برای نسل جدید هواداران فوتبال لیورپول یک تیم مثل نیوکاسل یا استونویلا یا وستهام بود؛ زمخت، بدون برد، بدون جام. تا سال 2013 فرا رسید. برندان آمد. لیورپول جدید آمده بود. سالی فرارسیده بود که قرار بود برای تمام بازیکنان لیورپول بهترین فصل دوران بازیشان حتی زندگیشان شود. طبق معمول فصل برای همه عادی شروع شده بود، چلسی کلی بازیکن خریده بود، آرسنال در فکر تمام کردن رکورد جام نبردنش بود و منچستر با آقای مویس در فکر شروع تازه و ادامه راه الکس، سیتی هم که مثل همیشه در حال پز دادن با پولهای نفتی بود. لیورپول هم که هیچی، سرد و بیصدا و غیرمهم برای نسل جدید عاشقان فوتبال حتی غیرمهم برای نسلهای عقبتر. حتی هواداران جایگاه کپ هم به نرفتن به مسابقات بزرگ اروپا عادت کرده بودند. تا اینجا همه چی عادی است اما صبر کنید این اول داستان پرفراز و نشیب ما است. آغاز فصل. پس سوارز این پسر بیاعصاب اروگوئهای کجاست؟ لوییز به خاطر گاز گرفتن دست ایوانوویچ محروم است. پس کی برای لیورپول گل بزند جواب همه، فرد خاصی نبود اما جواب زمان، جواب صحیحتری بود. 2 جوان تیرهپوست در خط حمله؛ استوریج و استرلینگ؛ پسری شاید نوجوان در ترکیب فیکس یک تیم لیگ برتری، بله! درست است بازیکن تیم جوانان انگلستان مورد توجه راجرز بود و زمان نشان داد این توجه الکی نبوده است. استوریج در 5 بازی اول فصل لیورپول 4 گل زد. فصل ادامه پیدا کرد، لوییز آمد و شروع کرد به گلزنی آن هم گلهای حیاتی و دیگر شیطنت نکرد و آقای گل شد البته بهترین بازیکن لیگ هم. لیورپول کارش به جایی رسید که شانس اول قهرمانی شد تا آن بازی لعنتی با کریستال پالاس که 3-3 شد و البته آن سر خوردن نا به جای کاپیتان در وسط زمین آنفیلد. در آخر آن فصل که مانند همیشه عادی شروع شده بود، لیورپول به صورت کاملاً غیرعادی دوم شد. اما از آن فصل میراثی برای هواداران تیم اول بندر لیورپول نماند. لیورپولی که در فصل قبل 101 گل زد در این فصل مشکل گلزنی دارد، در فصل قبل زوج SAS بیش از 50 گل برای قرمزها زدند ولی این فصل استوریج همش مصدوم بوده و سوارز هم که در تابستان به کاتالان رفت اما این فصل مشکلات راجرز زیادند. میخواهیم به بررسی این مشکلات بپردازیم. از درون دروازه سیمون مینیوله بسیار ضعیفتر از فصل قبل بوده و راجرز هم این را میداند. قرمزها به دنبال والدز هم بودند ولی به نظر میرسد تا آخر فصل باید با مینیوله ناآماده و نامطمئن سر کنند. در خط دفاعی هم که زوج لورن و اسکرتل دفاع وسطهای اول راجرزاند، لورنی که در ساوتهمپتون بازی میکرد و فصل قبل هم با پیراهن این تیم به لیورپول گل زده بود، تابستان به لیورپول آمد اما شاید نکته کلیدی خط دفاعی از دست دادن «دنیل اگر» بود که راجرز به او اعتقاد نداشت ولی بیشک در این فصل میتوانست به قرمزها کمک کند. خط هافبک؛ جایی که با وجود بازیکنان خوب، کمترین مشکل را دارد البته باید گفت هندرسون آمادگی فصل قبل را ندارد. اما رسیدیم به نقطه ضعف اصلی تیم؛ خط حمله غیر از استوریج مصدوم لیورپول لمبرت و سوپرماریو را دارد که در نوک خط حمله بازی میکنند. آمار لمبرت آنقدر بد هست که که نگاهی به آن نمیاندازیم البته او هم مدت زیادی مصدوم بود اما بالوتلی، ایراد اصلی را به راجرز میگیرند و میگویند مربیان بزرگی چون مانچینی و مورینیو نتوانستند او را کنترل کنند، پس چرا این بازیکن را خریدهای؟ در پی این موضوع چند وقت قبل عکسی از ماریو در یک کلوب شبانه منتشر شد. همه میدانند که کنترل بالوتلی کاری ناممکن است اما از لحاظ فنی بالو برای قرمزها هیچ چیز نداشته است. با این اوضاع لیورپولی که سال قبل شانس اول قهرمانی بود این فصل شاید باید به فکر رسیدن به لیگ اروپا باشد. لیورپول در حال حاضر در رده هشتم قرار دارد و دارد به همان تیم عادی فصول قبل تبدیل میشود؛ تیمی که زمخت بود، بدون برد بود و بدون جام.