گروه بینالملل: فعال عربستانی که به دلیل افشای مسائل پشت پرده خاندان حاکم در عربستانسعودی از طریق توئیتر با نام مستعار «مجتهد» شهرت یافته و هواداران بسیاری را کسب کرده است از بازداشت رئیس دفتر ملک عبدالله، شاه سابق سعودی خبر داد. براساس این گزارش، ملکسلمان بن عبدالعزیز که یکشنبه گذشته با صدور فرمانی دستور داده بود خالد التویجری از سمت ریاست دربار پادشاهی عربستانسعودی برکنار و به 10 سال ریاست وی بر دربار پادشاهی عربستانسعودی پایان داده شود، دیروز دوشنبه وی را بازداشت کرد. به گفته تحلیلگران سعودی، التویجری با توجه به بیماری و ضعف پادشاه عربستان طی 10 سال گذشته، بانفوذترین شخصیت سیاسی در این کشور بوده است. مجتهد در تازهترین پست توئیتری خود با اشاره به بازداشت التویجری نوشت: وی به علت تلاش برای خروج از عربستان، بازداشت شده است. وی میافزاید: التویجری پیش از این به من (مجتهد) اطلاع داده بود که میخواهد از کشور خارج شود اما گویا در آخرین لحظات، جلوی خروج وی گرفته و بازداشت شده است. مجتهد میگوید: اصلیترین درخواست التویجری در حال حاضر، صدور مجوز خروج از عربستان است. وی میافزاید: از جمله تأثیراتی که برکناری التویجری بر این کشور خواهد داشت، تغییر سفرا، وزرا، علما، مسؤولان نهادهای دینی و فرمانداران است و ممکن است الجبیر، عادل الفقیه، عبداللطیف آلالشیخ و شاید خالد الفیصل هم عزل شوند. وی تاکید کرد از فرزندان عبدالعزیز فقط عبدالاله و ممدح با پادشاه جدید بیعت کردند و هنوز بزرگان آل سعود چون بندر، مشعل، عبدالرحمن، متعب، طلال، ترکی الثانی، نواف، احمد و مشهور دیگر فرزندان زنده عبدالعزیز با سلمان بن عبدالعزیز، پادشاه جدید بیعت نکردهاند. مجتهد با اشاره به اینکه احتمال دورکردن مقرن بن عبدالعزیز از ولایتعهدی و متعب، پسر شاه سابق از فرماندهی گارد ویژه نیز وجود دارد، نوشت: تغییر فرمانداران مناطق مختلف نیز در دستور کار است و صحبتهایی درباره احتمال عزل امیر منطقه مکه، ریاض و منطقه شمالی نیز شنیده میشود. وی افزوده است: در حوزه سیاست خارجی نیز نزدیکشدن به قطر، دور شدن از امارات، توقف حمایت از السیسی (به علت کمبود بودجه نفتی) و تغییرات ساختاری دیگری از جمله تفقد از اسلامگرایان در دستور کار قرار خواهد گرفت.
اختلاف عمیق بین 2 جناح قدرت در عربستان
ملکسلمان بلافاصله پس از مرگ عبدالله بن عبدالعزیز صفحهای برای خود در توئیتر با نام خادمالحرمینالشریفین باز کرد و نخستین مطالبش را منتشر کرد. قبل از اینکه جنازه سلفش به خاک سپرده شود وی در اقدامی بیسابقه حکمهایی صادر کرد و فرزندش محمد را بهعنوان وزیر دفاع و رئیس دربار پادشاهی منصوب کرد و برادرزادهاش، محمد بن نایف را به عنوان جانشین ولیعهد برگزید و خالد التویجری را از ریاست دربار و گارد پادشاهی برکنار کرد و مطمئنا این عزل و نصبها همچنان ادامه خواهد داشت. طبعا تصمیمات پادشاه جدید آنی اتخاذ نشده بلکه این تصمیمات از قبل گرفته شده و در انتظار مرگ عبدالله بوده است. این امر نشاندهنده اختلاف عمیق بین 2 جناح حاکم یعنی جناح عبدالله (شمّری) و جناح سدیری است که این اختلاف نمایان نمیشد مگر اینکه اوامر متضادی صادر میشد. امروز پادشاه جدید تلاش میکند شکافهایی که به ساختار جناح سدیری وارد شد، با صدور احکام جدید ترمیم کند. روزنامه الاخبار در مقالهای در اینباره نوشت سلمان دورهاش را با پاکسازی میراث عبدالله آغاز کرد و شواهد اولیه نشان میدهد وی نقش تخریبی اما سریع اعمال میکند تا سلطهاش را بر کشور بدون مشکل محقق کند. این بازی بیشتر به بازی شطرنج شبیه است. پادشاه جدید بستهای از دشمنی با ملک عبدالله را انبار کرد بهگونهای که در انتظار این لحظه بود. انتقامجویی سلمان داغ، زودهنگام و قابل توجه بود. وی حتی منتظر نماند سلفش دفن شود و یک تسویهحساب فوری را بر ضد جناح ملکعبدالله آغاز کرد. این نکته باید مطرح شود که سلمان یک ذره از روش عبدالله برای تکیه بر قواعد درگیری عقبنشینی نکرد حتی در روشی که در تعامل با دشمنانش در پیش گرفته است. پادشاه جدید از راهکارهایی استفاده میکند که ملک عبدالله برای کنار زدن رقبایش استفاده میکرد و شاید به هیات بیعت که ملک عبدالله تعیین کرده بود تا از تعیین امیر محمد بن نایف در منصب معاون دوم جلوگیری کند، متوسل شود تا ساختار قدرت را باز ترسیم کند و شاید مقرن بن عبدالعزیز، ولیعهد جدید را کنار بزند و احمد بن عبدالعزیز (وزیر کشور سابق) را از طریق همین سازوکار بازگرداند. شاید نیاز به ائتلافهای جدیدی باشد و در اینجا نقش جناحهای به حاشیه رانده شده از اهمیت بیشتری برخوردار میشود، زیرا 2 جناح قدرت به این ائتلافها در میدان کشمکشها بر سر قدرت نیاز دارند. به هر حال پادشاه جدید در مقابل میراث سنگینی از اختلافات و تغییرات قرار دارد و ماموریت پاکسازی این میراث را فوری و قاطع انجام خواهد داد. تصمیمات پادشاه جدید جای هیچگونه تردیدی باقی نگذاشته است که نزاع جناحها در داخل خانواده پادشاهی گذرا نیست و شاید اظهارات اخیر شاهزاده طلال بن عبدالعزیز بخش خطرناک این نزاع را آشکار کرده است. وی معتقد است اختلافات داخل خانواده شاید سبب فروپاشی شود. شاهزادههای دیگر نیز در پایگاههای اینترنتی اختلافات خانواده پادشاهی را مطرح کردند. برای نخستین بار در تاریخ عربستانسعودی برخی شاهزادههای آلسعود با صراحت از اختلافاتشان حرف میزنند بنابراین شیخ خالد التویجری هدف قرار گرفت که صرفا سرپوش گمراهکنندهای باشد تا اصل اختلاف در داخل کاخهای شاهزادهها را مخفی نگاه دارند. بدیهی است جنگ بر سر قدرت شکل دوجانبه (عبدالله و سلمان) به خود گرفته است و بقیه شاهزادههای فعال ثانویه هستند یا اینکه بین برندگان و بازندگان تقسیم شدهاند. از جناح سدیری امروز فقط 3 نفر ماندند: سلمان، امیر احمد (وزیر کشور سابق) و امیر عبدالرحمن بن عبدالعزیز که خارج از معادله قدرت قرار دارد و احتمال قوی وجود دارد که احمد به معادله قدرت بازگردد، زیرا وی در داخل جناح سدیری از جایگاهی برخوردار است و با برخی قبایل متحد با آلسعود روابطی دارد. برخیها وی را برای ولایتعهدی لایقتر از برادر ناتنیاش مقرن میدانند بنابراین سناریوی کنار زدن مقرن از ولایتعهدی به قوت خود باقی است. به هر حال ماندن مقرن در ولایتعهدی برای مدتی سبب بحث نامحدود در داخل خانواده سعودی خواهد بود، زیرا نمیتوان بدون ائتلاف محکم در خانواده وی را نگاه داشت و تکیه وی بر امیر متعب، وزیر گارد ملی فعلی برای مقابله با بقیه جناحها از جمله جناح سدیری به رهبری ملکسلمان، کافی نیست. برخیها ممکن است بگویند کنار زدن مقرن به هر دلیلی اعلام جنگ به متعب و برادرانش است، زیرا این امر آنها را برای همیشه از قدرت کنار میزند. بنابراین از دیدگاه جناح متعب اگر قرار باشد عقبنشینی کنند شخصیت جایگزین احمد نخواهد بود بلکه متعب از وی سزاوارتر است. در واقع هر نوع سازوکاری در خانواده سعودی اگر حق متعب را در این میراث در نظر نگیرد، نزاع بین جناحها به حد انفجار میرسد. این را نیز باید در نظر گرفت رابطه پادشاه جدید با ولیعهدش امیر مقرن دوستانه نیست و مقرن نیز احساس میکند سلمان بنا به دلایلی چندان احترامی برای وی قائل نیست. یکی از دلایلش این است که وی فرزند یک کنیز است و جناح ملکعبدالله نیز از وی سوءاستفاده کرد تا متعب بن عبدالله را به تخت برساند. تعیین امیر مقرن بهعنوان ولیعهد برای پادشاه جدید الزامی بود، زیرا این امر براساس فرمان پادشاهی بود که 10 ماه قبل صادر شد و تصریح میکند در صورتی که منصب ولایتعهدی خالی شود با مقرن باید بهعنوان ولیعهد بیعت شود. تحلیلگران از مضمون این حکم پادشاهی پی بردند این امر صرفا نزاع جناحها بر سر قدرت نیست بلکه هموار کردن راه است تا متعب از طریق مقرن به تخت برسد و پس از سلمان پادشاه شود. در مقابل تصمیم سلمان برای برکناری خالد التویجری از مناصبش بهعنوان رئیس دربار پادشاهی، گارد ملی و دبیر هیات بیعت قبل از مرگ عبدالله انتظار میرفت. حمله تبلیغاتی که طرفداران جناح سدیری در پایگاههای اینترنتی اجتماعی بر ضد خالد التویجری در ماههای اخیر به راه انداختند نشان میدهد هنگام مرگ ملکعبدالله یک تصمیم انتقامجویانه در انتظارش
خواهد بود.
احتمال کودتای سدیری علیه ولیعهد
جنگ قدرت در عربستان با مرگ عبدالله با شدت هر چه تمامتر آغاز شده است. یک طرف این جنگ سدیریها هستند و طرف مقابل جناح پادشاه مرده یا شِمِّریها. در این میان با آنکه امیر متعب، پسر عبدالله هنوز گارد ریاستجمهوری را که از آن عزل شده به پسر سلمان شاه جدید تحویل نداده، هر لحظه احتمال کودتا از سوی سدیریها علیه متحد او یعنی امیر مقرن، ولیعهد جدید وجود دارد. سدیریها یا سدیری هفتگانه متشکل از 7 پسر ملک عبدالعزیز، بنیانگذار عربستان و از جمله بانفوذترین شاهزادگان عربستان هستند و در مقابل این جناح، شِمِّریها یا دیگر شاهزادگان قرار دارند که نماینده آنها عبدالله بود. عبدالله سعی داشت در سالهای گذشته ائتلافی از شاهزادگان غیرسدیری و تکنوکراتها ایجاد کند تا موقعیت فرزندان خود را تقویت کند. به همین جهت بود که او مقام جانشین ولیعهد را ابداع کرد تا مقرن، آخرین پسر ملک عبدالعزیز را ولیعهد سلمان کند. این تمهیدی بود از سوی او تا اگر چه به ولیعهدی یک سدیری تن داده اما آینده سلطنت در دست این طایفه نماند و قدرت بعد از سلمان به دست مقرن غیرسدیری بیفتد. از سوی دیگر، ملکعبدالله در اواخر ماه مه گذشته تغییرات وسیعی انجام داد تا پسران خود را به مقامهای کلیدی بگمارد و حتی برخی رایزنیها حکایت از آن دارد که مقام جانشین ولیعهد برای مقرن برای حفظ موقعیت پسران او بویژه متعب بود تا آنکه مقرن راه را برای رسیدن متعب به پادشاهی هموار کند. حالا همه چیز تغییر کرده و سلمان با کنار گذاشتن پسران پادشاه سابق، محمد بن نایف را کاندیدای آینده مقام سلطنت کرده و علاوه بر این پسر خود، محمد بن سلمان، را به مقام حساس وزارت دفاع و ریاست دربار گماشته است. این تغییر به معنای بازگشت سدیریها به قدرت و حذف رقبایی است که در دوره ملکعبدالله قدرت گرفته بودند و اگر خبرها درباره احمد بن عبدالعزیز درست باشد، باید گفت این تغییر شکل کامل یک کودتا را به خود خواهد گرفت. احمد بن عبدالعزیز از جمله آن 7 سدیری است که 6 ماه قبل مورد غضب ملکعبدالله قرار گرفت و از مقام وزارت کشور کنار گذاشته شد اما با مرگ ملکعبدالله به عربستان بازگشته و احتمال دارد در یک مرحله دیگر از این تغییرات یا به تعبیری کودتا، مقرن از مقام ولیعهدی کنار گذاشته شود تا احمد جانشین برادر تنی و شاه فعلی شود. در هر صورت، تغییرات آنقدر سریع اتفاق افتاده که امکان واکنش برای طیف غیرسدیری بسیار کم باشد اما باید دید بعد از این چه اتفاقی میافتد و بویژه مقرن سکوت میکند یا آنکه در برابر این تغییرات مقاومت خواهد کرد.