printlogo


کد خبر: 132716تاریخ: 1393/11/8 00:00
چالش‌های فراروی شاه جدید سعودی

عبدالباری عطوان*: عبدالله بن عبدالعزیز، شاه قبلی عربستان می‌خواست به‌صورت تدریجی تغییراتی اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در این کشور ایجاد کند اما کهولت سن و بیماری، مخالفت نهادهای قدرتمند دینی و روی دادن انقلاب‌ها در کشورهای عربی و قدرت یافتن گروه‌های تندرو در این کشورها باعث شد، وی در این کار با دشواری‌های زیادی مواجه شود. شاه قبلی سعودی قصد داشت، با فساد ریشه دوانده در عربستان بویژه فساد موجود در قراردادهای تسلیحاتی و ارقام سرسام‌آوری که در این معاملات رد و بدل می‌شود، مبارزه کند. او می‌خواست با فساد موجود در خاندان حاکم و خارج از آن مبارزه کند، زیرا شمار شاهزاده‌ها رو به افزایش بود و برخی طمع زیادی برای کسب مال داشتند و اینگونه تمایل داشتند خود را وارد دنیای اقتصاد کنند اما وی موفقیت کمی در این راه کسب کرد. شاه سابق بسیاری از تابوها را در عربستان از بین برد، دانشگاه علم و فناوری مختلط به نام خود ایجاد کرد، ده‌ها هزار دانشجوی عربستانی را برای تحصیل به خارج فرستاد و زنان را وارد مجلس مشورتی این کشور کرد و گفت‌وگوی مذاهب و ادیان را پیش کشید اما به طور کلی اصلاحات وی محدود به بخش‌های اجتماعی و اقتصادی بود و نتوانست به ابعاد سیاسی جز در موارد ناچیز بپردازد البته اختلاف‌نظرهای زیادی درباره اقدام‌های شاه قبلی وجود دارد از جمله طرح سازش عربستان با رژیم صهیونیستی، زیرا در این طرح وی امتیازهای زیادی به صهیونیست‌ها داد بدون اینکه نتایج مثبتی برای مسلمانان در پی داشته باشد و برخی گفته‌اند که علت این سازش و این طرح، کاستن خشم آمریکا به دلیل دست داشتن 15عربستانی در حوادث ۱۱ سپتامبر بود. ملک سلمان بن عبدالعزیز، شاه جدید عربستان در5 سال گذشته تنها نظاره‌گر اوضاع بوده و در این مدت سکوت اختیار کرده بود اما شاه جدید از همان ساعات نخست اقدام به پاکسازی برخی نیروهای قبلی کرد. التویجری، مدیر دیوان پادشاهی و محرم اسرار ملک عبدالله را برکنار و طی فرمانی محمد بن نایف، وزیر کشور و مرد قدرتمند عربستان را به عنوان ولیعهد معرفی کرد. همچنین محمد بن سلمان، پسر خود را به‌عنوان رئیس دفترش و وزیر دفاع منصوب کرد و این راه را بر شاهزاده متعب بن عبدالله، پسر شاه قبلی که پست جانشین ولیعهد را به وجود آورده بود، بست. ملک سلمان با انتصاب‌های اخیر 2 هدف را محقق ساخت؛ نخست اینکه وی بار دیگر شاخه السدیری را با قدرت به روی کار آورد. دوم اینکه وی کار انتقال قدرت به نسل دوم شاهزاده‌ها یا نوادگان عبدالعزیز آل‌سعود، بنیانگذار عربستان با روشی خاص را تسهیل کرد. طبیعی است که چنین تصمیم‌گیری‌ها و انتصاب‌هایی باعث خشم گروهی و از سوی دیگر خوشحالی برخی دیگر از شاهزاده‌ها شود، زیرا برخی شاهزاده‌ها مانند طلال بن عبدالعزیز و همچنین شاهزاده‌های نسل دوم مانند فرزندان ملک فیصل و فرزندان شاهزاده سلطان بندر و خالد و فرزندان شاهزاده طلال و همچنین فرزندان شاه فهد و ملک عبدالله و دیگران احساس می‌کنند به حاشیه رانده شده‌اند. شاید اکنون بسیار زود باشد که درباره اوضاع عربستان پیش‌بینی‌هایی کرد، زیرا شاه جدید تنها چند روز است زمام امور را در دست گرفته و ناگزیر باید برای خاموش کردن آتش خشم شاهزاده‌های ناامید از قدرت، آنها را در پست‌هایی بگمارد ولی روشن است که شاه جدید خود را برای چنین موقعیتی آماده کرده و از مدت‌ها پیش و از زمان شدت یافتن بیماری شاه پیشین، وی ارکان حکومتی خود را تعیین کرده بود اما سوالی که اینجا وجود دارد، این است که شاه جدید عربستان چه اقداماتی در خصوص سیاست داخلی و خارجی عربستان انجام می‌دهد و چه طرح‌هایی برای آن دارد. تقویت اعتماد به شاهزاده محمد بن نایف از سوی شاه جدید تایید می‌کند عربستان قصد دارد با «مشت آهنین» با تندروها مقابله کند و در این چارچوب، مطالبی که درباره نزدیک بودن ملک سلمان به جریان‌های اسلامی عربستان گفته شده، مبالغه‌آمیز است و وی اگر واقعا با این گروه‌ها نزدیکی داشته باشد، به نهادهای دینی رسمی نزدیک است، نه مبلغان و روحانی‌های جوان این کشور. مهم‌ترین چالش‌های داخلی پیش روی شاه جدید عربستان، کاهش شدید درآمدها (کاهش ۵۰درصدی) به دلیل کاهش قیمت نفت (زیرا عربستان با کاستن میزان تولید نفت خود مخالفت کرد) و میزان بالای بیکاری در میان جوانان این کشور که به ۳۰ درصد می‌رسد، است همچنین بسیاری از این جوانان گرایش‌های تندروانه داشته و نزدیکی‌های زیادی با تفکرات داعش و القاعده دارند. در حوزه سیاست خارجی نیز باید گفت پس از اینکه حزب (تکفیری) الاصلاح در یمن بازنده شد و گروه (مردمی) انصارالله قدرت یافت، عربستان در یمن متحدی ندارد و همچنین سیاست‌های این کشور در تغییر نظام حاکم بر سوریه و کمک مالی و تسلیحاتی به مخالفان سوری نیز با شکست مواجه شده است. اگر بشنویم شاه جدید سیاست کشورش درباره سوریه را تغییر داده و به تدریج از این مساله عقب‌نشینی کند، نباید چیز عجیبی جلوه کند، زیرا ملک سلمان همانند ملک عبدالله که مخالف رئیس‌جمهوری سوریه بود، با شخص بشار اسد مشکلی ندارد. ممکن است شاهد تغییرات زیادی در سیاست داخلی و خارجی عربستان در مراحل بعد باشیم.
*کارشناس مسائل منطقه


Page Generated in 0/0059 sec