مجتبی اصغری: همانطور که پیش از این در مسقط مشخص شده بود، غربیها در تشکیکی عجیب و بیموقع در اصلیترین بخش از داستان طولانی مذاکرات ایران و 1+5 دبه کردهاند! مذاکرهای که از ابتدا به بهانه ارتباط مستقیم «تحریمها» و «برنامه هستهای نظامی» ایران آغاز شد اکنون با مانور متقلبانه آمریکا به نام تقسیم مسؤولیت تحریمها میان اروپا و شورای امنیت و کنگره در حال تثبیت آرمان «مذاکره برای مذاکره» با شرط «تعطیل ماندن برنامه هستهای صلحآمیز» کشورمان، پس از تلاش مجدانه دولت برای اعتمادسازی و رفع همه بهانههاست! هر چند در محدوده «بهانهها» نیز به نظر میرسد با تلاشهای آژانس بینالمللی انرژی اتمی پروسه «بهانهتراشی» و «عدم رضایت» بدون ارائه حتی یک دلیل منطقی و مستند کماکان همچون سریالی زرد ادامه دارد.
مجموعه دستگاههای رسانهای غرب نیز در طول چند روز گذشته با چرخشی تمام و کمال به تقسیمبندی محتوایی تحریمها ضد ایران پرداختهاند و در تبیین موضع رسمی مسؤولان ارشد نظام درباره بیارتباط بودن تحریمهای غرب ضد ایران و پروندهسازی علیه برنامه هستهای کشورمان، فیلم و مستند تصویری و گزارش روی آنتن میبرند! شاید بتوان گفت این بزرگترین برد رسانهای ایران در منظر افکار عمومی جهانیان و بهترین مدعا بر بیتقصیری حاکمیت در وضع تحریمها ضدایران به بهانههای واهی است.
شبکههای فارسیزبانی همچون بیبیسی، من و تو و حتی سیمای نفاق در هماهنگی بینظیر با یکدیگر تلاش میکنند به مردم ایران این موضوع را بفهمانند که تلاش برای «لغو تحریمها» حتی پس از تن دادن به همه مفاد توافق یکجانبه ژنو از جمله تعطیلی غنیسازی در سطح صنعتی و اکسید کردن 300 کیلوگرم از ذخایر ارزشمند اورانیوم غنی شده کشور و دهها دور مذاکره مستقیم با آمریکا و شرکایش هیچ فایدهای ندارد! کارشناسان بیبیسی با توصیه به مذاکرهکنندگان ایرانی، وقیحانه اشاره کردند ایران اگر عاقل باشد به «توافق با غرب» در هر شرایطی تن خواهد داد اگرنه دوباره پرونده ایران به شورای امنیت ارسال خواهد شد و تحریمهای بیشتری وضع میشود! همچنین با تعمیم و تقسیم تحریمها به ادعاهایی همچون «حمایت ایران از گروههای تروریستی» تلاش کردند پای «برنامه موشکی ایران» و پرونده ادعایی حقوق بشری علیه کشورمان را نیز با موضوع تلاش مذاکرهکنندگان کشورمان برای اولین و آخرین هدف مهم از آغاز مذاکرات تاکنون یعنی «لغو تحریمها» مرتبط کنند.
همانطور که رهبر حکیم انقلاب بارها تاکید فرمودهاند، در صورتی که ایران برنامه هستهای خود را ادامه ندهد نیز همچون گذشته تحریمها به دلایل گوناگون ادامه خواهد داشت. حضرت آیتاللهالعظمی خامنهای، سرافرازی، روحیه استقلالطلبی، عدم تسلیم ملت ایران و اسلامخواهی را عمده دلیل مخالفت و دشمنی غربیها با ملت ایران عنوان کردند و در اولین سخنرانی خود در میان مردم خراسان شمالی با اشاره مستقیم به تحریمهای غرب علیه ایران ضمن رد سخنان مقامات غربی که لغو تحریمها را منوط به دستکشیدن ایران از برنامه هستهای خوانده بودند، اذعان داشتند: «تحریمهای غرب علیه ایران به مسائل هستهای ارتباطی ندارد و تحریم، مسالهای است که از ابتدا علیه جمهوری اسلامی وجود داشته است».
خلاصه گزارشهای خبری منتشر شده در رسانههای غربی دقیقا همین جملات رهبر انقلاب است که همچون یک پیشبینی تکاندهنده پیش از این بارها در میان مردم و مسؤولان مطرح شده بود. اکنون به صورت قطعی میتوان مدعی شد همه ادعاهای ایران درباره رفتار غرب با ملتها و دولتهایی که حاضر به معامله داشتههای درونی و مولفههای قدرت نرم و سخت خود در عرصه بینالملل نیستند، کاملا صحیح بوده است. علاوه بر راستیآزمایی ادعاهای غرب در فضای داخلی جامعه ایرانی، با پیمایش کامل مسیر مذاکره مستقیم و طولانیمدت با مدعیان، تجربهای تاریخی و قابل اتکا را در عرصه جهانی به سایر ملتهای آزاده درباره صحت ادعاهای چند کشور مدعی «سلطه بر جهان» ثبت خواهیم کرد. جالب اینجاست که بیش از یک سال پیش از آغاز دور جدید مذاکرات ایران و غرب بر سر برنامه هستهای، مجموعهای از عناصر خودباخته در داخل کشور با ارائه طرحهای ضد ملی همچون تعطیلی داوطلبانه کل برنامه هستهای کشورمان به بهانه تحریمها، چنین تصمیمی را مبنایی برای برطرف شدن کامل دشمنیهای آمریکا ضد ایران معرفی میکردند.
تحلیلهای سادهاندیشانهای که با «تمسخر برنامه اتمی صلحآمیز ایرانی» با تمسک به انگارههای غلطی همچون پایان دوره اتمی شدن و پرهزینه بودن ادامه مسیر، از پیشبینی یک روز پس از توافق با غرب، حتی بهواسطه مرور تجربیات تلخ دوره توافق سعدآباد و پلمب کل تاسیسات هستهای کشور نیز عاجز بودند.
حال همان اقلیت غربزده که مذاکرهکنندگان متکثر ایرانی در طول 20 سال گفتوگوی ایران و غرب را ناباورانه «بیگانه با زبان بینالملل» و «نابلد» خطاب میکردند در تحلیل رفتار کدخدایی که لغو تحریمها را به مفاهیم گنگ و عجیبی همچون «عدم همراهی جامعه جهانی» و «بیتاثیری تایید آمریکا برای لغو تحریمهای شورای امنیت و اتحادیه اروپایی» و حتی «تحریمهای کنگره آمریکا ضد ایران» گره زده است، هاج و واج ماندهاند. قرار بود با شکستن «تابوی مذاکره مستقیم با آمریکا» همه مشکلات به یکباره حل شود و رئیسجمهور مودب و باهوش آمریکا همچون کدخدایی بندهنواز باقی ماجرا را حل کند. اما چنین نشد. باور کنیم تحریمها ضد ایران نه هستهای است و نه موشکی و نه حقوق بشری! به قول پیرمرد روستایی، دعوا بر سر این است که ما روی پای خودمان نایستیم! مثل زمان شاه! غیر از این است؟ دستکم بیبیسی و سیانان و فاکس که آشکارا بر همین نظریه پافشاری میکنند!
جالب اینجاست که بهرغم اعتراف سنگین غرب به بینتیجه بودن مسیر مذاکره برای برچیدن برنامه هستهای ایران، صهیونیستها بهعنوان اقلیتی که هماکنون از پس اداره فرزندان نامشروع داعشی خود در منطقه نیز برنمیآیند بیش از پیش خواهان ادامه مسیر امیدساز مذاکره آمریکا با ایران هستند. از همین رو است که واشنگتنپست در اعلام نظری صریح میگوید: «تمدید مذاکرات بهترین گزینه ما است زیرا تحریمها و تعلیق برنامه هستهای ایران را حفظ میکند».
تلاش برای دستیابی به توافقی کلی بدون حل جزئیات مهمی همچون شرایط و زمان لغو تحریمها ضد ایران که ظاهرا از ابتدا هم در برنامه مذاکرهکنندگان آمریکا و اروپا نبوده علاوه بر اینکه «عقبگردی غیر قابل توجیه» پس از یک سال مذاکره بینتیجه با از دست رفتن فرصت یکساله پیشرفت در برنامه اتمی ایران بهشمار میرود، حقیقتا یک «کلاهبرداری تاریخی» به حساب میآید. کلاهبرداریای که براساس آن یک طرف مذاکره داشتههای حریف را مسدود، متوقف یا تعلیق کرده است و در مقابل «هیچ» برای معامله روی میز نمیگذارد! آیا معنای حقیقی «دیپلماسی برد- برد» به زبان بینالملل «کلاهبرداری» یکطرفه است؟! «تمدید مذاکره به شرط استمرار کلاهبرداری» نوعی امیدسازی برای نتانیاهو است و برای طرف ایرانی جز ضرر آوردهای ندارد.