خسروی: نایبرئیس کمیسیون اقتصادی مجلس شورای اسلامی معتقد است کشور ایران از مزیت داشتن منابع و ذخایر غنی طبیعی برخوردار بوده و دارای ظرفیتهای بالا در بخشهای مختلف اقتصادی و نیروی انسانی متخصص است، بنابراین رشد جمعیت توأم با توسعه و تحرک بخشهای اقتصادی میتواند بر پیشبرد اهداف کشور موثر واقع شود. با محمدرضا پورابراهیمی در اینباره گپ زدیم که در ادامه میخوانید.
رابطه رشد جمعیت با توسعه اقتصادی و رفاه عمومی را چگونه توصیف میکنید؟
اینکه اقتصاد کشور همراه با رشد جمعیت متحول و متحرک میشود بستگی به نوع مدیریت، نحوه برنامهریزی و چگونگی استفاده از ظرفیتها و قابلیتهای موجود آن کشور دارد اما از آنجا که ایران از مزیت داشتن منابع و ذخایر غنی طبیعی برخوردار و دارای ظرفیتهای بالا در بخشهای مختلف اقتصادی و نیروی انسانی متخصص است، بنابراین رشد جمعیت توأم با توسعه و تحرک بخشهای اقتصادی میتواند بر پیشبرد اهداف کشور موثر واقع شود.
تحلیل شما از روند کاهش میزان جمعیت ایران پس از انقلاب بویژه در 2 دهه اخیر چیست؟
اینکه چرا تاکنون سیر جمعیت در ایران پس از انقلاب بویژه در 20، 25 سال گذشته همچنان با منحنی روبه پایین در حرکت است، شاید به برخی محدودیتها، ناکارآمدیها یا عدم برنامهریزی درست نسبت به آینده بازگردد. چون پس از انقلاب رویکرد افرایش جمعیت مطرح بود و این روند بدون در نظرگرفتن آینده جوانان باعث شد تا پس از20 یا 25 سال، اکنون با مشکل بیکاری و تامین مسکن روبهرو شوند. در چنین شرایطی اکنون مردم به ناچار سعی برآن دارند تا کیفیت زندگی را بر افزایش جمعیت خانوارها ترجیح و جمعیت خانوارها را در حد محدود قرار دهند. درصورتی که اگر برنامهریزی درست و در راستای توسعه بخشهای مختلف اقتصادی انجام و از قابلیتها و ظرفیتهای متنوع و کمنظیر کشور به نحو شایسته استفاده شود، بیتردید میتوان جمعیت بیش از 150 میلیون نفری را برای20 سال آینده با شرایط مناسب زندگی خوب و کیفی بیدغدغه از هر نظر تامین کرد.
فکر میکنید ظرفیتهای ایران برای افزایش جمعیت تا چه اندازه میتواند مثبت واقع شود، طوریکه در آینده مشکلی برای کشور ایجاد نکند؟
ایران سرشار از ثروت، ذخایر غنی و ظرفیتهای متنوع و کمنظیر در بخشهای اقتصادی است؛ مزیتهایی چون داشتن مواد معدنی، نفت و گاز، ثروتهای عظیم زیرزمینی نظیر سنگآهن و زغالسنگ، جاذبههای گردشگری، موقعیت خاص جغرافیایی، دریا، ساحل، جنگل، کویر و برخورداری از 4 فصل سال با زمینهای حاصلخیز در کنار نیروی کار متخصص این فرصت را بوجود میآورد تا برنامهریزی با چشمانداز عمیق نسبت به توسعه نیروی انسانی همگام و همتراز با توسعه نیروی انسانی اقدامات قابلتوجهی از سرگرفته شود اما اگر این استعدادها و ظرفیتهای کمنظیر همچنان با کمترین بهرهگیری معطل بمانند و کمتر به توسعه نیروی انسانی در راستای فعالکردن چنین ظرفیتهایی توجه شود، نمیتوان در رشد جمعیت موفق شد.
اما بهرغم ظرفیتهای موجود و ثروتهای غنی طبیعی، مردم با محدودیتهایی روبهرو شدهاند که ترجیح میدهند خانواده کمجمعیت با زندگی کیفی را برگزینند.
اگر به چالشهای کنونی اشتغال نگریسته شود، خواهیم دید که رشد جمعیت در دهه 60 باعث شد تا اکنون ایران با نیروی جوان گستردهای همراه شود که تامین نیارهایی چون مسکن، اشتغال و ازدواج برای آنها به سختی انجام شود. اکنون ایران با چالش بیکاری 4 میلیون نیروی فعال که بهطور عمده تحصیلکرده دانشگاهی هستند روبهرو است که اگر از قبل زیرساختها را با برنامهریزی برای آینده آماده میکرد، با رشد جمعیت کنونی میتوانست بهخوبی از این پیچ عبور کند. در چنین شرایطی است که مردم ترجیح میدهند زندگی کیفی را با خانواده کمجمعیت انتخاب کنند درحالی که ایران از مزیتهای بسیار بالا و خوبی برخوردار است که رشد جمعیت نمیتواند مشکلی برای آن
بهوجود آورد.
آیا درصورت رشد جمعیت منابع موجود کشور پاسخگوی نیازهای آینده خواهد بود؟
چون ایران از منابع غنی برخوردار است پس رشد جمعیت توأم با توسعه اقتصادی میتواند پاسخگوی نیازها باشد اما در حال حاضر نرخ رشد اقتصادی کشور از برنامههای چهارم و پنجم توسعه عقب است و این مساله نیازمند بازنگری و توجه جدی از سوی مسؤولان دولتی است. اکنون کشور بالغ بر 75 میلیون تن جمعیت دارد که براساس علم اقتصاد، رشد اقتصادی نیز ارتباط مستقیمی با افزایش نرخ جمعیت دارد. درحالیکه براساس برنامههای چهارم و پنجم توسعه، ارزش تولید کالاها و خدمات در کشور توسط هر ایرانی باید ۸ درصد در سال باشد اما در حال حاضر این رقم، 3/5 درصد است. همچنین اکنون ارزش تولید کالا و خدمات کشور توسط هر ایرانی ۵ میلیون تومان در سال است که براساس برنامه پنجم توسعه این رقم باید به حدود 7/5 میلیون تومان برسد. بنابراین با ادامه روند موجود میتوان گفت از برنامه پنجم توسعه در زمینه ارزش تولید کالا و خدمات توسط هر ایرانی در سال، اختلاف معناداری وجود دارد.