعارفی از چابکی در جامجهانی برخوردار نیستند. کیروش مهرداد پولادی را ندارد و عملا باید گفت ترکیب دفاعی مرد پرتغالی با آن جنگندگی چند ماه پیش کاملا فاصله گرفته و اگر سرعت تیم در خطوط دفاع - هافبک به حداقل برسد (که خواهد رسید) مهاجمان سرعتی کره امان تیم را خواهند برید! این حرفها را باید بدون تعارف به کیروش گفت چون بازی با کرهجنوبی مثل شمشیر دولبه برای او میماند و شاید برای همین است که رسانههای داخلی نیز از چند هفته قبل به دوستانه نبودن و حساس کردن این بازی بیش از پیش دامن زدهاند. اینکه میگویند کره برای انتقام پا به آزادی میگذارد خیلی برای کرهایها نکته مثبت و قابل اتکایی نیست چون بازی روانی در یک نبرد دوستانه به هیچوجه به نفع تیم میهمان نیست و تنها حساسیت را برای آنها زیاد میکند و همین مساله سبب میشود تا تمرکز لازم را در چنین بازیای از دست دهند ولی از طرف دیگر باید سوال کرد شاگردان کیروش که کارهای تاکتیکیشان را در «خفا» و دور از چشم دوربینها و خبرنگاران انجام دادهاند تا چه اندازه برای این کریخوانی آمادهاند؟ مطمئن باشید کارلوس خوب میداند تیمی که او امروز در اختیار دارد تنها براساس هماهنگیهای قبلی و بدون تستهای در نظر گرفته شده بدنی میخواهد برای این بازی به میدان برود. شاید اگر حساسیت موجود درباره این بازی دوستانه تا این اندازه بالا نمیرفت حالا فکر کیروش نیز کمی آسوده بود چون او خوب میداند همان تیمی که روزی سکوی پرتاب او به جامجهانی شد حالا میتواند در حساسترین برهه که نگاه تمام منتقدانش روی اوست نقش ویرانکنندهای را قبل از شروع بازیهای جام ملتها داشته باشد. هیچکس نمیتواند رفتار رسانههای داخلی بعد از یک شکست خانگی مقابل کره را پیشبینی کند،این رفتارها همیشه از سوی برخی مطبوعات ورزشی تبدیل به کابوسی شده که آرامش درون اردویی را از تیمملی گرفته و تا پایان تورنمنت نیز بر طبل نقطه ضعفهای موجود میکوبد. باید این مساله را در نظر گرفت که این بازی نیز مثل دیگر بازیهای دوستانه تنها برای محک خوردن تاکتیکی و فیزیکی تیمملی است و ایجاد حساسیت قبل از این دیدار بدون شک تبدیل به سم مهلکی میشود که بعدها به ضرر تیم تمام خواهد شد و تمام این استدلالها زمانی باطل میشود که کیروش و پسرانش یک بار دیگر کرهجنوبی را در آزادی نقره داغ کنند ولی چه کسی میداند اگر تفکرات کیروش یک بار دیگر برابر کره به پیروزی برسد نقطه ضعفهای اصلی تیم مسطور میماند یا خیر؟! این لبه شمشیر برای کارلوس و تیم ملی از آن طرف شکست مقابل کره برندهتر است چون کارلوس در یکی از کنفرانسهای خبریاش گفته بود منتقدان من راه به جایی نبردهاند و این پیروزی میتواند یک بار دیگر منتقدان را در لاک دفاعی برده و کارلوس را از مشاهده دقیق مشکلات تیم دور کند... هیچ چیز مشخص نیست تنها در پایان یک بازی به ظاهر دوستانه در یک بعد ازظهر پاییزی میتوان به قضاوت نشست.