ورود کاروان اهلبیت امامحسین(ع) به شام (61ق)
پس از واقعه کربلا، خاندان پیامبر اکرم(ص) که به اسارت یزیدیان درآمده بودند، وارد شام، مرکز حکومت یزید شدند. در شام، حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) در مقاطع مختلف از جمله در دربار یزید و مسجد شام به افشاگری علیه یزید پرداختند و پیام خون شهیدان کربلا را به بهترین نحو به مردم رساندند، به طوری که مردم شام از واقعیت جنایات سپاه یزید در کربلا آگاه و نسبت به وی و مزدوران او خشمگین شدند. این موضوع باعث شد یزید به کلی صدور فرمان قتل امام حسین(ع) و یارانش را تکذیب کند و گناه آن را به گردن عبیدالله بن زیاد والی کوفه، بیندازد. همچنین به دلیل فشار افکار عمومی، یزید مجبور شد پس از چندی، کاروان اهل بیت پیامبر(ص) را به مدینه بازگرداند.
انهدام ساختمان بانک استقراضی روس
به دست مردم تهران (1284 ش)
به دنبال تاسیس بانک شاهنشاهی ایران توسط انگلیسیها، روسها نیز کوشیدند امتیاز تاسیس بانک را بهدست آورند. آنها پس از کسب امتیاز تاسیس بانک استقراضی درصدد برآمدند ساختمانی برای انجام امور بانکی بنا کنند. از این رو، زمین موقوفه و متروکهای جنب یک امامزاده و مدرسه را که گورستانی نیز در آن قرار داشت و بهتازگی، دولت از دفن مردگان در آن جلوگیری میکرد، برای این کار مناسب دیدند. روسها در اثنای کار، استخوانها و اجساد تازه مردگان را کشف کردند ولی با بیاعتنایی آنها را در چاهی ریختند. به دنبال آن، یکی از روحانیان در حین سخنرانی در ماه مبارک رمضان، مردم را به بازداشتن کار ساخت بانک تحریک کرد تا اینکه در ادامه این شورش، کارکنان امامزاده و طلاب علوم دینی به همراه مردم به ساختمان یورش برده و بنای نیمهساز آن را با خاک یکسان کردند. حادثه انهدام بانک روس، پس از واقعه مربوط به موسیو نوژ بلژیکی و اهانت او به روحانیان شیعه و نیز تنبیه تجار تهران به دست حاکم شهر، از تحولات مهمی بود که سرانجام به رویداد مشروطیت در ایران انجامید.
تخلیه و خروج نیروهای استعماری انگلستان از سرزمین آمریکا (1783م)
انگلستان از اولین سالهای قرن هفدهم حضور استعماری خود در آمریکا را آغاز نمود و آن منطقه را برای فعالیت تجاری بازرگانان انگلیسی آماده کرد. همزمان با انگلستان و پیش از آن، سایر کشورهای اروپایى همچون اسپانیا و فرانسه نیز در آمریکا حضور استعماری داشتند. سلطهگران اروپایى علاوه بر تاراج منابع و ذخایر ارضی، به قتلعام بومیان و سرخپوستان این منطقه مبادرت ورزیدند. با این حال از سالهای نخست قرن هجدهم، فعالیتهای استقلالطلبانه در آمریکا رشد کرد و به صدور اعلامیه استقلال آمریکا در چهارم ژوئیه 1776م انجامید. در عین حال جنگهای استقلال ادامه یافت و نیروهای فرانسوی نیز براساس مصالح خود در اروپا، به کمک استقلالطلبان آمدند. از سوی دیگر انگلستان نیز خواهان پایان جنگ و خروج از باتلاقی بود که پایان نداشت. از اوایل سال 1782م مذاکرات صلح بهصورت محرمانه آغاز شد و با به رسمیت شناختن استقلال آمریکا توسط انگلستان خاتمه یافت. براساس توافقات به عمل آمده، کانادا در اختیار انگلستان باقی ماند و سایر مناطق، استقلال خود را بهدست آوردند. سرانجام این قرارداد که مساله مالکیت مناطق دیگری از جهان را نیز تعیین میکرد، در سپتامبر 1783م به امضا رسید. با این حال هنوز یک سپاه انگلیسی در بندر نیویورک حضور داشت. بالاخره در 25 نوامبر 1783م آخرین کشتی انگلیس این بندر را ترک کرد. بدین ترتیب حضور مستقیم و استعماری انگلستان در آمریکا پس از حدود دو قرن خاتمه یافت. انگلیسیها از یک طرف معتقد بودند آمریکاییها بعداً از این جدایی پشیمان شده باز هم به دامان انگلستان بازمیگردند و از سوی دیگر، با آزاد شدن نیروهای انگلیسی از منطقه آمریکای شمالی، انگلستان توانست در مناطق دیگر جهان به گسترش مستعمرات خود بپردازد.