حجتالاسلام و المسلمین سید سعید لواسانی*: حقیقت مدیریت و کارگزاری خدمتگزاری به مردم است. پیامبر اکرم(ص) میفرمایند: «سَیِّدُ الْقَوْمِ خَادِمُهُم» [من لایحضرهالفقیه: 4/378] «آقا و بزرگ گروه، خدمتگزار آنان است.» یعنی کسی که در جامعهای مورد پذیرش است و سمت ریاست دارد، باید خدمتگزار آن جامعه باشد و شأن او چنین است بنابراین شأن مسؤولان در نظام اسلامی جز خدمتگزاری به دین و مردم نیست اما اگر گرفتار دنیادوستی شوند، برای خود حسابی ویژه باز میکنند و احترامها و تجلیلها آنان را میفریبد. وای بر ما که از بودجه مملکت روزی میخوریم، و اربابهای خود یعنی مردم را زیر پاهای خود له میکنیم. بدتر وای بر ما که از بیتالمال مسلمانان برای خود زندگی مرفه درست کردهایم. مسؤولان موظف هستند تنها برای ملت خدمت کنند و همه منافع را برای ملت بخواهند، نه اینکه در زبان خود را خادم مردم بدانند و در عمل به گونهای عمل کنند که اربابها عمل میکنند. ببینیم امام امت را که مردم با تمام وجود به ایشان عشق میورزیدند اما خودشان چه میفرمودند: «اگر به من خدمتگزار بگویند، بهتر از این است که رهبر.» [صحیفه امام: 12/456] همه مسؤولان کشوری و لشکری؛ در هر ردهای که هستند، باید با تمام قوا به خدمت مردم باشند و نهضت خدمتگزاری و خدمترسانی به مردم را نهادینه کنند بویژه به مستضعفان و اقشار ضعیف و کمدرآمد که خدمت به آنان ثوابی دوچندان دارد. و مراقب باشند که در باندها و مراکز قدرت و ثروت گرفتار نیایند که آنان دینشان را بر باد میدهند و موجب بدنامی جمهوری اسلامی هم میشوند.
واقعاً چقدر زیباست که به جای مبارزات سیاسی و دعواهای جناحی که حاصلی جز تفرقه ندارد و حقیقت آن رقابت برسر حیات پست دنیوی است، رقابت و مسابقه در جهت نوکری مردم راه بیفتد. آن هم نه در زبان بلکه در عمل که «ز عمل کار برآید، به سخندانی نیست.» این امر تنها با توکل به خدا و تقوا و مبارزه دائمی و همیشگی با نفس و ظهورات آن و حفظ و گسترش زیّ مردمی ممکن است. ما باید توجه داشته باشیم، وقتی کارگزار نظام اسلامی هستیم، سرنوشت این کشور، بلکه سرنوشت دنیای اسلام و آینده اسلام در اختیار ماست، هرگونه کمکاری و غرور و خود را دیدن، مساوی است با ضربهزدن به ملت و کشور و نظام و اسلام و این گناهی است که سخت بخشیده شود. مبادا ما این فرصت را در پی دست یافتن به اهداف پست و حقیر شخصی چون پرکردن جیبهای خود، تأمین آینده خود و خانواده خود، هدر بدهیم. مبادا مسؤولیتهای چندروزه دنیوی که در واقع هیچ ارزشی ندارند و از عطسه شتر هم بیارزشتر هستند، ما را فریب بدهد و برای خود حساب ویژه باز کنیم و خود را تافتهای جدابافته از مردم بدانیم.ما باری سنگین بر دوش داریم که بار خدمتگزاری به اسلام و مردم است. این تنها با کار بیطمع و در جهت مصالح عمومی مردم امکان دارد و این کار است که عبادت است و آن با اخلاص، تقوا و اتصال دائمی با خداوند متعال و اصلاح دائمی درون و نفس امکان دارد.
اهدافی که انقلاب اسلامی به دنبال تحقق آنهاست، بسیار بزرگ است و تنها انسانهای بزرگ میتوانند آن را تحقق بخشند، انسانهای بزرگ اسیر خواستههای پست شخصی نیستند. آنان را نفس نمیفریبد و در چنگال شیاطین انس و جن اسیر نمیشوند بنابراین لازم است دلهای خود را صاف و پاک کنیم. با توبه آلودگیها را از آن بزداییم و با تزکیه آن را به روح ایمان مزین نماییم و با نماز و تضرع و توسل و ذکر؛ دل خود را به نور الهی باز کنیم تا قلبی صاف و پاک و نورانی داشته باشیم. چنین قلبی اسیر منافع شخصی و هدفهای حقیر دنیایی نمیشود و در برابر دشمن هم مرعوب نشده و خود را حقیقتاً خدمتگزار مردم تلقی میکند و دغدغه مردم و دین و دنیای آنان را دارد و اگر مسؤولیتی را در حد توان خود ندید، مطلقاً آن را قبول نمیکند و زمانی که مسؤولیتی را پذیرفت، با همه توان آن را در جهت اهداف نظام مقدس اسلامی بر دوش میکشد و در این صورت است که جامعه هم اصلاح میشود و جامعه اسلامی تشکیل میشود: «باید درون خودمان را اصلاح کنیم. اصلاح دائمى جزو وظایف دائمى ماست. درون را چه جورى اصلاح کنیم؟ اول از خودمان شروع کنیم. رابطه خودمان را با خداى متعال درست کنیم، اصلاح کنیم و به آنچه خداى متعال از ما سوال خواهد کرد، بیندیشیم. نمیگویم خودمان که کاملاً اصلاح شدیم، بعد به اصلاح مردم بپردازیم، وقتى شروع به اصلاح خود کردیم، آن وقت اصلاح جامعه هم براى ما آسان خواهد شد. و او آسانتر از اصلاح نفس است.» [رهبر حکیم انقلاب خطاب به مسؤولان دولتی؛ 25/6/1389]
به این دلیل است که مسؤولان و کارگزاران نظام در هر ردهای که هستند، باید تقوا و پاکدامنی و اصلاح دائمی خود را اولویت اصلی خودشان بدانند و اجازه ندهند فساد در درون آنان رخنه کند و نفس هم با انواع حیلهها آنان را بفریبد و به خود مشغول و مغرور کند.
* امام جمعه شمیرانات