محمد ایرانی : بر کسی پوشیده نیست قدرت و حمایت داخلی، یکی از مهمترین ارکان قدرت نفوذ و تاثیرگذاری هر کشوری در صحنههای بینالمللی محسوب میشود و دیپلماتهای کشورها در مجامع بینالمللی، روندها و مذاکرات با تکیه بر پشتیبانی ارکان قدرت داخلی خود بهدنبال کسب حداکثر منافع هستند چرا که رقابت در عرصه بینالمللی برای کسب منافع حداکثری برای کشور خود و حداقل منافع برای دیگر بازیگران است.
سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران در عین حال که مانند سیاست خارجی دیگر حکومتها کسب منافع حداکثری را برای کشور در دستور کار قرار داده اما یک تفاوت آشکار با دیگر سیاستهای خارجی دارد و آن توجه به ارزشها و اصولی است که اساسا پایهگذار انقلاب اسلامی شد و جمهوری اسلامی براساس همین ارزشها و اصول که از ایدئولوژی اسلامی نشأت گرفته است، تعامل با دیگر کشورها در عرصه بینالمللی را پیش رو قرار داده است.
این نگاه ارزشی که در دیپلماسی جمهوری اسلامی ایران تبلور یافته است، به هیچوجه نافی توجه به مبانی و اصول کلاسیک سیاست خارجی در چگونگی برخورد دیپلماتها در چانهزنیهای دیپلماتیک یا پایبندی به اصول شناخته شده در روابط بینالملل نیست چرا که اساسا چارچوب تعیینی از سوی حضرت آیتالله العظمی خامنهای، رهبر حکیم انقلاب با عنوان «عزت، حکمت و مصلحت» نقشه راه حرکت سیاست خارجی جمهوری اسلامی ایران بوده و حضرت معظمله با توجه به میزان اشراف و تحلیل درست مسائل، همواره رهنمودها و تذکرات لازم را به دستگاه دیپلماسی و دیپلماتهای کشور دادهاند.
دفاع از منافع ملی یک کشور از جمله دشوارترین و حساسترین اقدامات دیپلماتها به عنوان نمایندگان کشورها در مجامع و مذاکرات بینالمللی محسوب میشود و تردیدی نیست که ملت ایران قدردان تلاشهای فرزندان خود بویژه در مذاکرات مهمی چون 1+5 است با این حال این ملت بزرگ ضمن درک واقعیات و تشریفاتی که معمولا در دیدارهای دوجانبه و چندجانبه بینالمللی بر سر موضوعات صورت میگیرد، از نمایندگان خود انتظار دارد در عین آنکه هنجارهای دیپلماتیک را رعایت میکنند، ارکان عزتمندی و اقتدار جمهوری اسلامی ایران را بویژه در قبال کشورهایی حفظ کنند که از همان نخستین روزهای پیروزی انقلاب اسلامی، دشمنی و توطئه علیه نظام مقدس اسلامی را سرلوحه اقدامات خود قرار دادند.
از سویی بیان انتقادات درباره نحوه رفتار دیپلماتها در مذاکرات با هدف تضعیف روحیه یا بیانگیزه کردن دیپلماتها صورت نمیگیرد چرا که هر «عقل سلیمی» میپذیرد این دیپلماتها برای دفاع از منافع عالی کشور در نبردی دیپلماتیک با چند کشور، در حد توان، تلاششان را میکنند و از هیچ کوششی دریغ نمیکنند اما منتقدان حاضر به پذیرش نتیجه چانهزنیها بدون در نظر گرفتن عزت و اقتدار نظام نیستند چرا که در همین بحث مذاکرات هستهای شاهدیم همزمان با تشدید دیپلماسی رفت و آمد از سوی مسؤولان وزارت خارجه آمریکا و دیدار با مقامات ایرانی و دیگر کشورها، کنگره آمریکا اعلام کرد به بحث تحریمهای جدید علیه جمهوری اسلامی ایران توجه خواهد داشت و با وجود هشدار- البته ظاهری- باراک اوباما مبنی بر وتوی تحریمها، براساس آنچه آن را در راستای منافع ملی ایالات متحده میبیند، اقدام کرد و اگر اکنون رایگیری در این باره را به تعویق انداخته صرفا بر این اساس است که ایران را تحت فشار برای توافق مورد نظر آنها قرار دهد چرا که نیل به نتیجه مطلوب طرفین در مذاکرات با توجه به موضعگیریهای طرف آمریکایی و مانعتراشیهایی که صورت میگیرد، در هالهای از ابهام قرار دارد. از این رو اگر کنگره آمریکا به موضعگیری شدیدتر از سوی کاخ سفید در مذاکرات اصرار دارد (با توجه به نطقهایی که برخی سناتورها علیه تیم مذاکرهکننده آمریکایی میکنند و اهمالهایی که بهزعم آنها در اتخاذ موضعی شدید علیه جمهوری اسلامی ایران صورت میدهند)، به خاطر این است که بر چگونگی تنظیم رفتار مذاکرهکنندگان آمریکایی در دورهای مختلف مذاکرات با هماهنگی خود کاخسفید تاثیرگذار بوده است و اگر این کار کنگره و شدت عمل آن، جنگ زرگری کنگره و دولت آمریکا نبود، تیم مذاکرهکننده آمریکایی باید بارها کار را زمین گذاشته و میز مذاکره را ترک میکرد.
طبیعی است نهادهای تاثیرگذار داخلی در کشورها نسبت به منافع ملی خود حساسیتهای لازم را داشته باشند و از اهرمهای نظارتی برای حفظ اقتدار و پرستیژ آن کشور در مجامع بینالمللی بهره گیرند، اگرنه هر تشریفاتی که در اصول دیپلماتیک کلاسیک صورت میگیرد، اگر تامینکننده منافع کشور با حفظ عزت و سربلندی نظام مقدس جمهوری اسلامی ایران باشد، نهتنها مذموم نیست بلکه شایسته ستایش و تقدیر است اما مثلاً در همین پیادهروی میشد بحث صدور روادید آقای ابوطالبی، سفیر دائم ایران در سازمان ملل را مطرح کرد تا آخر دیپلماسی لبخند، لااقل این اتفاقی که افتاد نمیبود که بعد از یک سال، آخر هم دولت ایران عقب بنشیند. ملت بزرگ ایران از فرزندان خود انتظار دارد در صحنههای بینالمللی با پشتوانه ملتی که بحرانهای کوچک و بزرگ و پرشماری را طی این 36 سال از پیش رو برداشته، با اقتدار و سربلندی به دنبال تامین منافع کشور باشند و بدانند این ملت را از سختیها، پستیها و بلندیها باکی نیست اما حاضر به معامله عزت خود نیستند؛ عزتی که به برکت انقلاب اسلامی- که در چنین روزهایی در سال 57 انفجار نور شد- اکنون جمهوری اسلامی ایران را به یکی از تاثیرگذارترین کشورهای جهان مبدل کرده و قدرتهای بزرگ را مجبور کرده مذاکره پشت مذاکره با دیپلماتهای ایرانی را خواستار شوند. به نظر میرسد بازخوانی علل پیروزی انقلاب در دهه فجر برای برخی ضروری است تا این سخن حکیمانه روح خدا حضرت امام خمینی بنیانگذار نظامی که اکنون در آن مسؤولیت دارند را به یاد آورند:
«ما میخواهیم به همه دنیا نشان دهیم قدرتهای فائقه را هم میتوان به نیروی ایمان شکست داد».