حجتالاسلام و المسلمین سید سعید لواسانی*: دنیا خانه نعمتهای الهی است، نعمتهایی که هرکدام آزمونی است که ما با آن نعمت چه میکنیم: «قالَ هذا مِنْ فَضْلِ رَبِّی لِیَبْلُوَنِی أَ أَشْکُرُ أَمْ أَکْفُرُ وَ مَنْ شَکَرَ فَإِنَّما یَشْکُرُ لِنَفْسِهِ وَ مَنْ کَفَرَ فَإِنَّ رَبِّی غَنِیٌّ کَرِیمٌ» [نمل: 40] «گفت: این از بخشش پروردگار من است تا بیازماییم که سپاس مىگزارم یا ناسپاسى مىکنم و هر که سپاس گزارد تنها به سود خویش گزارده است و هر که ناسپاسى کند بىگمان پروردگار من بىنیازى ارجمند است.» بنابراین نعمتها و بخششهای الهی بهخودی خود نه خیر هستند و نه شر. بلکه نعمتها زمینه آزمون هستند. اگر همانند حضرت سلیمان خدا را شکر کنیم و بر مقتضای نعمت عمل نماییم، خیر هستند، اگرنه باید نسبت به آن پاسخگو باشیم. بنابراین اگر دنیا بر مراد ما برفت، تصور نکنیم که آن به دلیل کرامت و عزت ما است، بلکه آزمون الهی است و چه بسا مهلتی باشد تا ما را بیازماید و شاید همان نعمت موجب هلاکت ما شود. خداوند به چه اقوام و افرادی قدرت و مکنت و ثروت داد و همین موجب نابودی آنان شد که در تاریخ نمونه آن افراد بسیار است! پس ملاک کلی را همواره در نظر داشته باشیم که اگر نعمتهای دنیوی مقدمه و زمینه رسیدن به اهداف اخروی باشند و تقوا و مراقبت ما را بیشتر کنند و حرکت ما را به سوی خدا تسهیل کنند، خیر هستند، اگرنه چنانچه ما را از خدا و بهشت دور کنند، نهتنها خوب نیستند، بلکه شر آنها ما را زمینگیر میکند. چنانچه میفرماید: «سَنَسْتَدْرِجُهُمْ مِنْ حَیْثُ لا یَعْلَمُون» [اعراف: 182] «آرامآرام از جایى که درنمىیابند، گریبانشان را خواهیم گرفت.» کسانی که در این توهم هستند که خوب هستند و نفس آنان را فریب داده است که خداوند شما را کرامت داده است، نباید از مکر خدا غافل باشند. خداوند آرامآرام گریبان آنان را میگیرد، بهگونهای که در نمییایند. این غرور نفس است که ما را از مکر خداوند غافل میکند: «یا أَیُّهَا الْإِنْسانُ ما غَرَّکَ بِرَبِّکَ الْکَرِیمِ» [انفطار: 6] «اى انسان! چه چیز تو را در باره پروردگار بزرگوارت مغرور ساخته؟»
بنابراین باید مراقب باشیم که نعمتهای دنیوی ما را فریب ندهند و به پروردگار کریم مغرور نسازند. و نباید نعمت را با کرامت یکی گرفت، چه بسا نعمتی که دورکننده است که نمونههای آن را بسیار دیدهایم. گذشته از آن چه بسیار از پیامبران و اولیای الهی و علمای ربانی که از نعمتهای دنیوی برخوردار نبودند. چه بسا آنان که در کرامت خداوند متعال غرق بودند اما در حوائج اولیه زندگی خود هم مشکل داشتند. مگر نه اینکه پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله و سلم از شدت گرسنگی؛ سنگ به شکم مبارکشان میبستند؟ مگر نه اینکه حضرت فاطمه زهرا علیها السلام در خانهای گلی و محقر زندگی میکردند و از شدت گرسنگی رنگ چهرهشان زرد شده بود؟ پس نعمت، کرامت نیست، اگر چنین بود، اول باید به آنان داده میشد.
پس برادر و خواهر مومن! حواست را جمع کن؛ نه نعمت دلیل کرامت است و نه سختی زندگی دلیل آن است که خدا از ما روی برگردانده است. هر دو آزمون است و نفس و شیطان ما را نفریبند و تصور نکنیم که حالا به وظایف عادی خود عمل میکنیم و خدا هم به ما نعمت داده است، پس معلوم است که ما حسابی نزد خدا داریم و از وضع خود خشنود شویم. این همان فریب نفس است. امر اینگونه نیست و اینها خیر ما نیستند: «أَ یَحْسَبُونَ أَنَّما نُمِدُّهُمْ بِهِ مِنْ مالٍ وَ بَنِینَ نُسارِعُ لَهُمْ فِی الْخَیْراتِ بَلْ لا یَشْعُرُون» [مومنون: 56-55] «آیا مىپندارند که آنچه از مال و پسران که بدیشان مدد مىدهیم، [از آن روى است که] مىخواهیم به سودشان در خیرات شتاب ورزیم؟ [نه] بلکه نمىفهمند.» حقیقتاً این آیات، چرت ما را پاره میکند. این توهم است که نعمتهای دنیوی خیر ما هستند. این گمانی باطل و از روی نافهمی است. ادامه آیات تا آیه 61 را تلاوت کنید. مسابقه و شتاب در خیرات ثروت و مکنت و فرزند نیست، بلکه ترس از خدا، ایمان به آیات پروردگار، عدم شرک به پروردگار، انفاق خالصانه و همراه با خوف از خدا، شتاب در خیرات و پیروزی در مسابقه دنیاست. ملاک قرآنی را توجه کرده و با توهم و پندار عامیانه خود بسنجیم، ملاحظه میکنیم که چقدر از حقیقت قرآن دور هستیم. کسی در خیرات شتاب میکند که دائماً قلب و جانش در برابر خدا مشفق و لرزان است و به این دلیل همه توجهش خداست. هریک از مخلوقات و آفریدهها را نشانه خدا میبیند و ایمانش روز به روز بیشتر میشود. شرک نه در اندیشه و نه در عمل او راه ندارد. همواره توجهش - موحدانه - به خداست و خدا را بندگی میکند و از خدا یاری میجوید. در عین حال که در انجام وظایف دینی و بندگی خود کوشاست، همیشه متوجه مرگ است که او را به نزد خدا بازمیگرداند و به این دلیل همواره در وجودش ترسی از آینده خود دارد.
* امام جمعه شمیرانات