دانش پورشفیعی: با پدر صنایع غذایی ایران به گپ نشستم تا درباره صنعت غذای ایران و تواناییهای آن پرس و جو کنم. شاهرخ ظهیری، رئیس کمیسیون کشاورزی و صنایع غذایی اتاق بازرگانی، صنایع، معادن و کشاورزی تهران نزدیک به 5 دهه از زندگی خود را در صنایع غذایی گذرانده و موسس و مدیر بیشتر کارخانجات مواد غذایی کشور بوده است.
چرا صنعت غذا را انتخاب کردید؟
من قائل به قسمت هستم. یعنی یکجوری خداوند تبارک و تعالی بندهاش را که دوست دارد، وسایل را فراهم میکند و سر راهش میگذارد. صنایع غذایی از مهمترین، بالاترین و عالیترین بخش صنعت و اقتصاد کشور است اما صنعت غذا در قبل از انقلاب مشکل داشت.
این مشکل به خاطر واردات بود؟
بله، چون درِ مملکت باز بود. یادم هست در آن زمان سس مایونز تولید کردم. هرچه به وزارت بازرگانی وقت مراجعه میکردم و میگفتم این سسی که تولید کردهام از بهترینهاست، توجهی نمیشد ولی از آن طرف سسهای آمریکایی به مغازهها میآمد. پس از انقلاب اما با کاهش میزان واردات، صنعت غذای ایرانی که استعداد داخلی داشت به سرعت رشد کرد اما اکنون با افزایش جمعیت، توان کشورها در تولید غذا در حال کاهش است.
چه باید بکنیم؟
در حال حاضر بخش کشاورزی کشور میتواند 85 درصد نیاز غذایی کشور را تامین کند، 22 درصد اشتغال ایجاد کند، به 20 درصد تولید ناخالص داخلی کمک کند و 25 درصد مواد اولیه صنایع کشور را هم تولید کند. در چنین حالتی خداوند تبارک از نظر موقعیت جغرافیایی ایران را کشوری چهارفصل قرار داده است که همیشه میتوانید بهترین محصول کشاورزی را بهدست آورید. ما در صنعت غذا میتوانیم علاوه بر تأمین بازار داخلی، برای بازار 400 میلیون نفری منطقه صادرات داشته باشیم.
پس چرا این صنعت با وجود همه قابلیتهایش به جایگاه و اهمیتی که مثلا نفت دارد، نرسیده است؟
صنعت غذا در ایران به 2 موضوع اساسی نیاز دارد؛ نخست قانون است. قانون صنعت غذای کشور برای سال 1346 و تاریخ مصرف آن تمام شده است بنابراین کمیسیون کشاورزی اتاق تهران قانون جدید را تدوین کرده است.
چه زمان؟
در دوره ریاست کامران باقریلنکرانی بر وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی با هماهنگی ایشان 2 سال زمان گذاشتیم و با مطالعه همه قوانین موجود در دنیا و غذای حلال، کتاب قانون صنعت غذای کشور را آماده کردیم و به ایشان دادیم که به جایی نرسید اما امیدواریم در این دولت به نتیجه برسد. ببینید! صنعت غذا از همه صنایع مجزاست چون زمان تولید آن محدود است. در این مدت زمان محدود باید میوهها و مرکبات از کشاورزان خریداری، فرآوری، کنسرو و بستهبندی شود. در نتیجه صنعت غذا باتوجه به این مدت زمان کم، برای خرید مواد اولیه پول و اعتبار خاص میخواهد. برای تسهیل در این کار، طرحی داریم که در کمیسیون کشاورزی اتاق تهران آماده شده است.
طرح قرار است چه کاری برای بخش کشاورزی خاصه صنعت غذا انجام دهد؟
این طرح 3 پایه دارد؛ کارخانه، کشاورز، بانک. یعنی کارخانهدار با اطمینان کامل براساس ظرفیت کارخانه خود با کشاورز قرارداد ببندد. محصول را از کشاورز بخرد، به او رسید بدهد و کشاورز پول خود را از بانک بگیرد. البته در دوران وزارت عیسی کلانتری بر وزارت جهاد کشاورزی، برنامهای به وزارتخانه دادیم و گفتیم یک بار برای همیشه این برنامه را اجرا کنید. سالهای سال است که مثلا در یک سال سیبزمینی کم، سال بعد زیاد یا فلان میوه کم میشود. آن سالی که هست کارخانهدار نمیتواند همه محصول را جذب کند در نتیجه کشاورز ضرر میکند و سال بعد که کم است کارخانهدار ضرر میکند.
با اجرای این طرح، وضع تولید چه میشود؟
الان ظرفیت کارخانجات موجود بیش از 400 درصد نیاز کشور است و باید آنها را از راه صادرات فعال کرد. در همین دوران تحریم نیز صنعت غذا کمترین آسیب را دید چون نیازی به خارج ندارد. میزان نیازمندی در این بخش به واردات شاید در حدود 20 درصد باشد. پیشبینی کردیم کارخانهدار بدهی خود به کشاورز را در مدت 18ماه و با بهره10درصد به بانک بپردازد. نتیجه اینکه قیمتها کاهش پیدا میکند.
در ایران با این پتانسیل و توان تولید بخش کشاورزی، اگر طرح 3 پایه اجرا شود، کشاورزی چه رشدی میکند؟
من طلای قرمز (رب گوجه) را با طلای سیاه (نفت) مقایسه میکنم؛ یک بشکه نفت چقدر تمام شود آن هم با همه دعواهای سیاسی اما یک بشکه رب گوجهفرنگی هیچ دعوایی ندارد و مشتریها هم برای خریدش صف کشیدهاند. الان هم رب گوجه ایران به عراق و کردستان عراق صادر میشود. استدعا دارم از وزارت صنعت، معدن و تجارت که شاخهای یا دپارتمانی را بهطور مجزا برای صنعت غذا اختصاص دهد، مشکلاتش را گوش کند، به کارخانجات یاری دهد و سرمایه در گردش آنها را تامین کند. از وزارت جهاد کشاورزی هم میخواهم، بخش تعاونیهای کشاورزی که تولید منظم دارند را تقویت کند. تشکلهای تولید کشاورزی و تشکلهای صنایع غذایی روبهروی هم بنشینند و مشکلات را روی میز بگذارند، هماهنگ شوند و قیمتها را توافق کنند. آن وقت ببینید چه انقلابی در این دو بخش روی میدهد!