علی کاشفالغطاء: این روزها برخی شبکههای خبری جهان با حزن و اندوه به مخابره خبر مرگ عبدالله سعودی مشغول بودند و «مجلس عزای» ملک ارهابیون را از ژاپن تا آمریکا گسترده میخواندند. آنچه به حکم سانسور از سرخط خبرها حذف شد موجی از شادی در میان مردم ایران و ملتهای مسلمان و رنجدیده منطقه بود. مروری کوتاه بر مطالب، تصاویر و طرحهای گرافیکی جوانان لبنانی، سوری، عراقی، بحرینی و حتی برخی گروههای مصری و فلسطینی و مجاهدان یمن و نیجریه و اردن و مراکش، حتی شهروندان بخشهایی از سرزمین حجاز در فضای شبکههای اجتماعی و وبلاگها و صفحات شخصی منتشر شده حکایت از آن دارد که واکنش بخش بزرگی از ملتهای جهان با مانور عزای حاکمان و شیوخ عرب و اروپایی و آمریکایی تفاوت زیادی داشته است اما چرا درگذشت کسی که خود را «خادم حرم خدا» میدانست با چنین واکنش سردی میان ملتهای مسلمان مواجه شد و اتفاقا موجبات شادی مومنان را هم فراهم ساخت؟
کلید رمزگشایی از این ماجرا در کیفیت اسلامی است که آلسعود مروج آن بوده و هست. این قاعده فراماسونهای انگلیسی است که برای نابود کردن یک تفکر یا ایدئولوژی به جای مبارزه مستقیم، به درون آن نفوذ کرده و شکل جنگ را دگرگون میسازند. سیاستپیشگان هوشمند منویات درونی خود را بهسادگی آشکار نمیسازند و کارهای پست همچون آدمکشی و قتل و غارت و تخریب وجهه دشمن را به عوامل خود واگذار میکنند. از این جهت نسبت آلسعود به ائمه اروپایی– آمریکایی جبهه کفر مشابه نسبت اسرائیل است به لیبرالسرمایهداری! سعودیها به واسطه ابداع اسلامشناسان انگلیس، فرقه حاکم بر سرزمین حجاز - زادگاه اسلام - شدند.
بنای اسلام سعودی بر «تفرقه» میان مسلمانان گذارده شده و به همین جهت است که پادشاهش، ملک همه تروریستهای آدمکشی است که به حکم وهابیت با فریاد «الله اکبر» سر از تن مردان و کودکان مسلمان جدا میکنند و زنان و دختران مسلمان را براساس اجتهادات مفتیهای اعظم وهابی به بردگی میفروشند و آزار میدهند. وهابیون، پیروان همه فرق اسلامی را کافر خطاب میکنند و حتی پیش از گردن زدن سایر مسلمانان از آنان میخواهند که «شهادتین» بر زبان جاری کنند.
آلسعود، صهیونیسم درونگروهی اسلام است که همچون دیگر غده سرطانی برونساخته منطقه، قابل جدا کردن از بدنه اسلام است. از همین رو است که امام خمینی رحمه..الله علیه با «خائنالحرمین» خواندن ملک آلسعود گفتند: «اگر ما از مساله قدس بگذریم، اگر ما از صدام بگذریم، اگر ما از همه کسانى که به ما بدى کردند بگذریم، نمىتوانیم از مساله حجاز بگذریم».
در اولین خوانش جمله امام(ره) شاید برخی گمان کردند ایشان از حادثه کشتار مسلمانان ایرانی در حرم امن الهی عصبانی هستند و به همین جهت عبور از مساله قدس را ممکن اما فراموشی مساله حجاز را ناممکن دانستهاند. تفسیر این ماجرا در نسبت آلسعود و اسرائیل با اسلام است. اسرائیل همواره به عنوان یک غده سرطانی «دشمنساخته» شناخته شده است اما آلسعود حکم ویروس درونی بدنه اسلام را دارد. تاریخ چرخید و امروز ما میدانیم که پیوند اسرائیل و آلسعود، چه خسارت عظیمی به بدنه امت اسلامی وارد ساخته است.
«اسلام آمریکایی» سعودی به حکم ملک عبدالله، خانزاد خانواده بوش، سران کشورهای اسلامی را در قالب «برنامه صلح»(!) برای بهرسمیت شناختن اسرائیل به نام یافتن راهکار «پایان دادن به خشونتها»(!) فرا میخواند و تحت لوای اسلام، خرج صدها اندیشکده اسلامستیز انگلیسی – آمریکایی را یکجا متقبل میشود! آیا راز «اندوه شدید» دیوید کامرون، ملکه انگلیس و اوباما پس از شنیدن خبر مرگ پادشاه تخریبگر اسلام ناب محمدی، همین است؟
برای ثبت در تاریخ مسلمین واجب است بدانیم که درآمد نفتی مسلمانان سعودی به حکم ملک، خرج تئوریپردازی «شیعهشناسان» و «اسلامشناسان» دانشگاه علوم انسانی MI6 انگلیس – سوآس- میشود! تصویر وهابی که در تشابهی غیرقابل انکار با جهادگران راه مبارزه با شوالیه تروریست لیبرالسرمایهداری- صهیونیسم - با زمزمه ذکر خدا، خانه امت اسلام را به آشوب میکشد، ابتدا به هزینه عبدالله سعودی، در سوآس و اتاق جنگ آمریکا تمرین شد.
ولی اسلام اشرافیت، اسلام ابوسفیان، اسلام ملاهای کثیف درباری، اسلام مقدسنماهای بیشعور، اسلام نکبت و ذلت، اسلام پول و زور، اسلام فریب و سازش و اسارت، اسلام حاکمیت سرمایه و سرمایهداران بر مظلومان و پابرهنهها پس از سالها خدمت به بارگاه شیطان، دنیای فانی را بالاجبار ترک گفت. شادی از چنین مرگی حق کودکان فلسطینی است حتی اگر ندانند پادشاه سعودی از حمله به باریکه غزه برای درهم شکستن حماس و جهاد اسلامی حمایت کرده است و دیدارهای محرمانه متعددی با شیمون پرز داشته است.
قند در دل سوریهای آواره و جنگزده از چنین واقعهای آب میشود با اینکه دقیقا نمیدانند چه مقدار از هزینه تجهیز نظامی جبهه النصره و داعش را دربار آلسعود پرداخت کرده است و نقش فتاوا و جزوات مفتیهای وهابی سعودی در شکنجه ملتشان چه اندازه بوده است. لبنانی چه بداند و چه نداند در دایره امنیت آلسعود جنس درجه 3 هم محسوب نمیشود چون نجات اسرائیل از بنبست منطقهای بر ملک عبدالله فرض بود و هر آنچه در توان داشت برای نابودی این کشور در جنگهای قدیم و جدید تاریخ منطقه، هزینه کرد. استیون هارپر، نخستوزیر کانادا، به همین دلیل عبدالله سعودی را «مدافع قوی صلح» نامیدهاست.
هر کس نداند، ایرانیها خوب سعودی را شناختهاند و میدانند پادشاهش بارها خواستار حمله نظامیِ آمریکا به ایران شده بود و نقش مهمی در گسترش «ایرانهراسی» در منطقه و جهان داشت. یک نقل تاریخیاش این است که او در آوریل ۲۰۰۸ به رایان کروکر، سفیر ایالات متحده در عراق و ژنرال پترائوس، مدیر سابق سیا گفته بود «سر افعی را قطع کنید»! سفیر عربستان در واشنگتن، عادل الجبیر، هم از توصیههای مکرر ملکعبدالله به آمریکا درباره حمله نظامی به ایران و متوقف کردن برنامه هستهای ما یاد کرده است. همان که سناریوی هالیوودی حمله سپاه به سفارت عربستان در آمریکا را چند سال پیش روی پرده برد تا جرقه جنگافروزی سعودی بر ضد ایران را از خاک آمریکا آغاز کند.
دست ملک تروریستها آغشته به خون رهبران آزادیخواه جهان هم هست کما اینکه تاکنون بارها دستور ترور سیدحسن نصرالله به قول خودشان «رافضی» را صادر کرده است. کیست که نداند «بهار عربی» ملت مصر و اردن و حجاز و لیبی و تونس و یمن، با دلارهای نفتی سعودیها در هم شکسته شد و اسلام آمریکایی سکولاریستی را سوار بر پشت ملتهای منطقه کرد؟ مبارک مصری باید هم از خبر مرگ شیخالرئیسش، جامه بدرد و اشک بریزد!
عراقی خوب میداند که نتیجه وحدت حزب بعث و افسران سعودی چگونه با راه افتادن جوی خون در خیابانهای بغداد تضمین شد و رخت عزا به تن هزاران هزار مسلمان شیعه و سنی و کرد پوشاند. تو بگو چرا امروز شاد نباشد از عزای مشترک آل بعث و سعود؟!
ساجده بحرینی چند روز بیشتر نداشت که گازهای شیمیایی آلسعود در منامه جانش را گرفت و امروز حق ملت شجاع بحرین است که به نام خدا خواهان آزادی شیخسلمان و جزیره شوند. دست حق به همراه ساکنان شهید داده قطیف است که شیخ نمر را از حبس برهانند و سعودی را دوباره «حجاز» نامگذاری کنند.
امام ما قریب به 30 سال پیش از این گفت که «آنها میدانند که امروز حرم، حرم است، اما نه برای ناس، که برای آمریکا و کسی که به آمریکا لبیک نگوید و به خدای کعبه رو آورد سزاوار انتقام خواهد شد. منطق استکبار جهانی هر که بخواهد برائت از کفر و شرک را پیاده کند متهم به شرک خواهد شد و مفتیها و مفتیزادگان، این نوادگان بلعم باعوراها، به قتل و کفر او حکم خواهند داد». مبادا که 30 سال بعد کسی بگوید ایرانی با بانیان ترویج اسلام بدلی از شق تروریستی وهابیاش گرفته تا نوع بییال و اشکم رحمانی- لندنی، به خاطر سوءتفاهم قیمت نفت درگیرند و منشا نفرت مقدسشان از فرزندان ابوجهل و ابیلهب و ابوسفیان، از جنس دغدغههای سرمایهداری است!
جنگ ما جنگ عقیده است و در میانه درگیری حق و باطل تبسم از فروپاشی عن قریب پایگاه کفر منطقه حقی غیرقابل انکار است. مرگ سعودی ضربهای است که جبران آن برای سران کفر فرامنطقهای از آمریکا گرفته تا اروپا، گران تمام خواهد شد و مخاطره اصلی آن آزادی حجاز از چنگال بتهای سرمایهداری است. ایام شادی حقطلبان ماندگار!