printlogo


کد خبر: 133405تاریخ: 1393/11/20 00:00
سیاست خارجی دولت اوباما در خاورمیانه شکست خورده است

ران پال (سیاستمدار و نویسنده آمریکایی و عضو سابق کنگره از حزب جمهوریخواه و از نامزدهای سابق انتخابات ریاست‌جمهوری این کشور): باراک اوباما، رئیس‌جمهور آمریکا سپتامبر گذشته برنامه خود را در زمینه استفاده از پهپادها در یمن الگویی موفقیت‌آمیز از راهبرد ضدتروریسم آمریکا معرفی کرد.
او گفت از الگوی یمن در تلاش خود برای «تضعیف و در نهایت نابود کردن» گروه دولت اسلامی عراق و شام (داعش) در عراق و شام استفاده خواهد کرد.
اما همین یک هفته قبل دولت یمن به دست جنبش شبه‌نظامیان شیعه‌ای افتاد که گفته می‌شود دوست ایران هستند.  سفارت آمریکا در صنعا پایتخت یمن مجبور شد کارکنان خود را تخلیه و فعالیت‌هایش را تعطیل کند.
اگر بتوان یمن را الگو دانست، فقط الگویی از این است که چگونه مداخله‌جویی آمریکا به شکست انجامیده است.
در سال 2011 آمریکا علیه علی عبدالله صالح‌، دیکتاتور قدیمی یمن وارد عمل شد و از کودتایی حمایت کرد که به روی کار آمدن رهبری در یمن در یک «انقلاب رنگین» انجامید که دوستی بیشتری با آمریکا داشت.
رهبر جدید، عبدربه منصور هادی، در سال 2012 قدرت را به دست گرفت و بزودی به حامی قدرتمند برنامه پهپادهای آمریکا در کشورش علیه گروه موسوم به القاعده در شبه‌جزیره عربی تبدیل شد.  اما هفته گذشته هادی مجبور شد در یک کودتا از دفترش بگریزد.  گزارش‌های رسانه‌ها حاکی است آمریکا بخشی از ظرفیت و توانایی اطلاعاتی خود را در یمن از دست داده است که این مساله استمرار حملات پهپادها را دشوارتر می‌کند.
با این وصف، کاخ‌سفید هفته گذشته اعلام کرد برنامه پهپادها، به‌رغم از هم پاشیدن دولت یمن، مثل قبل ادامه می‌یابد و حملات پهپادها ادامه یافته است. دوشنبه گذشته در نخستین حمله آمریکا پس از کودتا، یک پسر بچه 12 ساله در رویداد ناگواری که به شکل مشمئزکننده‌ای «صدمات جانبی» نامیده می‌شود، کشته شد.  2 ستیزه‌جوی القاعده نیز در این حمله کشته شدند. روز شنبه در یک حمله دیگر پهپادها 3 نفر دیگر از ستیزه‌جویان کشته شدند. دولت آمریکا دست‌کم ده‌ها شهروند غیرجنگجو را در یمن کشته است اما حتی کسانی که دولت آمریکا آنها را ستیزه‌جو می‌نامد ممکن است عملا غیرنظامی بوده باشند.
علتش این است که دولت اوباما هر فرد مذکر در سنین نظامی را در منطقه اطراف محل حمله پهپادها جنگجو و ستیزه‌جو می‌داند. این گروه القاعده در شبه‌جزیره عربی بود که مسؤولیت حمله مرگبار به دفتر یک نشریه ضدمذهبی در پاریس در ماه گذشته را برعهده گرفت. دست‌کم یکی از 2 عامل این حمله خشم خود را از سیاست آمریکا در خاورمیانه محرک خود برای این حمله عنوان کرد.
آیا کسی تعجب نمی‌کند که چرا پس از 14 سال حملات پهپادها و کشته شدن بیش از 800 ستیزه‌جوی القاعده، به نظر می‌رسد هنوز تعداد کثیری از آنها وجود دارند؟ همانطور که نشریه اسلیت این هفته نوشت: «اگر خود پهپادها بخشی از مشکل باشند، چه؟» این پرسش بسیار خوبی است که به قلب راهبرد ضدتروریستی آمریکا مربوط می‌رسد.  اگر مشکل به‌طور کلی به مداخله‌جویی آمریکا و به‌طور خاص به حملات پهپادها مربوط باشد که به بسیاری از مردم برای پیوستن به جنبش‌های ستیزه‌جوی ضدآمریکایی انگیزه بخشیده است، چه؟ اگر این مداخله‌جویی و سیاست خارجی نظامی‌گرایانه غرب باشد که به مردم برای حمله به نشریات انگیزه می‌دهد، یعنی به همان کسانی که می‌کوشند تروریسم را به کشورهایی بازگردانند که از دید آنها متجاوز هستند، چه؟
این پرسشی است که مداخله‌جویان بیش از هر چیزی از آن وحشت دارند.  اگر این مقاومت و پس‌زنی واقعی باشد، اگر آنها به سبب ثروتمند و آزاد بودن ما از ما متنفر نباشند بلکه به سبب کاری که دولت ما با آنها می‌کند از ما تنفر داشته باشند، آنگاه مداخله‌جویی آمریکا از امنیت و آزادی ما کاسته است.
از هم پاشیدن یمن مستقیما با سیاست حملات پهپادهای آمریکا مرتبط است.
از هم پاشیدن لیبی مستقیما با مداخله نظامی آمریکا مرتبط است.  هرج‌ومرج و کشتار در سوریه مستقیما با حمایت آمریکا از تغییر رژیم سوریه مرتبط است. آیا در اینجا الگویی وجود ندارد؟
درسی که از یمن می‌گیریم این نیست که به سیاستی که به این شکل ناگوار به شکست انجامیده است ادامه دهیم. درسی که می‌گیریم این است که به یک سیاست خارجی شکست خورده پایان دهیم که غیرنظامیان را می‌کشد، افراطی‌پرور است و امنیت ما را کم می‌کند.
 پایگاه اینترنتی باکستر بولتن


Page Generated in 0/0052 sec