متن این بیانیه به این شرح است: «پس از انتشار حرفهای سرمربی تیمملی در خبرگزاریها، تماسهای مختلفی از طرف رسانهها و دوستان با من گرفته شد و عده بسیاری میخواستند نظر مرا درباره حرفهای کیروش بدانند. واقعیت این است که دوست نداشتم احساسی با این اتفاق برخورد کنم و از طرفی شوک ناشی از غیرمنطقی بودن اتهامهای کیروش، اجازه درک حرفهای او را نمیداد! امروز هم پس از گذشت چند روز از حرفهای کیروش، هنوز نتوانستهام منطقی در ادعاهای او پیدا کنم و اگرچه مرور اتفاقهای رخ داده پس از جامجهانی تاکنون، از نگاه من هم روایتها و جزئیات فراوانی دارد، ترجیح میدهم تنها به چند نکته آن هم به شکل مختصر اشاره کنم. معتقدم هواداران فوتبال در ایران از استانداردهای لازم برای تحلیل وقایع برخوردار هستند و با مرور وقایع و نتایج، قطعا میتوانند واقعیت را تشخیص دهند. کارلوس کیروش از نبود امکانات، کافی نبودن بازیهای تدارکاتی، ضعیف بودن زیرساختها و... در فوتبال ایران حرف میزند و باتوجه به این مسائل، عملکرد خود در تیمملی ایران را «شاهکار» میداند. پرسش من این است که آیا این مشکلات تنها برای سرمربی تیمملی وجود دارد؟ اگر صعود در دور مقدماتی در جام ملتهای آسیا یک شاهکار محسوب میشود، پس تمام مربیان لیگ ایران هم که در رده باشگاهی آسیا موفق شدهاند تیمشان را به مراحل بالاتر ببرند- با توجه به امکانات و زیرساختهای فوتبال ایران- شاهکار کردهاند بنابراین صلاحیت حرف زدن درباره فوتبال را دارند. از طرفی از شهروند جامعهای متمدن و امروزی، بعید است توقع داشته باشد رسانهها هیچ صدای مخالفی را منتشر نکنند! این توقعی احساسی و خارج از منطق است. در شرایطی که شبکههای مجازی در هر لحظه و هر شرایطی این امکان را میدهند که هر کسی نظر خود را درباره وقایع مختلف ابراز کند، کارلوس کیروش چگونه به خود اجازه میدهد تفکری دیکتاتورگونه داشته باشد و از خبرگزاریها بخواهد صدای مخالف را منتشر نکنند؟! توقعهای غیرمنطقی کیروش به همین ماجرا ختم نمیشود. او میگوید هر بار استقلال نتیجه نمیگیرد، امیر قلعهنویی از تیمملی انتقاد میکند و وقتی هم که نتیجه میگیرد از آمادگی بازیکنانش که حاصل تلاشهای کادر فنی تیمملی است تشکر نمیکند. کیروش میگوید من بازیکنان ملی را تضعیف و روحیه آنها را ضعیف کردهام! کدام عقل سلیمی به خودزنی رای میدهد؟! بازیکنان ملی اغلب بازیکنان استقلال هستند و من بهعنوان نفر اول در کادر فنی استقلال، طبیعی است که به فکر منافع تیم خود و هوادارانش باشم. من هیچ نقد غیرمنصفانهای نداشتهام که بهعنوان مسؤول نتایج ایران در جام ملتهای آسیا معرفی شوم!. حرف من این بود بازیکنی که آماده نیست نباید به تیمملی دعوت شود. مگر وریا غفوری و پورعلیگنجی که از بهترینهای ایران در این بازیها بودند، از دل همین لیگ بیرون نیامدند؟ آنها به همراه سردار آزمون و چند بازیکن دیگر، بزرگترین دستاورد ایران از حضور در جام ملتهای آسیا به شمار میروند. حرف من این است که میتوانستیم با نگاه منصفانه به بازیکنان و لیگ ایران، بازیکنان ملی بیشتری تولید کنیم. این منطقی نیست که تصور کنیم امیر قلعهنویی بازیکنان ملی را خراب کرد، در صورتی که خودش نیاز به درخشش این بازیکنان برای موفقیت در لیگ دارد. بهتر است بیش از این وارد جزئیات نشوم وگرنه مرور رفتارها و مصاحبههای کیروش و بعضی آدمهای دیگر که با تصمیمهای احساسی و غیرمنطقی خود به استقلال و هوادارانش لطمه زدند، نوشتهای بیپایان میشود! من همچنان معتقدم اگر معیار بازی کردن بهترین بازیکنان حال حاضر فوتبال ایران بود، چند تغییر باید در ترکیب ایران اتفاق میافتاد و عمیقا ایمان دارم در این صورت هم نتایج بهتری بهدست میآمد و هم دستاوردهای بیشتری به لحاظ تولید بازیکن ملی نصیبمان میشد. باقی حرفها و حواشی ایجاد شده چیزی نیست جز تلاش برای مدیریت رسانهها که دوست و دشمن، مخالف و موافق، کیروش را در این زمینه «استاد» میدانند!»