گروه بینالملل: موسسه اقتصاد و صلح در انگلیس در سال 2013 گزارشی درباره تروریسم منتشر کرد که بررسی آن خالی از لطف نیست. در این گزارش آمده است 80 درصد از قربانیان تروریسم در سال گذشته مسلمانانی بودهاند که در 5 کشور نیجریه، افغانستان، عراق، سوریه و پاکستان زندگی میکردهاند. به گزارش پایگاه اینترنتی تروثدیگ، اتباع آمریکایی یا غربی قربانی تروریسم نیستند بلکه این مسلمانان هستند که بیش از همه قربانی تروریسم میشوند. این در حالی است که موضوع تروریسم در همه کشورهای جهان موضوعی مهم محسوب نمیشود. این گزارش نشان میدهد در انگلیس امکان به قتل رسیدن یک فرد در این کشور 166 برابر بیشتر از کشته شدن او در حملات تروریستی است. در آمریکا نیز امکان به قتل رسیدن آمریکاییها 64 برابر بیشتر از کشته شدن آنها در حملات تروریستی است. 4 گروه القاعده، داعش، طالبان و بوکوحرام در مقایسه با دیگر گروههای تروریستی سهم بیشتری در کشتن افراد دارند. بر اساس این گزارش، بیشتر افرادی که قربانی تروریسم میشوند به سبب جنگهای داخلی یا شورشهای منطقهای کشته میشوند. سوریه و عراق درگیر جنگ هستند و افغانستان نیز همانند پاکستان و نیجریه با شورشهای شبهنظامیان مواجه است. تروریست نامیدن برخی از شورشیان در سوریه و نامیدن برخی دیگر از این گروهها به عنوان شورشیان «میانهرو» اقدامی است که با انگیزههای سیاسی صورت میگیرد. همچنین برخی از گروههای مسلح در شمال افغانستان اقدامات تروریستی زیادی انجام دادهاند اما تنها این گروه طالبان است که گروهی تروریستی در این کشور نامیده میشود. در اینجا میتوانیم به بررسی اقدامات تروریستی در مکزیک بپردازیم. بین سالهای 2006 تا 2013، 10 هزار نفر در سال در اثر خشونتهای مرتبط با باندهای
مواد مخدر در این کشور کشته شدند. تعداد این افراد بیشتر از آنهایی است که در سالهای اخیر در اقدامات تروریستی در عراق کشته شدهاند.
این گزارش این افراد را قربانی قتل معرفی کرده است نه تروریسم اما بسیاری از این کشتارها به دلایل سیاسی و با هدف کنترل شهرهایی نظیر سیوداد خوارز انجام شدهاند. این در حالی است که اخیرا 43 دانشجوی مکزیکی در ایالت گوئررو در این کشور کشته شدهاند که سبب برگزاری تظاهرات دانشجویان در سراسر مکزیک شد. گفته میشود این افراد به عنوان معاند بازداشت شدند اما در اختیار باندهای مواد مخدر قرار گرفتند تا به دست آنها کشته شوند. این اقدامات نیز در زمره اقدامات تروریستی قرار میگیرند، زیرا باندهای مواد مخدر بازیگرانی غیردولتی هستند که مردم را وادار به دست برداشتن از مخالفت با دولت میکنند. این موارد را باید جزو تروریسم دولتی به حساب آورد در حالی که غرب از انجام آن خودداری میکند. اگر مکزیک کشوری در منطقه خاورمیانه میبود، غرب میتوانست جنگ مواد مخدر در این کشور را تروریسم قلمداد کند و مکزیک نیز میتوانست در فهرست 5 کشوری قرار گیرد که بیشترین قربانیان تروریسم را دارد زیرا شمار کشتهشدگان در مکزیک در هر سال بسیار بیشتر از قربانیان تروریسم در عراق است. در سال 2013 در همه کشورهای عضو اتحادیه اروپا تنها 150 مورد حمله تروریستی رخ داد که بر اثر آنها تنها 7 نفر کشته شدند. به نظر میرسد تنها یکی از این افراد در حمله افراطگرایان مسلمان کشته شده باشد. این در حالی است که یک مسلمان نیز توسط یک اروپایی راستگرا در انگلیس کشته شد. بیشتر این 150 حمله از سوی گروههای جداییطلب انجام شده بود. از این تعداد 24 حمله از سوی گروههای چپگرا انجام شده بود. با وجود افزایش راستگرایی سیاسی در اروپا، تاکنون آنها مرتکب اقدامات تروریستی زیادی در این قاره نشدهاند. برخی افراد با پیشینه اسلامی که در اقدامات تروریستی دست داشتهاند در واقع همان سکولارهای چپگرا بودهاند همانند حزب کارگران کردستان (پکک). یوروپول اعلام کرده است نشانههایی درباره تروریسم مذهبی در قاره اروپا وجود ندارد. ایجاد ارعاب در میان مردم درباره تروریسم اسلامی در اروپا یک توهم محسوب میشود اما این گروهها در آمریکا دست به اقدامات تروریستی نزدهاند. این در حالی است که پدیده گرم شدن زمین تهدیدی به مراتب جدیتر در مقایسه با تروریسم محسوب میشود. خشکسالی در سوریه، عراق و افغانستان در ناکامی این کشورها و ظهور تروریسم در آنها بسیار موثر بوده است. این خشکسالی نیز در نتیجه پدیده گرم شدن زمین پدید آمده است. نتیجه این است که غرب تنها جنگهای داخلی را تروریسم مینامد و وقوع 3 جنگ داخلی یا درگیریهای منطقهای- در افغانستان، عراق و سوریه- به سبب وجود خلأ قدرت در این کشورها که ناشی از تهاجم کشورهای غربی بوده، رخ داده است یعنی حمله شوروی به افغانستان و حمله آمریکا به عراق. بسیاری از درگیریهای داخلی که در جهان اسلام تروریسم نامیده میشود همانند مکزیک به «جنگ مواد مخدر» ربط دارند. در حقیقت؛ بیشتر آن چیزی که در افغانستان در حال وقوع است جنگهایی بر سر مواد مخدر در ورای اقدامات خشونتآمیز دیگر است.