محمد واعظی: این روزها در میان بسیاری از مشاهیر ایستاده در ویترین نظام سرمایهداری از خانواده سلطنتی انگلیس گرفته تا هالیوودیها «نمایش صرفهجویی اقتصادی» مد روز شده است. همسر اوباما پشت کاخسفید سبزی و صیفی میکارد تا الگوی اقتصادی مناسبی برای خانوادههای آمریکایی در دوران رکود و افت شاخصهای درآمدی باشد. کیت میدلتون، عروس ملکه انگلیس یک لباس 90 دلاری را دستکم در 3 مراسم رسمی میپوشد و رسانهها نیز این موضوع را در بوق و کرنا میکنند که «مثلا» ملکه دستور صرفهجویی داده است! آنجلینا جولی هم لباسهای قدیمی بچههای بزرگتر را بر تن کودکان کوچکتر میپوشاند و در پاسخ به بهت خبرنگاران میگوید «هزینهها زیاد شده است!». بازگردیم به ایران...
1- اولین جلسه هیأت دولت...دکتر میگوید: «اگر زندگی مردم را تامین نکنیم آنگاه اخلاق، معنویت، رابطه صحیح و اساس ایمان در جامعه باقی نخواهد ماند. همه تلاشها برای این است که مردم زندگی نسبتا راحتی داشته باشند. باید همگی کمر همت بسته و آستینها را بالا زده و با تمام امید و تکیه بر خدا وارد عمل شویم. اولین مسؤولیت همه اعضای دولت بهبود معیشت مردم است. دولت هیچ ناامیدی نداشته و هیچ مشکلی نمیتواند در فعالیتهای آینده ما تاثیر گذارد. شرط آن آمادگی برای ایثار و فداکاری است و همه باید در این مسیر با یکدیگر به طور هماهنگ کار کنیم».
خواننده این جملات فارغ از هرگونه انگیزه سیاسی، در دل برای چنین رئیسجمهور دردآشنایی آرزوی موفقیت میکند و همدلی با چنین مجموعهای را بر خود فرض میداند. صداقت و نیت خدایی که در میان باشد، تحمل دردها و رنجها و کاستیها آسان میشود. به هر حال از اول هم کسی انتظار نداشته کشور بدون کار و تلاش همگانی، یک شبه تنها با ایثار و از خودگذشتگی دولتیها آباد شود؛ اقتصادش گل و بلبل شود و مشکلات غرب با ایران هم با «کلید روحانی» فیالفور ناپدید شود!
2- برای مردم مهم است که دولت در مقابل آنها «صادق» باشد و از مانور بیهوده سیاسی حول ضروریترین نیازهای اساسیشان حتیالامکان بپرهیزد. مردم دنبال دلایلی معقول و منطقی برای اعتماد به نقشهها و طرحهای دولت هستند. یعنی به طور طبیعی همگرایانه و در یک تیم با مسؤولان روزگار میگذرانند و بغض بیدلیل ندارند. به همین جهت مهم است که دولتمردان به جای تکیه بر تکنیکهای عملیات روانی و سرکوب منتقدان، پاسخی درخور به سوالات اقشار مختلف مردم ارائه دهند. قطعا مردم مشتاق زیر سوال بردن آمارهای دولت نیستند، اما هر داده آماری یک انتظاری در جامعه ایجاد میکند. رشد اقتصادی 4 درصد، نمایهای در بازار و نشانههایی در سفره خانواده دارد! کما اینکه کاهش شدید تورم از 40 به 17 درصد نیز اصولا دارای تظاهرات شدید ملموس در سبد خانوار است. برای مردم قابل فهم نیست که چرا صحبت از قیمت گوجهفرنگی و نان مساوی با تخریب دولت است. اگر کاهش قیمت نفت «بد نیست» پس کسری بودجه از کجاست و چرا پیشبینی قیمت نفت در سال آینده 80 دلاری است و مثلا 40 دلاری نیست تا فرضا «سود» هم ببریم! اگر «بد است» کو تحرک دستگاه دیپلماسی و بازی هوشمندانه ژنرالها و تهدید اوپک و یارگیری از آمریکایجنوبی و آفریقا و آسیا؟ اگر اقتصاد مقاومتی خوب است و شایسته برگزاری دهها همایش موافق است و قطعا «کارگشاست»، پس چرا جایش در بودجه 94 اینقدر «خالی» مانده است؟
3- آنچه یک جامعه را زودتر از «فقر عمومی» از پا در میآورد «تبعیض» است. این یک باور جهانی است که هماکنون خط فکری آن در خانواده سلطنتی انگلیس نیز قابل ردیابی است. آنچه پیش از این تحت عنوان «دکور سلطنت» در بریز و بپاش خانواده سلطنتی عیان بود، امروز با نمایش مزورانه «کمد لباسهای ارزانقیمت» عروس ملکه انگلیس در بوق و کرنای رسانهها، رنگ باخته است. لیبرال سرمایهداری نیز به این باور رسیده است که «نمایش تبعیض اقتصادی» خطرناک است و دوام حاکمیت را خدشهدار میکند. پس در دوران فعلی گردانندگان صفحه «ریچمنهای ایرانی» و «پورشهسواران» دستکم از نگاه حاکمیت باید «اخلالگر» ارزیابی شوند چرا که ضرر این رفتارهای نمایشی - تخریبی مستقیما به «دولت» برمیگردد! عقل حکم میکند در شرایطی که فضا را «ناعادلانه» ارزیابی میکنیم، در مقابل چشم ملت، بودجه نهادهای دولتی را روز به روز فربهتر نکنیم. تغییر دکوراسیون پیام منفی به جامعه القا میکند! به قول معروف «پز عالی دولت با جیب خالی ملت» همخوانی ندارد! حتی اگر فرض کنیم هزینه دکور ویترین زندگی برخی مسؤولان از جیب شخصی است، باز هم عقل حکم میکند از «نمایش اسراف» بپرهیزیم. دولت در شرایط فعلی بیش از مدیران عملیات روانی، نیازمند «اساتید اخلاق انسانی» و «اقتصاد اسلامی» است.
4- جمهور رئیسشان را دوست دارند. این مسالهای نیست که دوره به دوره در جمهوری اسلامی نیاز به بازتعریف داشته باشد. در ایران «رئیسجمهور» به سبب علاقه ذاتی ملت به مسؤولان به عنوان خادم برآمده از رای و نظر مردم، بالذات «شریف» ارزیابی میشود و همچون رؤسای کشورهای غربی نیازمند برگزاری «شوهای تخصصی» هفتگی به منظور حفظ «آمار محبوبیت» نیست اما طبیعتا خدمتگزاران مردم بهرغم برخورداری از سرمایه اولیه حداکثری با میزان «کار و تلاش» و اندازه قدرالسهم «ایثار و فداکاری» در راه دستیابی به اهدافی که پیش از تکیه زدن بر کرسی ریاست مقابل چشمان مردم ترسیم کرده بودند، ارزیابی میشوند. بنابراین یک سال و نیم پس از آغاز ماراتن «خدمت به ملت»، درخواست برای ارائه بیلان کار منطبق با واقعیات و قابل راستیآزمایی هیچ ارتباطی با طلبکاری و تضعیف دولت و تخریب رئیسجمهور و جریانسازی سایر احزاب ندارد که مکرر در سخنان دولتمردان مشاهده میشود.
5- معیشت مردم یک موضوع حاشیهای در فضای جنگهای پرشور سیاسی نیست! این طبیعیترین حق شهروندان جامعه اسلامی است که در ثباتی نسبی بتوانند برای آینده زندگی خود برنامهریزی کنند. بهرغم قول و قرارهای پیش انتخاباتی و دست باز دولت در فضای سیاست خارجی، هنوز مردم از قدرت پیشبینی آینده برخوردار نیستند. یعنی یک کارمند نمیداند برای حفظ شرایط فعلی زندگی خانوادهاش نیازمند «یک شغل» بیشتر است یا درآمدش «فعلا» کفایت میکند. ناامنی اقتصادی و فشار معیشتی خود به خود «فسادزاست». اسلام به اندازهای برای «اضطرار» اهمیت قائل شده که بسیاری از احکام شریعت در شرایط غیرعادی عکس میشود. اما چطور دولت حاضر به زیست طولانیمدت ولینعمتان خود در شرایط «اضطرار» است؟ آیا زندگی طولانیمدت در چنین فضایی مغایر با عزت و حکمت اسلامی نیست؟ نیازهای اساسی مردم را با موکول کردن وعده فردا به پس فردا نمیتوان مدیریت کرد. مردم خادمینشان را بالذات شریف و راستگو میدانند. لطفا به این «گمانه صادق» در منظر عموم خاکپاشی نکنید.