printlogo


کد خبر: 133404تاریخ: 1393/11/20 00:00
نتانیاهو و بینر غلط فکر می‌کنند

بارنت آر. روبین (مدیر برنامه منطقه‌ای افغانستان در مرکز همکاری بین‌المللی وابسته به دانشگاه نیویورک): اکثریت جمهوریخواه در کنگره آمریکا تحت رهبری جان بینر، رئیس مجلس نمایندگان همراه با بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل و باراک اوباما، رئیس‌جمهور درگیر بحثی داغ درباره نحوه برخورد با برنامه هسته‌ای ایران هستند. اینکه آیا باید ایران را با فشارهای
بیشتر - تنها چیزی که این کشور را پای میز مذاکره
کشاند - تهدید کرد؟ اکثریت کنگره و نتانیاهو چنین تصوری دارند. استدلال رئیس‌جمهور این است که قبل از تضعیف روند مذاکرات با تهدیدهای بیشتر، باید برای دستیابی به یک توافقنامه تلاش کرد.  من به‌عنوان یک دانشمند علوم اجتماعی سعی کردم یک روش عینی ابداع کنم که به‌وسیله آن بتوان تعیین کرد حق با چه کسی است، مستقل از هرگونه هراس، سوءظن، پیش‌فرض و فقدان اطلاعاتی که به‌طور اجتناب‌ناپذیر بر قضاوت ما درباره چنین موضوعات پیچیده‌ای تاثیر می‌گذارد بنابراین آزمایشی را طراحی کردم.
یک جفت سکه را 50 بار شیر یا خط کردم. به‌منظور اجتناب از سوگیری جانبدارانه قبل از مذاکرات، از سکه‌های آمریکایی به جای سکه‌های ایران یا هر کشوری که با ایران روابط دیپلماتیک دارد، استفاده کردم. در این آزمایش دو شیر را نشان آشتی، یک شیر و یک خط را نشان عادی بودن و دو خط را نشان تهدید فرض کردم. وقتی نتیجه شیر یا خط تهدیدکننده بود، گفتم دسترسی‌شان را به نظام بانکی بین‌المللی قطع می‌کنم. وقتی نتیجه عادی بود، از قضاوت خودداری کردم و وقتی نتیجه آشتی‌جویانه بود، موافقت کردم آنها می‌توانند 10 هزار سانتریفیوژ داشته باشند. تشدید تحریم‌ها نقش موثری در ترغیب ایرانیان به مذاکره دارد اما آنها با سوءبرداشت از امتیازدهی سخاوتمندانه و تمایل برای مصالحه، آن را نشانه ضعف قلمداد می‌کنند و در اکثر موارد به رفتار تهاجمی‌شان بازمی‌گردند.
در مواردی هم که رفتار آنها حداقل عادی به نظر می‌رسد، صداقت ندارند و پس از چندی به روش‌های قدیمی‌شان بازمی‌گردند. گاهی اعمال فوری تحریم‌ها ضروری به نظر می‌رسد.  این حقیقت که رفتار اتفاقی یک شیء بی‌جان نتایجی شبیه نحوه برداشت بینر و نتانیاهو از اقدامات ایران به‌دست می‌دهد، باید استنباط آنها را مبنی بر اینکه ایران فقط به فشار پاسخ می‌دهد، زیر سوال ببرد.  پروفسور «دنیل کانمن» استاد دانشگاه پرینستون که یک آمریکایی اسرائیلی‌تبار است، پاسخی برای این سوال دارد. وی که برنده جایزه نوبل در اقتصاد است، نشان می‌دهد یک پدیده آماری موسوم به «بازگشت به میانگین»‌ به لحاظ آماری تصورات را به سمت تحریم به‌جای مشوق به‌عنوان ابزاری برای تغییر رفتار سوق می‌دهد، حتی وقتی هیچ مساله تهییج‌کننده‌ای در میان نباشد. ساده‌تر آنکه، هر رویداد فوق‌العاده‌ای معمولا دفعه بعد عادی‌تر می‌شود و این امر هیچ دلیلی جز شانس ندارد. عملکردهای بسیار بد معمولا رفتارهای عادی‌تر و بنابراین بهتری را در پی دارد. عملکردهای عالی معمولا رفتارهای عادی‌تر و بنابراین بدتری را در پی دارد.  کانمن این مساله را با اتفاقی که طی سخنرانی وی برای مربیان پرواز در نیروی هوایی اسرائیل رخ داد، نشان داد. وی براساس تحقیق جامعش شامل بسیاری تجربیات کنترل‌شده درباره نحوه تغییر رفتار، چنین استدلال کرد که تمجید موثرتر از مجازات است.
 یکی از مربیان در مخالفت با نظر وی گفت تجربیاتش نشان داده است وقتی کارآموزان برای عمکرد بدشان تنبیه می‌شوند، پیشرفت می‌کنند اما وقتی از آنها به علت عملکرد خوبشان تمجید می‌شود، دچار اطمینان بیش از حد می‌شوند و عملکردشان تضعیف می‌شود.  خلبان‌های نیروی هوایی اسرائیل که ممکن است در صورت شکست مذاکرات هسته‌ای ایران، این کشور را بمباران کنند، مشترکاتشان با ایران بیش از حد تصور است. ایران و خلبان‌های اسرائیلی هر دو به تحریم‌ها و مشوق‌ها واکنش نشان می‌دهند اما متغیرهای تصادفی که بر رفتار آنها نیز تاثیر می‌گذارد، معمولا موجب می‌شود درباره تاثیر تحریم‌ها بزرگنمایی کنیم و تأثیر مشوق‌ها را دست کم بگیریم.
کانمن و بسیاری همکارانش انبوهی از شواهد آزمایشگاهی را گرد آورده‌اند که نشان می‌دهد چگونه بازگشت به میانگین موجب می‌شود قضاوت‌ها در طیفی از شرایط به نفع تحریم‌ها و ضد مشوق‌ها باشد.  البته در آزمایش من با سکه‌ها، مقاصد از رفتارها برداشت می‌شود، اگرچه سکه‌ها هیچ قصدی ندارند اما اگر ایران یا هر موجودیت متخاصمی رفتاری مانند سکه‌ها داشته باشد، بسیاری استراتژیست‌های دفاعی دقیقا همان انگیزه‌هایی را از رفتارها برداشت می‌کنند که ممکن است از بسیاری عوامل دیگر، حتی به‌طور اتفاقی، ناشی شود.  تمایل به توضیح رفتار منفی به‌عنوان نتیجه مقاصد خصمانه به جای شرایط یا عوامل دیگر را «خطای بنیادی اسناد» می‌نامند. این خطا همچنین چشم بازیگران اصلی را در شرایط جنگ به روی احتمال همکاری می‌بندد.  «توهم شفافیت» که یکی دیگر از یافته‌های تایید شده کانمن در تجربیات آزمایشگاهی است. کوچک شمردن این مساله که چگونه اقدامات ما از نظر دیگران تهدید قلمداد می‌شود، خطای بنیادی اسناد را تقویت می‌کند. ما تحریم‌های اعمال شده ضد ایران را واکنش به اقدامات و مقاصد خصمانه ایران می‌دانیم. تندروهای ایران تحریم‌ها را مدرکی دال بر مقاصد خصمانه ما - عزم ما برای براندازی یا تضعیف جمهوری اسلامی، صرف نظر از سیاست‌های هسته‌ای آن- می‌دانند. بنابراین از نظر تندروهای هر دو طرف دلیل چندانی برای امتیازدهی وجود ندارد.  خطرناک‌تر از همه آن چیزی است که کانمن «توهم مثبت» می‌داند و عبارت است از «اطمینان متعصبانه بیش از حد که احتمال وقوع نزاع خشونت‌بار و بن بست در مذاکرات را (وقتی که طرفین موقعیت یا توانایی‌شان را برای چانه‌زنی دست بالا بگیرند) افزایش می‌دهد.» این عقیده که تهدید تشدید تحریم‌ها ایران را وادار به صرف نظر کردن از منافع اصلی‌اش خواهد کرد، دقیقا متکی به چنین مبالغه‌ای درباره موقعیت‌مان در چانه‌زنی است. شرکای ایرانی ما در مذاکرات به ما گفته‌اند چنین اقدامی به مذاکرات خاتمه خواهد داد و تنش‌های سیاسی کنونی در تهران نشان می‌دهد آنها بلوف نمی‌زنند.  حتی بدتر آنکه، تاثیر توهم مثبت موجب می‌شود نتانیاهو و بینر اطمینان بیش از حد به تاثیر حملات نظامی به ایران داشته باشند. حملات نظامی منجر به نابودی همه تاسیسات ایران نخواهد شد، دانش آنها را نابود نخواهد کرد و مهم نیست اسرائیل چند دانشمند ایرانی را ترور کند اما اقدام نظامی به نابودی ائتلافی می‌انجامد که شکل داده‌ایم و تضمین‌کننده تلاش ایران در تسریع روند پیشرفت توانایی هسته‌ای‌اش با حمایت بین‌المللی خواهد بود، حتی اگر این روند مدتی به تاخیر افتد. اقدام نظامی پیامدهایی به مراتب بدتر از یک توافق ضعیف یا حتی سد نفوذ یک ایران هسته‌ای خواهد داشت. فقط توهمات درباره موفقیتش آن را پای میز مذاکره نگاه می‌دارد.
تحریم‌ها همراه با بسیاری عوامل خارجی و داخلی دیگر، احتمالا در جو حاکم بر مردم ایران و انتخاب حسن روحانی به ریاست جمهوری در سال 2013 نقش داشت. روحانی نمی‌گوید که ایران هیچ گزینه‌ای جز تسلیم شدن در برابر فشار ندارد. وی در عوض پنداره‌ای متفاوت از رابطه ایران با جهان دارد و معتقد است امکان همکاری وجود دارد. او با تشکیلاتی قوی مواجه است که نسبت به آمریکا همان نگرش متعصبانه‌ای را دارد که بینر و نتانیاهو در قبال ایران دارند.  تشکیلات حاکم در ایران تهدیدهای بیشتر را مدرکی دال بر آن می‌داند که آمریکا صرف نظر از هر اقدامی که ایران انجام دهد، تحریم‌ها را لغو نخواهد کرد. به نفع ماست که به روحانی فرصت بدهیم تا ثابت کند دیدگاه وی درست و دیدگاه تندروها اشتباه است. در غیر این‌صورت ممکن است ما نیز مسائلی را که به زندگی و مرگ مربوط می‌شود، با شیر یا خط انداختن حل و فصل کنیم.
 واشنگتن پست
 


Page Generated in 0/0071 sec