printlogo


کد خبر: 131404تاریخ: 1393/10/16 00:00
گفت‌وگوی «وطن امروز» با جواد نوروزبیگی، تهیه‌کننده فیلم ملبورن
فیلم معاند با نظام را خودم آتش می‌زنم
مرتضی اسماعیل‌دوست: اعتماد به فیلمسازان جوان برای ساخت فیلم اول‌شان و بها دادن به ایده‌هایی که شاید در نگاه اول، اثری سوخت شده محسوب شوند، رنگی کمرنگ در منظره رنگارنگ فیلمسازی در ایران داشته است و معمولا نهادهای دولتی، کمرکش طرح‌های مهجور فیلمسازانی اینچنین بی‌آب و رنگ بوده‌اند اما در این میان چند تهیه‌کننده در بخش خصوصی چنین ریسکی را پذیرفتند که از جمله آنها، جواد نوروزبیگی است. حال به بهانه اکران فیلم ملبورن با او به گفت‌وگو نشستم که در ادامه از نظرتان می‌گذرد.

 چگونه به آقای جاویدی برای اجرای اولین فیلم بلند اعتماد کردید؟
ملبورن، فیلمنامه خیلی درخشانی داشت و نشان می‌داد آقای نیما جاویدی روی آن حسابی کار کرده است و بسیار جای کار خوبی داشت. بعد از اینکه این فیلم از طریق محمد رسولی، فیلمبردار فیلم‌های کوتاه به من پیشنهاد شد، شاید چند ساعتی طول نکشید که من با ایشان تماس گرفتم. واقعیتش من آقای جاویدی را نمی‌شناختم و وقتی با فیلمنامه کامل ایشان مواجه شدم، کاملا جذب آن شدم. فیلمنامه ملبورن قابلیت‌های خوبی داشت و این با توجه به نظر مشورتی برخی دوستان بوده است.
 از نظرات کدام مشاوران برای پذیرش فیلمنامه ملبورن استفاده کردید؟
افراد شناخته‌شده‌ای بودند. دوستانی که اگر بخواهم در اینجا نام ببرم، متوجه می‌شوید چه اشخاص مطرحی فیلمنامه ملبورن را پسندیدند و نظرات مثبت کارشناسی برای آن داشتند. یکی از این نفرات آقای مجیدی بود که از فیلمنامه خوشش آمد و علاقه‌مند بود با آقای جاویدی صحبت کند. همچنین آقایان فرهاد توحیدی، کمال تبریزی، بهرام توکلی و کیانوش عیاری هم فیلمنامه را خواندند و نظر مثبتی داشتند.
 آیا این افراد تغییراتی را هم در فیلمنامه اولیه اعمال داشتند؟
نه! شرایط کاری ما چنین است که در دفتر خود براساس چیدمان مشخصی به فیلمنامه‌های مختلف امتیازاتی می‌دهیم. ملبورن ایده جذابی داشت و فیلمنامه آن تغییری نداشت.
 نگران عدم فروش فیلم ملبورن نبودید؟
ملبورن هم از آن فیلم‌هایی بود که نگران فروش نرفتن آن نبودم. چون ایده پرکششی داشت و تصور اینکه مورد توجه مخاطب قرار بگیرد را داشتم و می‌دانستم قصه‌ای دارد که مخاطب را خسته نمی‌کند. همین‌طور هم شد و با وجودی که بسیاری از تبلیغات فیلم به شکل خصوصی و توسط مردم بود، در این چند روزه فروش بسیار خوبی داشت. اگرچه به نظرم بهترین نوع تبلیغات به شکل مردمی است اما نیاز به تبلیغ بیشتری از سوی تلویزیون و دیگر رسانه‌ها دارد، چرا که ملبورن فیلمی دوست‌داشتنی است. همانطور که حضور شما و توجهی که دارید، به این علت بوده که فیلم را دوست داشتید و امیدوارم با تلاش شما فیلم ملبورن بیشتر دیده شود چرا که استقبال تماشاگر برای این فیلم‌ها باعث خواهد شد تهیه‌کننده هم اشتیاق به سرمایه‌گذاری روی این نوع از آثار را داشته باشد و در نهایت ذائقه‌ها رو به کیفیتی بالا برود.
 با چه دیدگاهی به پذیرش فیلمنامه‌ها جهت ساخت می‌روید؟
مساله اصلی من خود فیلمنامه است که اگر با چنین شرایطی روبه‌رو شوم، درصد بالایی از راه را رفته‌ام. من درباره ملبورن می‌دانستم که دارم چه کاری انجام می‌دهم.
 چرا ملبورن در زمان مناسب‌تری اکران نشد؟ مساله خاصی پشت این کار بود؟
من از منتقدان این نوع از اکران در این زمان نامناسب هستم. این فیلم در ایتالیا در حدود یک ماه است روی پرده رفته است و در چند کشور دیگر هم اکران خواهد شد. این فیلم در ایران می‌توانست در زمان بسیار خوبی اکران شود و فروش بیشتری عاید سینما کند. ما الان مجبور به اکران شدیم، البته خوشبختانه در این چند روزه آمار فروش خوبی داشتیم. ملبورن جزو پرافتخارترین فیلم‌های سینمای ایران در سال 2014 بوده است. ما جوایز مهمی را از فستیوال‌های قاهره، استکهلم، گیخون و آسیاپاسیفیک داشتیم و هنوز دعوت‌های دیگری در پیش روی فیلم است.
 برخی‌ها تعبیرهای خارج از متنی برای ملبورن داشتند؟
متاسفانه درباره همه فیلم‌هایم، نشانه‌گذاری‌های غیرسینمایی می‌کنند که واقعا من دلیلش را نمی‌دانم. تهیه‌کننده فیلم ملبورن، بچه این انقلاب و نظام است. مگر من می‌خواهم مانند روشنفکرها کار خاصی بکنم که چنین برخورد می‌کنند؟ متاسفانه با تمام فیلم‌های من همین کار را کردند و من مانده‌ام اینگونه کارها برای چیست؟ سابقه من در سینما و قبل از آن مشخص است. من نمی‌دانم این همه مسائل علیه من از کجا سرچشمه می‌گیرد؟ من واقعا دلم پُر از این حرف‌هاست. خانواده من در این نظام شهید داده‌اند. فیلم معاند با نظام را خودم آتش می‌زنم. یک دفعه می‌آیند و چیزی پیدا می‌کنند و به فیلم‌ها می‌چسبانند. در صورتی که همین فیلم ملبورن این همه موفقیت به‌دست آورده است. من صرفا برای سینمای ارزشی فیلم می‌سازم و سابقه من هم مشخص است. بعضی‌ها حرف‌هایی می‌زنند که تعجب‌آور است، مثلا به فیلم طبقه حساس که از کرامت زنان حرف می‌زند، اتهام فیلمی جنسی می‌زنند!
 چه شد که سرگروه فیلم ملبورن تغییر کرد؟
والله قرار بود بعد از اکران فیلم طبقه حساس به سرگروهی استقلال این فیلم هم به سرگروهی آنها به سینماها بیاید اما به دلایل نامشخصی که هنوز هم متوجه آن نمی‌شوم، سرگروه فوق چندان تمایلی برای اکران ملبورن صورت نداد. البته آنها می‌دانستند فیلم پرفروش می‌شود و انجام این مساله شاید به دلایلی دیگر باشد که امیدوارم من اشتباه تصور کرده باشم! به هرحال ما بعد از اینکه با آن گروه به توافق نرسیدیم، با گروه سینمایی آفریقا قرارداد بستیم.
 دوست دارید در کار بعدی هم با نیما جاویدی کار کنید؟
طبیعتا دوست دارم باز هم با نیما کار کنم و تقریبا صحبت‌هایی کرده‌ایم اما کسی که ملبورن را ساخته است، باید برای کار بعدی چند گام بالاتر رود و این در واقع انتظار مخاطب است.
 برخی می‌گویند دلیل ساخت فیلم‌های آپارتمانی در جهت گریز تهیه‌کننده از مخارج بالاست.
متاسفانه این از درک پایین عده‌ای است. در صورتی که شما پرونده هزینه‌های ملبورن را با طبقه حساس نگاه کنید، می‌بینید که ملبورن فیلم پرهزینه‌تری است و لوکیشن گرانقیمت‌تری دارد. اصلا به قول آنها فرض را بر این بگذاریم که فیلمی کم‌خرج ساخته‌ایم، باز هم خدا را شکر که چنین فیلمی دارد خوب می‌فروشد. من توکلم به خداست و این گفته‌ها مسیر من را عوض نخواهد کرد.
 در موضوعات دفاع‌مقدس هم فیلم‌هایی در دست تهیه دارید؟
اینجا با صدای بلند می‌گویم که اولویت من فیلم دفاع‌مقدس است. خودشان می‌دانند که تمام فیلم‌های دفاع‌مقدس حوزه هنری اسم من را دارد، حالا مرا تهیه‌کننده روشنفکر می‌دانند! من به دنبال شرایط برای کار در این حوزه هستم.
 امسال جزو پرکارترین تهیه‌کننده‌ها در جشنواره فجر هستید.
امسال فیلم بهرام توکلی با نام «من دیه‌گو مارادونا هستم» را دارم و فیلم دیگری که تهیه کرده‌ام، کار جدید هومن سیدی است که موضوعش درباره موادمخدر است و «اعترافات یک ذهن خطرناک» نام دارد و به نظرم از جنبه آموزش‌دهی در جامعه لازم است. فیلم «بهمن» ساخته آقای فرشباف را هم در جشنواره دارم.


Page Generated in 0/0083 sec