printlogo


کد خبر: 131416تاریخ: 1393/10/16 00:00
بوندس‌لیگا،‌ قدرت بایرن‌مونیخ یا ضعف سایر تیم‌ها؟

امین ابطحى: بایرن مونیخ سال جدید میلادى را با 11 امتیاز برترى نسبت به تیم دوم و 17 امتیاز اختلاف نسبت به تیم سوم جدول رده‌بندى، آغاز کرده است. به احتمال فراوان بایرن‌مونیخ این فصل نیز بسیار زودتر از پایان آن، به قهرمانى خواهد رسید. اما اقتدار بیش از حد مونیخى‌ها مى‌تواند به بوندس‌لیگا آسیب رساند؟ آیا اختلاف زیاد بایرن‌مونیخ با سایر رقبا تنها به دلیل قدرت بیش از حد مونیخى‌ها است؟ 14 پیروزى، 3 تساوى، 4 گل خورده و 41گل زده آمار بایرن‌مونیخ در نیم‌فصل نخست از رقابت‌هاى بوندس‌لیگا است که سبب شده این تیم با کسب 45 امتیاز و با اقتدار کامل صدر جدول این رقابت‌ها را به خود اختصاص دهد. ورود پپ گوآردیولا به بوندس‌لیگا و اقتدار بیش از حد بایرن‌مونیخ، بحث‌هاى زیادى درباره یکجانبه و خسته‌کننده شدن این رقابت‌ها، به همراه داشته است و بسیارى از منتقدان این مساله را یکى از تهدیدها و خطرهاى بالقوه براى بوندس‌لیگا مى‌دانند، چون بوندس‌لیگا که در سال‌هاى گذشته یکى از متعادل‌ترین لیگ‌هاى حرفه‌اى فوتبال جهان بوده، در حال حاضر به لیگى با 2 کلاس کاملا نامتقارن و بسیار متفاوت که در یک طرف آن بایرن‌مونیخ بزرگ و در کلاس دیگر سایر تیم‌هاى بوندس‌لیگایى قرار دارند، تبدیل شده است. حال این طور به نظر مى‌رسد که حضور تیم‌هاى دیگر تنها به دلیل درآمدهاى ناشى از بخش تلویزیونى این رقابت‌ها، اسپانسرها و همچنین برگزارى روند رقابت‌هاى لیگ، مورد نیاز  است. با شرایط موجود ظهور تیمى همانند کایزرسلاترن به سرمربیگرى اوتو رهاگل (فصل 98/1997)  در بوندس‌لیگا که بلافاصله بعد از صعود به بوندس‌لیگاى یک، گوى سبقت را از همه رقبا و حتى بایرن‌مونیخ ربود و توانست در پایان فصل با قهرمانى در بوندس‌لیگا، بر قله فوتبال آلمان قرار گیرد، غیرممکن و حتى غیرقابل تصور به نظر مى‌رسد. در فوتبال مدرن ثابت شده است قسمت زیادى از روند بازى به نحوه فکر بازیکنان و سرمربى تیم بستگى دارد، مونیخى‌ها در نیم‌فصل اخیر به خوبى نشان داده‌اند که مى‌دانند چه زمانى باید بر سرعت بازى بیفزایند، چگونه باید به دروازه حریف نزدیک شوند و چگونه بر تاکتیک دفاعى حریف براى رسیدن به گل غلبه کنند و هنگامى که مونیخى‌ها به گل رسیدند، عوض کردن نتیجه بازى براى حریفان غیرممکن بوده است. در برخى از دیدارها حریفان دفاع خوبى مقابل بایرن‌مونیخ انجام داده‌اند اما به محض دریافت گل اول شیرازه تیمى آنها از هم پاشیده است و معمولا با شکستى سنگین زمین مسابقه را ترک کرده‌اند. بیشتر مواقع تیم‌ها براى کسب نتیجه مساوى بدون گل به مصاف بایرن‌مونیخ مى‌روند، اما تاکتیک دفاعى مورد نظر آنها براى 90 دقیقه کافى و کامل به نظر نمى رسد. اما اقتدار بیش از حد بایرن‌مونیخ تنها عامل جهت افزایش فاصله این تیم با سایر رقباى بوندس‌لیگایى است؟ ضعف سایر تیم‌ها سبب نشده است بایرن‌مونیخ با یک برنامه حساب‌شده و منطقى بتواند فاصله خود را با آنها افزایش دهد؟ از دورتموند همواره به‌عنوان تنها رقیب و تعقیب‌کننده بایرن‌مونیخ در بوندس‌لیگا یاد مى‌شده است اما این تیم در فصل جارى با بحرانى روبه‌رو شده که شاید آثار آن در فصل‌هاى بعد نیز گریبانگیر این تیم باشد. وولفسبورگ شاید تنها تیمى باشد که بتوان آن را از باقى تیم‌هاى حاضر در بوندس‌لیگا مستثنى کرد، گرگ‌ها نیم‌فصلى فوق‌العاده را سپرى کرده‌اند و موفق شده‌اند با کسب 34 امتیاز علاوه بر شکستن رکورد باشگاه در این زمینه، رتبه دوم بوندس‌لیگا را نیز به خود اختصاص دهند. با این حال شاگردان دیتر هکینگ همچنان فاصله 11 امتیازى با بایرن‌مونیخ در صدر جدول دارند و 6 امتیاز بیش از بایرلورکوزن کسب کرده‌اند و خود را به تنها تیم اصلى تعقیب‌کننده بایرن‌مونیخ در  بوندس‌لیگا تبدیل کرده‌اند. اما سایر تیم‌هاى مدعى تنها بر سر کسب رده سوم بوندس‌لیگا در دور برگشت این رقابت‌ها، رقابتى فشرده و هیجان انگیز خواهند داشت. این تیم‌ها در 17 هفته اول امتیازات زیادى را بى‌جهت از دست داده‌اند و نمى‌توانند خطرى براى بایرن‌مونیخ و حتى وولفسبورگ ایجاد کنند ‌که تیم‌هایى نظیر بایرلورکوزن، شالکه و مونشن‌گلادباخ را از این دسته مى‌توان دانست. بایرلورکوزن در ابتداى فصل با انجام دیدارهاى تاثیرگذار با پرسینگ و حملات خلاقانه توجه کارشناسان و دوستداران فوتبال آلمان را به خود جلب کرده بود و از نظر آنها شاگردان روگر اشمیت از پتانسیل رقابت با بایرن‌مونیخ برخوردار بودند اما در ادامه فصل لورکوزنى‌ها با وجود برترى نسبت به حریفان خود در بیشتر بازى‌ها، موفق به غلبه بر آنها و به ثمر رساندن گل‌هاى تعیین‌کننده نشدند. بازیکنان مونشن‌گلادباخ نیز در نیم‌فصل اخیر  همواره نشان داده‌اند به خوبى فلسفه لوسین فاروه سرمربى خود را درک کرده‌اند اما با وجودى که آنها در اغلب بازى‌ها خیلى زود موفق به ثمر رساندن گل اول بازى مى‌شدند اما در ادامه از تمرکز لازم در خط دفاعى براى کنترل بازى برخوردار نبودند و موفق به حفظ پیروزى و کسب 3 امتیاز نمى‌شدند. چنین موضوعى براى شالکه نیز قابل مشاهده است، با وجود اینکه بازیکنان این تیم بعد از اخراج ینس‌کلر و جذب روبرتو دى ماتئو سرمربى این تیم زمان زیادى براى تطبیق خود با افکار تدافعى و تاکتیک‌هاى دفاعى این سرمربى ایتالیایى نیاز داشتند. علاوه بر این خط دفاعى شالکه اشتباهات زیادى در این فصل از خود بروز داد که در اغلب موارد به باز شدن دروازه خودى نیز ختم مى‌شد. در این نیم فصل آبى‌هاى پادشاهى در مقابل حریفانى تسلیم شدند که در ابتداى فصل کسب 3 امتیاز از این بازى‌ها براى هواداران این تیم، حتمى به نظر مى‌رسید.


Page Generated in 0/0063 sec