printlogo


کد خبر: 132749تاریخ: 1393/11/9 00:00
جنگ تحمیلی اقتصادی داریم

یحیی آل‌اسحاق*: برخی با تکیه بر اقتصاد کلاسیک که مبتنی بر مفاهیم غربی است ادبیات نظامی و جنگی را با اقتصاد مغایر می‌دانند. به‌اعتقاد اقتصاددانان کلاسیک، مفهوم جنگ با اقتصاد هیچگونه تعاملی ندارد بلکه اقتصاد با مفاهیم کلی اقتصادی از جمله مبادله، خرید و فروش کالا و مواردی از این دست همراه است که با مساله تهدید و جنگ به‌هیچ عنوان میانه ندارد. بنابراین ادبیات اقتصاد مقاومتی نباید مطرح شود چراکه علم اقتصاد با مفاهیم جنگی هیچ تناسبی ندارد.  در حال حاضر کشور در صحنه جنگ اقتصادی قرار دارد. البته در عرصه بین‌المللی نیز جنگ ارزی چین و آمریکا یا جنگ تعرفه‌ای آمریکا و اروپا مصداق دیگری از جنگ و تهدید اقتصادی است. قوی‌ترین نوع جنگ در شرایط فعلی جنگ اقتصادی و نرم‌افزاری است؛ به‌عبارت ساده‌تر در حال حاضر چین و‌ آمریکا در جنگ ارزی با یکدیگر قرار دارند که بر این اساس چین با ذخیره کردن دلار آمریکا یا پایین آوردن قیمت آن نقش مهمی را در کاهش ارزش دلار آمریکا در بازار بین‌المللی ایفا می‌کند. چنانچه بخواهیم آمریکا را به‌عنوان یک استکبار جهانی بدانیم نباید جنگ اقتصادی را در عرصه بین‌المللی نادیده بگیریم. در حوزه نظامی آمریکا با تحمیل 8 سال جنگ به ایران توانست آسیب‌های جدی را به کشور وارد کند. در سال‌های بعد نیز در حوزه اجتماعی و با ابزارهای خاص خود اثرات زیادی را بر کشورها وارد کرده است. ابرقدرت‌ها با استفاده از ابزارهای اقتصادی می‌خواهند جنگ نرم اقتصادی را به کشورها تحمیل کنند تا از آن طریق منابع کشورها کاهش پیدا کرده و سطح وابستگی آنها هر روز به کشورهای دیگر افزایش پیدا کند. دشمن در شرایط کنونی به جای استفاده از موشک برای تحقق اهداف خود در ایران، مانع صادرات و واردات کالاهای مورد نیاز کشور از طریق ممنوعیت رفت و آمد کشتی‌ها به بنادر می‌شود تا از این طریق بتواند تامین مواد اولیه صنایع مختلف از جمله پتروشیمی کشور را با مشکلاتی همراه کند. هم‌ا‌کنون 60 درصد بودجه کشور به نفت وابسته است که این امر یک تهدید برای کشور به شمار می‌آید. دشمن با شناسایی وابستگی کشور به درآمدهای نفتی در سال‌های اخیر ممنوعیت‌هایی را در نقل و انتقال پول به‌وجود آورده است. بر این اساس در جنگ اقتصادی نقاط ضعف مورد شناسایی قرار می‌گیرد و دشمن از طریق همین نقاط ضعف حمله‌های خود را به کشورها انجام می‌دهد. برخی اقتصاددانان اعتقاد دارند اصولاً مفهوم جنگ اقتصادی در شرایط فعلی وجود نداشته بلکه اقتصادی ریاضتی در کشور حاکم است. باید مفهوم اقتصاد ریاضتی برای اینگونه افراد تعریف شود. در شرایط فعلی یونان در حال رکود است و سیاست‌های ریاضتی را برای رفع آسیب‌های وارده به خود انجام می‌دهد در حالی که شرایط فعلی ایران به هیچ عنوان با کشور یونان هماهنگی ندارد. در اقتصاد ریاضتی باید در مقابل آسیب‌ها صبر کرد و سیاست‌هایی را برای رفع آنها به کار گرفت. اما در اقتصاد مقاومتی ما با دو مفهوم سلبی و اثباتی روبه‌رو هستیم؛ در بخش سلبی چگونگی مقابله با تهدیدها مورد بررسی قرار می‌گیرد. به عنوان نمونه کشورهای غربی این روزها از راهکارهای بانکی به عنوان ابزار تهدید در اقتصاد کشور استفاده می‌کنند که ما باید در این حوزه سیاست‌هایی را برای مقابله با چنین تهدیدهایی به کار بگیریم. به‌عنوان نمونه در اقتصاد رشد سالانه 8 درصدی پیش‌بینی شده است، حال برای رسیدن به این هدف باید ضمن شناسایی تهدیدها شرایط را برای تحقق این هدف به‌وجود آوریم.  همچنین در اقتصاد مقاومتی نخست راهکارها در مقابل تهدیدها شناسایی و کشور ایمن خواهد شد و در نهایت به اهداف از پیش تعیین شده خواهد رسید. با تحقق دو هدف در دیدگاه‌های سلبی و اثباتی در اقتصاد مقاومتی، شرایط برای تحقق هدف اصلی که همان الگو بودن در فضای جهانی است، برای کشورهای مختلف در جنگ اقتصادی نیز مهیا می‌شود. حال چنانچه بتوانیم با تدبیر و برنامه‌ریزی درباره اقتصاد مقاومتی به‌گونه‌ای عمل کنیم که چالش‌های کلان اقتصادی را در مقابل تهدیدها شناسایی و راهکارهای مقابله با آن را به کار بگیریم در نهایت به عنوان یک الگو برای کشورهای منطقه و جهان قرار خواهیم گرفت. اگر بخواهیم طرح 24 بندی مقام معظم رهبری در سیاست‌های اقتصاد مقاومتی را انجام دهیم باید فعالان اقتصادی در چارچوب‌های مختلف و با یک نگاه منسجم دست به اتخاذ سیاست‌های مناسب بزنند. در شرایط فعلی ما در یک جنگ اقتصادی قرار داریم که باید بتوانیم ابزارهایی را برای مقابله با آن به کار بگیریم. دشمن در شرایط فعلی با شناسایی تهدیدهای موجود در اقتصاد کشور احساس موفقیت می‌کند که باید این ذهنیت را از دشمنان برداریم. باید قبول کنیم که یک جنگ تحمیلی اقتصادی را با ابرقدرت‌ها در پیش داریم که باید راهکارهای مناسبی با تدوین نقشه راه منسجم به کار بگیریم. برای جلوگیری از تهدید نخست باید نقاط ضعف را شناسایی کنیم. باید اقتصاد کشور را آنالیز کنیم. نقاط تهدید را شناسایی کنیم و بتوانیم با فرآیندهای خاص اقتصاد کشور ضعف‌ها را برطرف کنیم. در اقتصاد مقاومتی به هیچ عنوان نگرش برون‌نگر در روابط بین‌الملل نادیده گرفته نشده است؛ باید از ظرفیت‌های موجود در کشور به شکل بهینه استفاده کنیم، چراکه در شرایط فعلی 50 درصد از انرژی کشور مورد استفاده قرار می‌گیرد و مابقی هدر می‌رود. هم‌اکنون 50 درصد گاز کشور مورد استفاده قرار گرفته و مابقی از دست می‌رود که باید در این رابطه دارایی‌های کشور به نحو مناسبی مدیریت شود.  
*رئیس اتاق بازرگانی، صنایع و معادن  تهران


Page Generated in 0/0074 sec