printlogo


کد خبر: 133165تاریخ: 1393/11/15 00:00
تبدیل «دیپلماسی فایده» به «دیپلماسی هزینه»

دکتر پرویز امینی، جامعه‌شناس در گفت‌وگو با همشهری ماه با اشاره به تلاش دولت برای ایجاد فضای دوقطبی گفته است: به نظرم در شکل‌گیری یا تشدید سیاست دوقطبی‌سازی توسط دولت برخی رخدادها مهم هستند؛ یکی مساله ثبت‌نام برای انصراف از یارانه‌ها در دهه سوم فروردین 93 بود که به رفراندوم 8/96 درصدی مردم علیه دولت تفسیر شد و ضعف پایگاه اجتماعی دولت را آشکار کرد. دیگری ناکامی در توافق هسته‌ای به‌رغم انتظاری بود که دولت در مردم ایجاد کرده بود، خصوصا با پیوندی که دولت بین حل مسائل مردم و مساله توافق هسته‌ای ایجاده کرده است. در مجموع دولت نتوانسته انتظارات جامعه را در حد رضایت‌بخشی برآورده کند و در کلیت اوضاع اجتماعی وضعیت رضایت‌بخشی ندارد. البته تأکید دارم که رضایت‌بخش نیست نه اینکه نارضایتی شدید است و بین اینها تفاوت وجود دارد. در اولی همچنان امیدواری‌هایی وجود دارد در حالی که در نارضایتی تقریباً امید بهبود نیز از دست رفته است بنابراین در چنین شرایطی که دولت از ناحیه پایگاه اجتماعی احساس چالش می‌کند، این تلقی پیش می‌آید که دولت تلاش دارد با تعریف یک پروژه سیاسی بخواهد پایگاه اجتماعی خود را نگه دارد. بر همین اساس «جنگ مواضع» را جایگزین «ارزیابی عملکرد» کرده است تا با دوقطبی‌سازی هدفمند، این مواضع باشند که اکثریت و اقلیت را تعریف کنند نه عملکرد و کارآیی.
او معتقد است: باید توجه داشت روحانی با برگ برنده «مخالفت با وضع موجود» (دوره احمدی‌نژاد) در فضای اجتماعی برجسته شد بنابراین دولت نمی‌خواهد این برگ برنده را از دست بدهد و خود تبدیل به وضع موجود شود. یعنی با مواضع اپوزیسیونی خود را در موضع مخالف وضع موجود قرار می‌دهند. با این کار پایگاه اجتماعی معترض نسبت به وضع موجود را همراه خود می‌کنند. هم هاشمی و هم روحانی مواضعی در مخالفت با وضع موجود دارند، آنها در مقطعی احمدی‌نژاد را نماد وضع موجود قرار داده بودند. علت حضور پررنگ احمدی‌نژاد در رسانه‌های آنها نیز این است که همچنان می‌خواهند وی را به عنوان نماینده وضع موجود نگهش دارند چون آلترناتیوی است که هنوز ظرفیت استفاده دارد. به عبارت دیگر نمی‌خواهند جامعه به سمتی رود که خود آنها بخشی از وضع موجود شوند. این بحث تازه روحانی در طرح مساله رفراندوم نیز برای تثبیت آنها به عنوان مخالفان وضع موجود است.
دکتر پرویز امینی در این گفت‌وگو اظهار می‌دارد: دوقطبی‌سازی ضدسیاست اجماع است. اما چرا دولت در این مسیر حرکت می‌کند؟ یک گمانه مهم به نظرم این است که فضای مشورتی و رسانه‌ای دولت را تکنیسین‌های جنگ روانی اداره می‌کنند. بین کار جنگ روانی و کار رسانه‌ای تفاوت عمیقی وجود دارد که اغلب در رسانه‌های ما نادیده گرفته می‌شود. تکنیسین‌ها نگاه بلندمدت و ناظر به سیاست‌های اصلی ندارند و برای لحظه، تصمیم و تجویز دارند. مثلا وقتی رفراندوم انصراف یارانه برگزار شد و آن نتایج رقم خورد، برای یک تکنیسین جنگ روانی مهم این است که تمرکز کشور را از این مساله و فشاری که از ناحیه آن بر دولت وارد می‌آید، بردارد و اینکه آنچه به عنوان مساله جایگزین آن می‌کنیم، چه تبعات و چه پیامدهایی دارد و نسبتش با سیاست‌های کلان ما چیست، مورد نظرش نیست.
وی می‌افزاید: پیروزی روحانی در انتخابات یازدهم، برخلاف پیروزی خاتمی و احمدی‌نژاد، گفتمانی نبود. فضای گفتمانی مثل یک حفاظ اجتماعی و سیاسی عمل می‌کند و دولت برآمده از آن را در برابر نقدها و مخالفت‌ها تا مدت‌ها مصون نگه می‌دارد. نه اینکه نقدی نمی‌شود یا مخالفتی ابراز نمی‌شود بلکه اساسا به دلیل سیطره گفتمان بر فضای ذهنی جامعه شنیده نمی‌شود. دولت‌های گذشته از این ظرفیت سود می‌بردند و دولت روحانی از این امتیاز محروم است. به این مساله، فقدان پایگاه اجتماعی مستقل و با دوام را نیز اضافه کنید. همچنین برخی اشتباهات راهبردی مثل رفراندوم انصراف از یارانه‌ها که ضعف پایگاه اجتماعی دولت را آشکار کرد. همچنین انتخاب سیاست تثبیت دولت یازدهم در موضع مخالفت با وضع موجود و نیز نقشی که تکنیسین‌های جنگ روانی برای دولت و رئیس‌جمهور در ارتباط با افکار عمومی انجام می‌دهند.  امینی با اشاره به گره‌زدن مسائل کشور به توافق هسته‌ای از سوی دولت می‌گوید: در کوتاه‌مدت شکست و توفیق دولت، به توافق هسته‌ای گره خورده است. فضای اجتماعی در 2 سال اخیر به این صورت ساخته شده است که مشکلات اقتصادی خصوصا اواخر دوره احمدی‌نژاد ناشی از تحریم‌هاست و تحریم‌ها نیز به پرونده و مذاکرات هسته‌ای بازمی‌گردد بنابراین کلید حل مسائل، حل مساله هسته‌ای و برداشته شدن تحریم‌ها به این واسطه است که در حال حاضر نه توافق انجام شده است و نه توافق منتفی است اما در میان‌مدت «کارآیی و عملکرد دولت» معیار اصلی است که با انجام توافق هسته‌ای سطح انتظارات اجتماعی بالاتر خواهد رفت و امکان این هست که حتی فرصت توافق به تهدید برای کسب رضایت مردم تبدیل شود. همچنان که برای مردم، صرف برخی روابط خارجی اصل نیست بلکه روابط خارجی که بتواند به حل مسائل کشور کمک کند، مورد نظر است. با اینکه سیاست خارجی کشور در دولت یازدهم بویژه با 2 کشور آمریکا و عربستان تغییر کرده است اما این دو کشور در توطئه مشترک سیاسی که خود رئیس‌جمهور و دولتی‌ها به آن تصریح دارند، مهم‌ترین منبع مالی اداره کشور یعنی نفت را تا 50 درصد کاهش دادند. این مساله «دیپلماسی فایده» را به «دیپلماسی هزینه» در دولت یازدهم تبدیل کرده است.


Page Generated in 0/0054 sec