printlogo


کد خبر: 129737تاریخ: 1393/9/13 00:00
گفت‌وگو با سازنده مستند «پارکینگ» به بهانه حضور در جشنواره سینما حقیقت
نقشی از رنگ در دل حماسه

مرتضی اسماعیل‌دوست: فیلم پارکینگ، روایتی غریب از احوال مردی است که تنهایی‌اش را با بوم تخیل‌گرایی و بر بستر  یادآوری از دوستان رزمنده‌اش در جریان حماسه آزادسازی خرمشهر، رنگ‌آمیزی می‌کند و در این بین فیلمساز با خلق فضایی بصری و به مدد فرمی از ایستگاه‌های روایی به این همراهی دامن می‌زند. با عباس عمرانی گفت‌وگویی بر این مبنا داشته‌ام که به رویت‌تان خواهد رسید. اثری که با استقبال خوبی در جشنواره هشتم فیلم مقاومت مواجه شد.
***
  چه بخشی از هویت شخصیت برایتان جالب بود که منجر به ارائه روایت از او شد؟
قاسم لر میری، شخصیت خاص و تنهایی داشت و متوجه شدم به نقاشی، شعر و سینما علاقه زیادی دارد. من از طریق دایی‌ام از وجود این شخص آگاه شدم. او هنوز هم سرایدار پارکینگ آن نمایشگاه اتومبیل است. آنچه برایم زیبا بود، خلوت‌گزینی شیرینی بود که وی برای خود ساخته بود. من سعی کردم از طریق گفت‌وگو با وی به تصور و نگاهش نزدیک شوم البته مشاهده کردم که چقدر از فیلم‌ها آگاهی دارد و علاقه به حضور در فیلم مستند دارد.
  چه مقدار از روایت، وامدار نگاهی واقعی بوده است و تا چه میزان به سمت تحلیلگرایی رفته‌اید؟
من بدنه اصلی داستان را حفظ کردم، ضمن وفاداری به زندگی ایشان دیدم که تا چه حد می‌توان فراتر از مستند محض به سمت مدیومی سینمایی رفت. بر این اساس وقایعی که از ذهن ایشان می‌گذرد، براساس تخیلگرایی من بوده است. البته از این نظر ما با وقایع مهم و حساس آزادسازی خرمشهر که حادثه‌ای ارزشمند در تاریخ ایران است، همراه می‌شویم. در میان جشنواره‌های متعددی که حضور داشته‌ام، به این فکر پرداختم که چقدر ظرفیت‌های سینمایی در دفاع مقدس وجود دارد که مورد غفلت قرار می‌گیرد.
  بر مبنای چه رویکردی به تصویری شاعرانه در فضاسازی روایت رسیدید؟
با توجه به اینکه خودم شعر می‌گویم و به آثاری که با فرم هنری ارائه شود علاقه دارم، سعی کردم در ساخته‌هایم به چنین مساله‌ای توجه کنم و فیلم قبلی پیاده‌رو هم بر این اساس شکل گرفته است و فضای انسانی در برابر اشیا و عوامل محیطی برایم مهم بوده است. از طرفی به نظرم از زوایای متعددی می‌توان به مضامین دفاع مقدس پرداخت و سینما توانایی‌های زیادی به کارگردان برای اجرای خواسته‌هایش خواهد داد. آنچه مهم است، دغدغه‌های فیلمساز است که می‌تواند فرم‌های مختلفی به خود بگیرد. من هم براساس موضوع ذهنی خود و با حفظ ماجرای اصلی و مهم حماسه خرمشهر که منجر به شهادت بسیاری از دلاوران شد، به سمت فضاسازی کار رفتم و با توجه به مناسب بودن محیط پارکینگ، دست به خلق روایتی متفاوت زدم. شما آنچه از نمایش رفتارهای مش‌قاسم می‌بینید، زاییده ذهن من بوده است و اجرا با همین مختصات، انرژی خاصی را طلب می‌کند.
  فیلم چگونه  توانست به همزیستی مسالمت‌آمیز فرم و محتوا در‌آید تا هریک بر دیگری غلبه نداشته باشد؟
من با توجه به تحصیلات و شناختی که از سینما دارم، اصلا اسیر فرم نشده‌ام و سعی کردم با توجه به موضوع مهم فیلم به روایتی مناسب برسم. موضوع دفاع مقدس با توجه به جهانشمول بودن می‌تواند به نگاه و زوایای جدیدی در مدیوم سینما برسد و ما در این باره فیلم‌های سمبلیک کمی در کشور می‌بینیم و فیلم‌های رئال ما نیز عمدتا با اغراق‌گرایی همراه است و این با همذات‌پنداری مخاطب ایجاد فاصله خواهد کرد، چرا که فیلمساز سعی دارد به هر نحوی تحکم نگاهش را به بیننده ثابت کند.
  پارکینگ در فرم روایی به کولاژهایی طبقه‌بندی‌شده از زاویه نگاه مش‌قاسم می‌رسد. این نوع هدفگذاری در نقطه‌هایی اجرایی چگونه شکل گرفته است؟
بله! کاملا درست می‌گویید. معتقدم در فرم ایستگاهی ارائه‌شده می‌توان به نقطه‌هایی همراه با مضمون دست یافت تا با حفظ ارتباط مبنایی از الف به ب، همینطور به جلو برویم و در هر نقطه به توقفی کوتاه از تفکر مخاطب برسیم. ما در پارکینگ شاهدیم که اسماعیل علی‌آقا قهوه‌خانه دارد، بعد نریشن لیلا، خواهر مش‌قاسم را داریم که قصه شهادت اسماعیل را روایت می‌کند، سپس به ماشین مهدی قصاب بحث می‌رسیم و همینطور براساس محتوای روایت به پیش می‌رویم. ما در همذات‌پنداری با لیلا، مش‌قاسم و بقیه افراد نیاز به المان‌های شاعرانه‌ای داشتیم. البته باید این را هم در نظر داشت که در زمان کوتاه فیلم نمی‌توان به همه آنچه نیاز موضوع است دست یافت و ما در پارکینگ، تنها به دنیای امروز مش‌قاسم اشاره داریم.
  به نظر می‌رسد مش‌قاسم، تنها بهانه‌ای است برای رسیدن به توقفگاه‌های دیگری از شخصیت‌های داستان و از این رو آنچنان به فضای ذهنی شخصیت اصلی نزدیک نمی‌گردیم.
شاید همینطور باشد. من  دنبال کسی بودم که از آن طریق به این حماسه بزرگ بپردازم. هرچند باید گفت اگر همه فیلم‌های تاریخ سینمای ایران را از ابتدا به موضوع دفاع مقدس اختصاص دهیم، باز هم درباره این واقعه بزرگ انسانی کم گفته‌ایم. من خیلی کوچک‌تر از آن هستم که بخواهم در این چند دقیقه روایتگر عظمت دفاع مقدس و رزمندگان باشم. متاسفانه همیشه تاسف می‌خوردم که چرا آثار کوتاه و بلندی متناسب با حماسه بزرگ خرمشهر ساخته نشده است. از این بابت همیشه به دنبال ساخت آثاری درباره مقاومت خرمشهر بودم.
  به چه دلیل می‌توان از ظرفیت‌های دراماتیک در متن رخدادهای دفاع مقدس به نحوی شایسته در فرم و روایت رسید؟
دفاع مقدس مفهومی گسترده است و اگر تنها به همان 8 سال درگیری بپردازیم، حق مطلب را ادا نکرده‌ایم چرا که موضوع دفاع هنوز هم ادامه دارد و ما می‌بینیم که امروزه نوع مقاومت تفاوت پیدا کرده است. حالا در حوزه جنگ نرم باید رویکرد دوباره‌ای را اتخاذ کنیم. متاسفانه مطالبی است که من دوست داشتم روزی در جایی مطرح کنم و امروز به شما دوست عزیز می‌گویم که متاسفانه گاهی با نگاه‌های سفارشی از سوی برخی از فیلمسازها مواجهیم که بدون علاقه‌مندی به سمت موضوع می‌روند. در صورتی که این مساله باید به شکلی خودجوش شکل گیرد. امیدوارم این مساله در نشریه بازتاب داشته باشد و به سمت طرز تفکری صحیح منجر شود. من از سال 1384 که اولین فیلمم را درباره فلسطین ساختم، به مضمون مقاومت در سینما علاقه داشتم و امیدوارم بتوانم به گوشه‌ای از آلام بشری در حوادث مختلف پیش‌آمده بپردازم چرا که مسلمانان زیادی در برابر ظلم استکبار قرار دارند و وظیفه هنرمند است که به آنها اشاره کند.


Page Generated in 0/0147 sec