printlogo


کد خبر: 131798تاریخ: 1393/10/23 00:00
وقتی دل هیچکس برای سرخابی‌ها نمی‌سوزد
بحران؛ هدیه مدیران به هواداران

باربد بهراد: یکی از پرطرفدار‌ترین تیم‌های باشگاهی آسیا که باید خودش را برای نیم‌فصل دوم آماده کند، بحرانی‌ترین روزهای مدیریتی و فنی خود را سپری می‌کند و برای کسی هم اهمیت ندارد که بر سر این تیم چه خواهد آمد.پرسپولیس این روزها تلاش دارد تا خودش را برای نیم‌فصل دوم تجهیز کند اما ظاهرا اوضاع این باشگاه آنقدر خراب و بی‌حساب و کتاب است که هر بازیکنی را جذب می‌کند و اصلا به فکر این نیست که باید خودش را به رده‌های بالایی جدول برساند و از سقوط به انتهای جدول جلوگیری کند. پرسپولیس اما مگر چه خریده است؟ آنها پنجره زمستانی را که باز کردند نه‌تنها چیزی به دست نیاوردند بلکه برخی بازیکنان متوسط‌القامه خود را هم از دست دادند، نیلسون، حقیقی، حسینی و... البته که اینها در اندازه‌های پرسپولیس نبودند (منهای نیلسون که کنار گذاشتن او بسیار عجیب و مشکوک بود) اما وقتی به لیست ورودی‌ها نگاه می‌کنیم حرفمان را پس می‌گیریم چرا که پرسپولیس علیپور را خرید، تادئو و میراندا و یک بازیکن دست‌اولی دیگر! تادئو که کارنامه‌اش بی‌شباهت به «دی‌کارمو» بازیکن پیشین سرخپوشان نیست چرا که هم 7 کیلو اضافه‌وزن دارد هم به جای گل زدن بازیکن حریف را می‌زند. همامی و علیپور هم اصلا جایگاهی حتی نزدیک به باشگاه پرسپولیس هم ندارند! در واقع پرسپولیس چشم بازار را درآورد که از نظر فنی اینها را انتخاب کرد؛ اینجا جای بازیکنانی مثل دژاگه است و قوچان‌نژاد و امثالهم نه این بازیکنانی که نام بردیم.
واقعیتی که مغفول ماند
آنجا در کمیسیون اصل 90 به دنبال مسائل منشوری می‌روند و 60 نفر را احضار می‌کنند تا در این رابطه حرف بزنند و ببینند چه کسی دلال است و چه کسی جادوگر اما واقعیت این است که این خودش جادوگری است که پرسپولیس بزرگ با آن همه هوادار گریان و عاشق را که در محاق به سر می‌برد نبینی و بروی دنبال حوله فلان بازیکن و ببینی درونش چه نوشته است.این هنرمندی است که در میان این همه مسؤول، مدعی، وکیل، وصی، دولتمرد، سناتور و نماینده هیچکس به دنبال این نرود که چرا پرسپولیس تا این حد ضعیف شده که بازیکنانی می‌گیرد که روزی اگر اسم پرسپولیس را می‌آوردند با فوت هواداران این تیم تبدیل به آدم برفی می‌شدند. اصل 90 که سهل است، اصل 180 هم نمی‌تواند با این همه بی‌خیالی و پرداختن به مسائل بسیار کوچک چیزی را درست کند. آنجا در مجلس و در میان مسؤولان انگار کوهی را که از جا کنده شده نمی‌بینند اما کلنگ شکسته را برداشته‌اند و می‌گویند این کلنگ را چه کسی شکسته است؟
هدف دولت از فروش چیست؟
پرسپولیس مثل کوه است، بخشی از این سرزمین، قطعه‌ای از خاک این سرزمین، استقلال هم دقیقا شبیه به این تیم. این دو تیم موهبتی خدادادی هستند که بسیاری از کشورها دوست دارند حتی یک دهم از آن را برای خود داشته باشند اما کوه ما  را کنده‌اند و برده‌اند و هیچکس نمی‌گوید و نمی‌پرسد که چرا با کدامین ادله با کدامین بهانه و با کدامین عقل سلیم سپاهان، سایپا، پیکان، ذوب‌آهن، تراکتور، فولاد و...باید ردیف بودجه داشته باشند اما استقلال و پرسپولیس به فکر گدایی باشند و برای رقابت با بچه مایه‌دارهای پولدار صنعتی هر روز بدهکار‌تر شوند. چه کسی مسؤول این همه خطاست! این همه خطا در اصل و مبدأ نگهداری این دو تیم؛ دو تیمی که در تمام سال‌های گذشته مشکل مالی داشتند و کسی دنبالش نرفت و در نهایت ورشکسته و سرشکسته تنها به دنبال زنده ماندن است نه قهرمانی یا چیزی شبیه به این. به دنبال دلال بروید و جادوگر پرسپولیس چون ردیف بودجه‌اش در تمام این سال‌ها معنی نداشته است، معنی ندارد. اینکه همه می‌دانند حتی یک ساختمان هم نیازمند رسیدگی و هزینه کردن است چندان مهم نیست، مهم آن است که جادوگر کجاست؟ حالا هم که می‌خواهند سهند و سبلان را بفروشند شاید به سیاسی‌ها یا هر فعال اقتصادی دیگری که به میلیارد بگوید پول خرد اما هر لحظه هم احتمال دستگیری‌اش وجود داشته باشد.
باید واگذاری دولت را جدی گرفت؟
در چنین وضعیتی به‌تازگی وزارت ورزش و جوانان پس از جلسات فراوان با وزیر اقتصاد قیمت‌های جدیدی را برای سرخابی‌ها در نظر گرفتند؛ هر تیم حدود 290 میلیارد تومان. اما در این شرایط چه کسی خریدار است. آیا زیربنای درآمدزایی فراهم شده که یک سرمایه‌دار بیاید این پول نجومی را تنها صرف خرید یک برند کند؟ دولت وظیفه اصلی‌اش یعنی زنده نگه داشتن استقلال و پرسپولیس را فراموش کرده و حالا می‌خواهد با واگذاری، این دو تیم را وارد مرحله دیگری از بحران کند. به نظر می‌رسد کسی برای خرید پیدا نشود. یا قیمت باید تغییر کند یا شرایطی مهیا شود که خریدار توجیه اقتصادی برای صرف این هزینه داشته باشد. پس بهتر است تا آن روز وزارت ورزش و جوانان مدیریت این دو تیم را به صورت جدی اصلاح کند. آنچه خادم و وزیر بر سر پرسپولیس در ابتدای فصل آوردند نمونه کامل یک تخریب بود. به وضعیت آنها نگاه کنید، مدیرعامل اول اخراج شد، مربی اول هم ایضا، مدیرعامل دوم در بازداشت به سر می‌برد و وضعیت حمید درخشان هم تعریفی ندارد. او گویا فهمیده که به پایان راه رسیده است و اینگونه عجیب وارد بازار نقل و انتقالات شده. به خرید‌های پرسپولیس توجه کنید خیلی چیز‌ها دستگیرتان می‌شود. برخلاف شعارهای اول فصل، سرخابی‌ها درست مدیریت نشدند و ثمره آن مدیریت این وضعیتی است که امروز مشاهده می‌کنید؛ یک کابوس کاملا واقعی.


Page Generated in 0/0057 sec