printlogo


کد خبر: 131846تاریخ: 1393/10/23 00:00
چرا رهبر انقلاب به دولت هشدار دادند؟
«دوقطبی‌سازی‌های کاذب» عامل دودستگی بین مردم

«دولتى‌ها هم مراقب باشند دودستگى در مردم به‌وجود نیاورند، حاشیه‌سازى نکنند، بعضى حرف‌هاى غیرلازم مطرح نشود؛ این یکپارچگى مردم ما، این همت بلند مردم ما، این ایمان مردم ما، درست مورد استفاده قرار بگیرد، ان‌شاءالله راه این کشور باز بشود».
امام خامنه‌ای 17دی93
بیانات رهبر معظم انقلاب نشان می‌دهد در این مقطع زمانی «دولتی‌ها» در حاشیه‌سازی و ایجاد دودستگی بین مردم اقدامات غیرقابل اغماضی انجام داده‌اند. کمتر پیش آمده ایشان به این صراحت «دولتی‌ها» را به‌صورت مستقیم خطاب قرار دهند. معظم‌له معمولا در چنین مواقعی همه احزاب و گروه‌های سیاسی و صاحبان قدرت را به وحدت و دوری از حاشیه‌سازی دعوت می‌کردند. حال اگر بخواهیم علت این امر را بررسی کنیم، به این نکته خواهیم رسید که دولت محترم و در رأس آن رئیس‌جمهور محترم در «دوقطبی‌سازی‌های کاذب» در بین آحاد مردم نقش داشته‌اند. اصرار «دولتی‌ها»  بر دو‌قطبی‌سازی در جامعه حول محور مفاهیم « اعتدالی‌ها- افراطی‌ها» به‌طور مرتب با کلمات جدید  بازتولید می‌شود و در هر برهه‌ای از زمان به‌گونه‌ای ساخته و روانه جامعه می‌شود که مردم ناخودآگاه مجبورند خود را در یکی از قطب‌ها ببینند. همین فضا به لایه‌های مختلف جامعه رسوخ کرده و مردم را در برخورد‌های مختلف در برابر یکدیگر قرار می‌دهد. روزی به بهانه مذاکره و مشروعیت‌بخشی به مذاکرات، دوقطبی «موافقان مذاکره - کاسبان تحریم»  مطرح می‌شود و آن قسمتی از اقشار جامعه که هنوز راه‌حل مشکلات را در مذاکره می‌دانند، برای فرار از برچسب «کاسب تحریم شدن»، خود را در دسته «موافقان مذاکره» می‌دهند و هرکس کوچک‌ترین نقدی به مذاکرات داشته باشد، با این دوقطبی‌سازی، از نظر آن گروه اول کاسب تحریم نامیده می‌شود.

لذا  در بدنه جامعه شاهد درگیری این دو قطب کاذب ایجاد‌شده خواهیم بود که هر کدام هویت خود را در نفی دیگری می‌بیند. امروز «دوقطبی‌سازی‌های کاذب» بر فضای روانی جامعه حاکم است. اختلافات به جای اینکه بنیادین و اصولی مورد کنکاش قرار گیرد، با بی‌اخلاقی عجین شده و صحنه اختلافات بدین شکل است که هر یک از قطب‌ها،  پشت خاکریزی سنگر گرفته و عباراتی همچون «کاسب تحریم» از یک طرف و «سازشکار» از طرف دیگر نثار یکدیگر می‌کنند.  این «دوقطبی‌های تقلبی» در عرصه فرهنگ با عناوینی همچون «موافق فیلترینگ - مخالف فیلترینگ» و «سانسورچی - ضدسانسور»، صحنه بگومگوها در سطح دیگری از لایه‌های جامعه است که بشدت تحت تاثیر فضای رسانه‌ای ایجاد شده توسط دولتی‌ها قرار گرفته‌اند.  حال به این دوقطبی‌ها مواردی همچون  «موافق بورسیه - مخالف بورسیه»، «طرفداران جنگ با دنیا و طرفداران تعامل با دنیا» و «طرفدار رفع حصر - مخالف رفع حصر» را هم اضافه کنیم، خواهیم دید این مساله به تمام عرصه‌ها تسری پیدا کرده است.  دولت محترم راه‌حل همه این تضادها را «اعتدال» می‌داند و متاسفانه به جای اینکه نقشی محوری در وحدت داشته باشد و مفهوم «از امروز من رئیس‌جمهور همه مردم ایران هستم» را در عمل جاری و ساری کند، خود نیز در یک طرف صحنه قرار گرفته و ناخودآگاه خود را در برابر بقیه قرار می‌دهد. گواه این ادعا، اصرار بر به‌کارگیری کلمه «عده‌ای» در سخنرانی‌های شخص رئیس دولت است. ایشان مدام با بیان اینکه  «یک عده» مخالف ما هستند و مانند ما فکر نمی‌کنند، ناخودآگاه رهبری یکی از قطب‌های ساخته شده را بر عهده می‌گیرد.  همانطور که پیش‌تر بیان شد همه این مفاهیم متضاد، حول محور دو قطب
«اعتدالی‌ها – افراطی‌ها»  بازتولید می‌شود. به اعتقاد نگارنده، علت اصلی  این دو قطبی‌سازی‌های کاذب را می‌توان در عجز از تعریف و تبیین  واژه «اعتدال» توسط دولتمردان یازدهم دانست. هنوز دولت نتوانسته است تعریف ثابت و روشنی از اعتدال را تئوریزه کند و البته شاید تمایلی هم به این کار نداشته باشد. بدین معنا که هر وقت و هر زمان که لازم بود اعتدال را براساس شرایط جدید بسته‌بندی کرده و در جامعه توزیع کند. اگر دقتی در معنای واژه اعتدال داشته باشیم، خواهیم فهمید این مفهوم اصولا قابلیت گفتمان شدن را ندارد تا بتوان با تئوریزه کردن آن پایگاه اجتماعی ایدئولوژیک برای دولت یازدهم ایجاد کرد، چراکه اصولا  «اعتدال» یک روش و مشی است تا یک گفتمان بسیط. به دلیل غیربسیط بودن مفهوم «اعتدال» و گُنگ بودن آن برای نخبگان جامعه کمتر کسی حاضر به هزینه دادن برای آن می‌شود. لذا رئیس‌جمهور محترم مجبور است شخصا و به‌صورت تمام قد وارد صحنه شده و از عملکرد خود دفاع کند و آن را منطبق بر اعتدال معرفی کند. گواه این ادعا، جلسه سال گذشته رئیس‌جمهور با رؤسای دانشگاه‌ها بود که آقای روحانی از نخبگان دانشگاهی خواست از توافقنامه ژنو در دانشگاه‌ها دفاع کنند و از انفعال آنان گلایه کرد. علت انفعال نخبگان در تبیین این موضوعات به این دلیل است که دولت،  مفهوم اعتدال را سیال هدایت می‌کند و اصولی را برای تعریف حداقلی آن ارائه نمی‌کند تا براساس آن نخبگان بتوانند در مراکز آکادمیک براین اساس گفتمان‌سازی و آن را تبلیغ کنند.  برای همین دولت مجبور است با فرار از تعریف اعتدال، به دوقطبی‌سازی‌های کاذب در جامعه روی آورد تا شاید بتواند پایگاه اجتماعی برای خود ایجاد یا آن را حفظ کند. به نظر می‌رسد یکی از وظایفی که خواص و نخبگان جامعه در شرایط کنونی برای کمک به ایجاد وحدت و حفظ یکپارچگی مردم دارند، مطالبه تعریف و تبیین اعتدال از سوی دولتی‌هاست که می‌تواند به روشن‌تر شدن فضا کمک کند و از به دام افتادن آحاد جامعه  در دوقطبی‌های ساختگی جلوگیری کند.
* مسؤول سیاسی بسیج دانشجویی دانشگاه آزاد کرج


Page Generated in 0/0044 sec