printlogo


کد خبر: 133481تاریخ: 1393/11/21 00:00
متن کامل بیانات رهبر انقلاب در دیدار جمعى از فرماندهان و کارکنان نیروى هوایى ارتش
اصول توافق خوب

بسم‌الله‌الرحمن‌الرحیم‌
 خوشامد عرض می‌کنم به برادران عزیز، مسؤولان مشاغل بسیار حساس در بخش مهمی از نیروهای مسلح، یعنی نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی و پدافند. و این روز را که در واقع روز نیروی هوایی است، به همه شما، به همه‌ کارکنان نیروی هوایی ارتش جمهوری اسلامی ایران و پدافند و به خانواده‌های شما تبریک عرض می‌کنم. از گروه سرود هم به‌خاطر اجرای خوبشان تشکر می‌کنیم. مساله‌ نوزدهم بهمن که شما هر سال این روز را گرامی می‌دارید، فراتر از یادآوری یک خاطره شیرین است؛ بله! خاطره‌ مهمی است، خاطره شیرینی است و جا دارد که اینگونه خاطرات را انسان نگه‌دارد لکن قضیه از این فراتر است. حادثه نوزدهم بهمن، یک مضمون پرمغز و ماندگار است؛ یعنی این حادثه‌ای که اتفاق افتاد و جوان‌های نیروی هوایی نظام پادشاهی پا شدند، آمدند با امام بیعت کردند، با آن وضوح، با آن
شجاعت- که من حاضر بودم در آن مراسم؛ برخی از اینها، کارت‌های شناسایی‌شان را بالای دست گرفته بودند و نشان می‌دادند- این یک معنایی دارد، یک مضمونی دارد که آن مضمون را باید حفظ کرد؛ [ این‌] یک وظیفه‌ انقلابی است. آن مضمون چیست؟ آن این است که انقلاب، یک سخن حق و پرجاذبه‌ای بود که توانست دل‌ها را- دل‌های بی‌غرض و مرض را، دل‌های آگاه و روشن را- در هر نقطه‌ای از کشور که بودند به سمت خود جذب کند حتی در جایی مثل نیروی هوایی ارتش پادشاهی که نورچشمی و سوگلی دستگاه‌های حاکم آن روز بلکه سوگلی آمریکا بود. با نیروی هوایی ارتش، آن روز مثل یک سوگلی رفتار می‌شد؛ هم آمریکایی‌ها، هم عوامل آنها در کشورمان- که متأسفانه در رأس امور قرار داشتند و حکومت دست آنها بود- این‌جوری با نیروی هوایی رفتار می‌کردند و برخورد می‌کردند. آن‌وقت همین نیروی هوایی، تحت تأثیر جاذبه حقیقت انقلاب، آنچنان به هیجان آمد که یک چنین کار بزرگی را انجام داد؛ یعنی در روز روشن، جلوی چشم این همه مأمور و در معرض تهدیدهای گوناگونی که آن روز وجود داشت، بلند شدند آمدند با امام در خیابان «ایران» بیعت کردند، سرود خواندند، ایستادند و کارت‌های شناسایی‌شان را سر دستشان گرفتند. آن مضمون مهم این حادثه این است؛ جاذبه عجیب انقلاب، و آن حقیقتی که در درون انقلاب نهفته بود که دل‌ها را به سمت خودش جذب می‌کرد؛ این را ما باید بشناسیم، بدانیم و حفظ کنیم. علاوه بر کشور، در دنیا هم همین اتفاق افتاد. خب! این انقلاب، این توانایی را داشت که به تمام زوایای کشور نفوذ کند و حضور پیدا کند، یعنی مثلا فرض کنید نه فقط در شهرها، در روستاها هم مردم بلند می‌شدند و از نقطه‌ای به نقطه دیگر می‌رفتند و شعار می‌دادند؛ شعار به نفع امام و انقلاب، و علیه رژیم مستبد و دیکتاتور؛ این‌جور همه ملت به پا خاستند. علاوه بر این، در سطح جهان هم همین اتفاق افتاد- البته با نوعی تدریج- یعنی در همه‌جای دنیا؛ در آسیا، در اعماق آفریقا، حتی در آمریکای لاتین ملت‌ها از اینکه یک ملتی پیدا شده است که این شجاعت را، این دلیری را دارد که در مقابل آمریکا بایستد و زورگویی آمریکا را علنا رد بکند، به هیجان می‌آمدند. خیلی‌ها با زحمت رادیوهای ایران را می‌گرفتند. من دیدم کسانی را که در کشورهای عربی بودند، و از بس رادیوی فارسی ایران را گوش کرده بودند، فارسی یاد گرفته بودند. این جاذبه است؛ جاذبه انقلاب است که دل‌ها را - توده‌های مردم را، روشنفکران را، جوانان را، دانشگاهیان را - در همه‌جای دنیایی که تحت تأثیر شدید تبلیغات دشمن قرار نداشت، توانست به خودش جذب کند؛ این اتفاق در همه‌جا افتاد. اینکه ببینند یک ملتی در مقابل زورگویی می‌ایستد، ملت‌هایی را که خودشان در چالش زورگویی‌های آمریکا و قدرت‌های غربی بودند، به هیجان می‌آورْد؛ اینها را طرفدار می‌کرد؛ علاقه‌مند می‌کرد. این در همه جای- باید گفت- دنیای استضعاف؛ در آفریقا، در آسیا، در نقاط دوردست، در آمریکای لاتین، در همه جا تقریبا عمومیت داشت. این را ما کاملا مطلع شدیم؛ افراد زیادی می‌رفتند، می‌آمدند و تأثیر انقلاب و تأثیر نام امام را انسان به‌روشنی مشاهده می‌کرد.
خب! نقطه مقابل چه بود؟ نقطه مقابل، آن قدرت‌هایی بودند که این حرکت عظیم علیه آنها بود؛ در رأس آنها، دولت ایالات متحده آمریکا. اینها از اینکه یک چنین حرکت عظیم و رو به گسترشی، همه ملت‌های تحت نفوذ اینها را دارد فرامی‌گیرد، بشدت برآشفته و متوحش بودند و وادار به عکس‌العمل شدند و عکس‌العمل‌های تند نشان دادند. اولین علاجی هم که به ذهنشان رسید، این بود که کانون را خاموش کنند. آن مرکزی، آن کانونی را که همه این هیجان‌ها از آنجا برمی‌خیزد، این را خاموش کنند تا به‌طور طبیعی در جاهای دیگر، مساله از بین برود. لذا هرچه توانستند فشار آوردند. دشمنی آمریکا با جمهوری اسلامی از روز اول شروع شد؛ این را جوان‌ها بدانند. هرچه توانستند انجام دادند؛ یعنی واقعا هیچ کاری که یک دولتی مثل آمریکا بتواند با یک ملتی، با یک کشوری بکند از لحاظ نظامی، از لحاظ اقتصادی، از لحاظ امنیتی، از لحاظ ارتباطات فرهنگی وجود ندارد که نکرده باشد؛ هر کاری توانسته‌اند تا امروز انجام داده‌اند. دشمنی آنها با «انقلاب» بود و هست؛ دشمنی آنها با مردمی است که این انقلاب را پذیرفته‌اند و قبول کرده‌اند. این غلط است که بعضی این‌جور وانمود کنند که دشمنی آمریکا و رژیم مستکبر با اشخاص است- با امام دشمن بودند یا امروز با علی خامنه‌ای دشمنند- این‌جور نیست، دشمنی آنها با اصل این مفهوم است، با اصل این حرکت است، با اصل این جهت‌گیری توأم با ایستادگی و استقلال‌طلبی و عزت‌طلبی است و با ملتی که اینها را پذیرفته است و دارد عمل می‌کند، دشمنی با اینها است. و این دشمنی، آن روز بوده است، امروز هم هست و ادامه دارد. ملتی که پای این حرف ایستاد در طول این سال‌های متمادی و مشکلات آن را تحمل کرد، برای‌شان مبغوض است. بعضی از سیاستمداران آمریکایی خطا کردند و در لفظ هم همین را گفتند، در این چند سال گذشته از دهنشان در رفت، تصریح کردند که با ملت ایران دشمنند، با ملت ایران مخالفند، امروز هم هر حرکتی از سوی آمریکایی‌ها و هم‌پیمانانشان و همراهانشان انجام می‌گیرد، برای به زانو درآوردن ملت ایران است، برای تحقیر ملت ایران است.
البته دچار خطایند، دچار اشتباه در تحلیلند. این یک واقعیتی است که آمریکایی‌ها در تحلیل حوادث این منطقه و به‌طور خاص تحلیل حوادث کشور عزیز ما دچار خطایند، دچار اشتباه‌های راهبردی هستند. همین خطاها هم هست که به آنها دارد مرتبا صدمه می‌زند، ضربه می‌زند و ناکامشان می‌کند؛ خطای محاسباتی دارند.
 [یک‌] مسؤول آمریکایی همین چند روز قبل از این می‌گوید که ایرانی‌ها گیر افتاده‌اند، ایرانی‌ها در قضایای هسته‌ای، با دست بسته پشت میز مذاکره حاضر می‌شوند. خب! این خطای محاسباتی است، ایرانی‌ها گیر نیفتاده‌اند، حالا شما در 22 بهمن ان‌شاءالله خواهید دید ملت ایران چه خواهد کرد و چه حضوری خواهد داشت. آن‌وقت معلوم می‌شود که آیا دست ملت ایران بسته است؟ دست ملت ایران بسته نیست و این را در عمل نشان داده ‌است و بعد از این هم نشان خواهد داد. مسؤولان هم همین‌جور، مسؤولان کشور هم ان‌شاءالله با ابتکارات خودشان، با شجاعت خودشان نشان خواهند داد که دست ملت ایران بسته نیست. او تصور می‌کند که ایران را در سه‌کنج گیر انداخته! می‌گوید پشت ایرانی‌ها به دیوار رسیده است! نه آقا، اشتباه می‌کنید! شما هستید که دچار مشکلید. همه واقعیت‌های منطقه ما نشان‌دهنده این است که آمریکا در اهداف خود در این منطقه و در بیرون این منطقه شکست خورده است. آمریکا در سوریه شکست خورد، آمریکا در عراق شکست خورد، آمریکا در لبنان شکست خورد، آمریکا در قضیه فلسطین شکست خورده است، آمریکا در غزه شکست خورده است، آمریکا در تسلط بر مسائل افغانستان و پاکستان شکست خورده است، در بین آن ملت‌ها منفور است؛ در خارج از این منطقه هم همین‌طور است، آمریکا در اوکراین شکست خورده است، شما هستید که دچار شکست شدید، سال‌های متمادی است شکست پشت سر شکست!
جمهوری اسلامی پیش رفته است. امروز جمهوری اسلامی با نظام جمهوری اسلامی در ۳۵ سال قبل، قابل مقایسه نیست. تراکم تجربه‌ها، تراکم کارها، پیشرفت‌های فراوان، نفوذ عظیم منطقه‌ای، رسوخ مبانی انقلاب در اعماق دل‌های جوانان این کشور، اینها چیزهای کوچکی است؟ این حوادث وجود دارد؛ اینها حقایقی است. در مورد مسائل گوناگون دچار همین خطای محاسباتی هستند. به فضل پروردگار، با همت مردم، با همت شما جوان‌ها در همه جای کشور، در همه بخش‌های گوناگون دیگر هم شبیه همین فعالیت‌هایی که فرمانده محترم الان گفت که در نیروی هوایی انجام گرفته است، در یک سطح وسیعی، در همه دستگاه‌های کشور در حال انجام است؛ آن هم در حال تحریم، آن هم در حالی‌که دشمنان تحریم کرده‌اند، ما در علوم پیشرفت داریم، در فناوری پیشرفت داریم، در مسائل گوناگون اجتماعی پیشرفت داریم، در مسائل گوناگون بین‌المللی پیشرفت داریم؛ تجربیات گوناگون، پی‌درپی برای جمهوری اسلامی یک ذخیره ارزشمند دارد به‌وجود می‌آورد. ما داریم جلو می‌رویم و پیشرفت می‌کنیم، به‌رغم دشمن، به کوری چشم دشمن؛ آنها هستند که نتوانستند. آنها می‌خواستند این ریشه را قلع و قمع کنند، آنها حاضر نبودند نظام جمهوری اسلامی را تحمل کنند [اما] امروز مجبورند نظام جمهوری اسلامی را تحمل کنند. در مسائل گوناگون هم با طرق مختلف سیاسی، امنیتی، اقتصادی، فرهنگی- انواع و اقسام ترفندها- هر ضربه‌ای که بتوانند وارد می‌کنند لکن بی‌نتیجه است؛ جمهوری اسلامی، با قدرت در حال پیشرفت کردن است. حالا آنها مساله هسته‌ای را به‌عنوان یک نمونه‌ای در دست گرفته‌اند و این‌جور وانمود می‌کنند که جمهوری اسلامی در قضیه هسته‌ای درمانده است؛ قضیه این‌جور نیست. من همین‌جا این را بگویم: اولا بنده با توافقی که بتواند انجام بگیرد موافقم البته توافق بد نه. آمریکایی‌ها مکرر تکرار می‌کنند و می‌گویند «ما معتقدیم که توافق نکردن، بهتر از توافق بد کردن است»، بله! ما هم همین عقیده را داریم. ما هم معتقدیم توافق نکردن، بهتر است از توافق بد، توافقی که به ضرر منافع ملی است، توافقی که موجب تحقیر ملت بزرگ و باعظمت ایران است. ثانیا این را هم همه بدانند: مسؤولان ما و هیات مذاکره‌[کننده‌] ما و دولت ما همه تلاششان را دارند می‌کنند که حربه تحریم را از دست دشمن خارج کنند. تلاش آنها برای این است که حربه تحریم را از دست این دشمن غدار بیرون بیاورند. البته اگر توانستند چه بهتر [اما] اگر نتوانستند همه بدانند، هم دشمنان ما بدانند، هم دوستان ما در دنیا بدانند، در داخل راهکارهای فراوانی وجود دارد که حربه دشمن را کند می‌کند. این‌جور نیست که تصور کنیم حربه تحریم، بلاشک یک حربه کاری است، نخیر! ما اگر همت کنیم، ما اگر به داشته‌های خودمان درست توجه کنیم- که خب این روحیه بحمدالله هست- می‌توان حربه تحریم را کند کرد، ولو از دست دشمن نتوان خارج کرد.
ثالثا در این قضیه، یک نکته خوبی را رئیس‌جمهور محترم، چندی پیش در یک سخنرانی‌ای برزبان آوردند و آن اینکه مذاکره معنایش این است که دو طرف سعی کنند به نقطه مشترک برسند. خب! این معنایش این است که یک‌طرف نخواهد همه آنچه را مورد علاقه او و مورد توقع او است تحقق پیدا کند. آمریکایی‌ها این‌جورند. آمریکایی‌ها و چند کشور اروپایی- که مثل بچه دنبال آمریکا در حرکتند و واقعا اشتباه هم دارند می‌کنند، دچار یک اشتباه راهبردی هستند؛ این کشورهای اروپایی تابع آمریکا- با پرتوقعی تمام، حرفشان این است که همان‌چه آنها می‌خواهند، با همان خصوصیات که آنها می‌خواهند باید تحقق پیدا کند؛ خب! این غلط است، این راه مذاکره نیست. طرف ایرانی، برخی از کارهایی که می‌توانست او را به توافق نزدیک کند انجام داده است.
کارهای متعددی را انجام داده: گسترش و توسعه ماشین‌های غنی‌سازی را متوقف کرده، خب! این را لازم دانستند که یک برهه‌ای متوقف کنند؛ تولید اورانیوم 20 درصد را- که یک کار بسیار بزرگی است رسیدن به دانش و فناوری 20 درصد، کار بسیار بزرگی بود؛ این را کسانی که اهل فنند می‌دانند که رسیدن از 5 درصد به 20 درصد، اهمیتش خیلی بیشتر است از رسیدن از بیست درصد به بالا؛ این کار بزرگ را جوانان ما و فناوران متعهد ما انجام دادند- متوقف کردند، اقتضای مذاکره این بود که متوقف بکنند؛ کارخانه اراک را که یکی از کارهای بسیار بزرگ و مهم فناوری و یک هنر بزرگ فناوری است، فعلا متوقف کرده‌اند؛ فردو را که یکی از برترین ابتکارهایی است که نیروهای ما و عناصر داخلی ما آن را برای امنیت دستگاه‌های سانتریفیوژ ما توانستند تأمین بکنند و تضمین بکنند، فعلا متوقف کرده‌اند. این همه کارهای بزرگ انجام داده‌اند، طرف ایرانی بنابراین منطقی عمل کرده است، طبق منطق مذاکره عمل کرده است؛ طرف مقابل زیاده‌خواهی می‌کند، پررویی می‌کند، باج‌خواهی می‌کند؛ خب! مسؤولان ما اگر چنانچه در این زمینه‌ها ایستادگی نشان بدهند، حق با آنها است، کسی نباید آنها را ملامت بکند، باید ایستادگی به خرج بدهند و دارند به خرج می‌دهند، ایستادگی به‌خرج می‌دهند. یعنی جمهوری اسلامی از آغاز و در مسائل گوناگون، با منطق حرکت کرد؛ ما در جنگ تحمیلی، منطق را مبنای کار خودمان قرار دادیم؛ در قبول قطعنامه، منطقی عمل کردیم؛ در قضایای گوناگونی که بعد از جنگ تا امروز وجود داشته است، همه جا براساس منطق و استدلال عمل کردیم؛ هیچ کجا جمهوری اسلامی بی‌منطقی نشان نداده است؛ در این قضیه هم با منطق دارد حرکت می‌کند. منتها طرف مقابل منطق سرش نمی‌شود؛ طرف مقابل هم به بی‌منطقی با تکیه بر زور- خود آنها هم می‌گویند که ما توانسته‌ایم ایران را وادار کنیم که دستگاه‌های هسته‌ای را گسترش ندهد، فلان چیز را متوقف کند، فلان چیز را تعطیل کند؛ راست می‌گویند، این کارها را جمهوری اسلامی بر طبق منطق مذاکرات انجام داده است - اقرار می‌کند؛ منتها زیاده‌خواهی می‌کنند. خب! ملت ایران زیر بار زیاده‌خواهی و زورگویی نخواهد رفت.  ما با پیشرفت این کاری که مسؤولان دولتی ما شروع کرده‌اند و تلاش هم دارند می‌کنند- واقعا دارند تلاش می‌کنند و وقت می‌گذارند و نیرو صرف می‌کنند- موافقیم؛ به یک توافق خوب هم اگر برسد موافقیم. بنده هم موافقم، مطمئنم که ملت ایران هم آن توافقی را که در آن عزت او محفوظ بماند، احترامش محفوظ بماند، منافعش حفظ بشود، مخالفتی ندارد، موافقت خواهد کرد؛ منتها باید این خصوصیات، بلاشک ملاحظه بشود؛ باید تکریم و حرمت ملت ایران و مساله اساسی مهمی که عبارت است از پیشرفت ملت ایران، محفوظ بشود و محفوظ بماند. ملت ایران عادت نکرده است که به زورگویی دشمنان گوش فرا بدهد و تسلیم زورگویی و باج‌خواهی بشود؛ آن‌طرف هرکه باشد، آمریکا باشد[یا دیگران‌]. یک‌روزی آمریکا و شوروی سابق، در مقابل جمهوری اسلامی دست به دست هم داده بودند و با همه اختلافاتی که داشتند، زور می‌گفتند؛ جمهوری اسلامی زیر بار زور آنها نرفت، جمهوری اسلامی پیروز شد، جمهوری اسلامی موفق شد؛ امروز هم همین‌جور خواهد بود. امروز هم ملت ایران و نظام جمهوری‌اسلامی، زیر بار زور نخواهد رفت. این حرفی هم که حالا انسان می‌شنود که می‌گویند «در یک برهه‌ای درباره اصول کلی توافق کنیم، بعد درباره جزئیات»، این را هم بنده نمی‌پسندم؛ این را من نمی‌پسندم. با تجربه‌ای که از رفتارهای طرف مقابل داریم، احساس می‌کنم که این وسیله‌ای خواهد شد برای بهانه‌گیری‌های پی‌درپی بر سر جزئیات. اگر توافق می‌کنند، جزئیات و کلیات و همه را در یک‌جلسه واحد تمام بکنند، امضا کنند. اینکه کلیات را جداگانه توافق کنند و بعد براساس آن کلیات- که یک‌ چیزهای مبهمی است، تفسیرپذیر است، تحلیل‌پذیر است- بروند سراغ جزئیات، نه! این منطقی نیست. همه آنچه هم قرارداد بسته می‌شود بین مسؤولان ما و بین طرف مقابل، باید روشن، واضح، غیرقابل تفسیر و تأویل باشد. این‌جور نباشد که طرف مقابل- که با دبه‌کردن و چک‌وچانه زدن، کار خود را پیش می‌برد- بتواند باز سر قضایای گوناگون، بهانه‌گیری کند، دبه دربیاورد، کارها را مشکل بکند؛ نه! همه اینها برای این است که سلاح و حربه تحریم از دست دشمن خارج بشود. اگر بتوانند این کار را بکنند خوب است. البته باید به معنای واقعی کلمه تحریم از دست دشمن خارج بشود، تحریم برداشته بشود؛ توافق به این صورت‌[ بشود]؛ والا اگر چنانچه در این زمینه به توفیق نرسیدند، ملت ایران و مسؤولان و دولت محترم و دیگران، راه‌های فراوانی دارند و یقینا باید آن راه‌ها را طی کنند برای اینکه بتوانند حربه تحریم را بی‌اثر کنند و کُند کنند.
ان‌شاءالله در 22 بهمن، ملت ایران نشان خواهد داد کسی که ملت ایران را بخواهد تحقیر کند، با ضربه متقابل ملت ایران مواجه خواهد شد. همه ملت ایران، همه دلسوزان، در این جهت متفقند که عزت ملی برای یک کشور، بسیار بسیار مهم است. اگر عزت بود، امنیت هم خواهد آمد. اگر امنیت بود، پیشرفت هم عملی خواهد بود؛ والا اگر یک ملت تحقیر شد، همه چیز او به بازی گرفته خواهد شد، حتی امنیت او، حتی ثروت او و همه چیز او. عزت ملی بایستی محفوظ بماند و مسؤولان این را می‌دانند و ملت ایران ان‌شاءالله در 22 بهمن با حضور خود، با نشان دادن اقتدار خود، با نشان دادن عزم راسخ خود، ان‌شاءالله دشمن را به زانو درخواهد آورد.
پروردگارا! همه ملت ایران را مشمول الطاف و برکات خود قرار بده؛ همه ما را مشمول هدایت‌های خود قرار بده؛ پروردگارا! شهدای عزیز دوران جنگ تحمیلی و قبل از آن و بعد از آن و همه شهدای نیروهای مسلح و شهدای نیروی هوایی را با پیغمبر محشور بفرما؛ امام بزرگوار ما را- که سلسله‌جنبان این حرکت مبارک، آن مرد بزرگ بود- با پیغمبر محشور کن.
والسلام‌علیکم‌ورحمه‌00‌الله‌وبرکاته‌

 


Page Generated in 0/0075 sec