گروه اقتصادی: این روزها بحث یارانه نقدی بسیار داغ است و هر از گاهی اخباری مبنی بر حذف گروهی از مردم از لیست یارانهبگیران شنیده میشود. مسؤولان از سال گذشته بارها و بارها اعلام کرده بودند بخش قابلتوجهی از مردم نباید یارانه نقدی بگیرند و وعده داده بودند یارانه بعضیها را قطع میکنند اما دولت در این یک سال به این نتیجه رسید تفکیک ثروتمند و نیازمند امکانپذیر نیست و درصد خطای بالای آن موجب هزینه فراوان میشود. حال دولت توپ را به زمین مجلس انداخته و برخی نمایندگان مجلس نیز در حال گل زدن به دروازه خودی هستند و اشتباهات یارانهای دولت را تکرار میکنند. مثلا اعلام تعیین سقف 5/2 میلیون تومان درآمد خانوار برای حذف یارانه نقدی که توسط برخی نمایندگان صورت میگیرد تکرار همان برنامه شکستخورده دولت است که موفق به اجرای آن نشد. به طور مثال در این طرح خانوارهایی با جمعیت بالا با خانوار دونفره فرقی نمیکنند و این عین بیعدالتی است. روز گذشته ایرج ندیمی، عضو کمیسیون تلفیق در این باره گفت: متاسفانه آنچه در کمیسیون تلفیق مصوب شد این بود که یارانه خانوارهای با درآمد بالای 5/2 میلیون تومان حذف شود درحالی که این سیاست اصلاً منطقی نیست و باید اصلاح شود. در صحن علنی مجلس این موضوع را مطرح خواهیم کرد و نمایندگان هم حتماً با آن موافقت خواهند کرد که ملاک حذف یارانه افراد در سال آینده درآمد سرپرست خانوار باشد نه مجموع اعضای خانوار. همچنین غلامعلی جعفرزادهایمنآبادی، عضو کمیسیون تلفیق لایحه بودجه ۹۴ با انتقاد از مصوبه کمیسیون تلفیق درباره حذف یارانه خانوارهایی که بالای 5/2 میلیون تومان درآمد دارند، با بیان اینکه مخالف حذف هستم، اظهار داشت: مطمئنم دولت نمیتواند این افراد را شناسایی کند و تنها یارانه افرادی که شناسایی شدند، حذف میشود، چراکه هنوز تعریف جامعی از درآمد 5/2 میلیون تومان نداریم. مشخص نیست
5/2 میلیون تنها درآمد سرپرست خانواده است یا اعضای خانواده؟ یا اینکه این رقم برای خانواده 2 نفره یا 10 نفره فرقی نمیکند؟ لذا اینها از اشکالات این مصوبه است. همچنین از لحاظ قانون مشکلی نداشتیم و قبلا چنین قانونی داشتیم که دولت براساس درآمد خانواده خطکشی را تعیین کند و بیشتر از آن را حذف کند. این عضو کمیسیون تلفیق بودجه با بیان اینکه کشور را نباید به 2 قطب دارا و ندار تقسیم کنیم، گفت: نباید با اینگونه مسائل کشور را دچار استرس کنیم که
76 میلیون نفر برای دریافت یارانه نقدی ثبتنام کنند و بگویند ما ندار هستیم. بنابراین باید توجه کنیم قانون هدفمندی یارانهها با هدف اصلاح الگوی مصرف آغاز شده و باید همان هدف ادامه یابد. جعفرزاده ادامه داد: براساس این هدف باید هرکسی که بیش از الگوی مصرف استفاده کرد، تنبیه شود و هرکسی کمتر مصرف کرد، تشویق شود. ما نباید به دنبال درآمد دیگران باشیم. باید دنبال این باشیم که ثروت ملی کشور هدر نرود. لذا باید درآمدهای نقدی را به سیاستهای تشویقی- تنبیهی تبدیل کرد. همچنین عضو دیگر کمیسیون تلفیق مجلس شورای اسلامی گفت: با اینکه درآمد بیش از 5/2 میلیون تومان در ماه مبنای حذف یارانه خانوارها قرار گیرد، مخالفم. عبدالرضا مصری با اشاره به مصوبه کمیسیون تلفیق مبنی بر حذف یارانه خانوارهایی که سرپرست آنها بیش از 5/2 میلیون تومان در ماه درآمد دارد، یادآوری کرد: من از مخالفان این طرح در کمیسیون تلفیق بودم و دولت نیز با اجرای آن مخالف است. تعیین شاخص و عدد برای درآمد خانوار کاری منطقی نیست و باید درآمد هر خانوار را براساس وضعیت آن خانواده سنجید. این نماینده مجلس تصریح کرد: ممکن است خانوادهای در تهران 5/2 میلیون تومان در ماه درآمد داشته باشد اما 8 نفر باشند، 5/1 میلیون تومان در ماه کرایه خانه بدهند، 2 دانشجوی دانشگاه آزاد داشته باشند یا یک فرد بیمار در آن خانواده حضور داشته باشد و از سوی دیگر یک خانوار 2 نفره در شهرستان نیز 5/2 میلیون تومان در ماه درآمد داشته باشد، بدون آنکه فرزند یا هزینه کرایه خانه داشته باشند. مصری با اشاره به تفاوت هزینه زندگی در استانهای مختلف و حتی شهرستانهای یک استان، تاکید کرد: اینکه سقف درآمد را برای همه مردم کشور 5/2 میلیون تومان در ماه در نظر بگیریم، درست نیست. به گفته این عضو مجمع نمایندگان استان کرمانشاه از دیگر سو ممکن است برخی خانوادهها درآمدهای جانبی چند ده میلیونی داشته باشند که هیچ کجا ثبت نشود و مشخص نباشد. وی در ادامه ضمن دشوار خواندن راه دسترسی به اطلاعات درآمدی خانوارها، یادآوری کرد: امکان دسترسی به بسیاری از اعداد درباره درآمدهای خانوار وجود ندارد. مصری با اشاره به اینکه مجلس نباید در کارهای اجرایی دخالت کند، تصریح کرد: مجلس باید دست دولت را باز بگذارد و به دولت اختیار دهد که براساس بانکهای اطلاعاتی موجود دهکهای توانمند را حذف کند. وی افزود: وقتی فردی 100 میلیون تومان مالیات میدهد یعنی یک میلیارد درآمد داشته، فردی که ماشین چند میلیاردی سوار میشود 500 هزار تومان در ماه فقط هزینه سرویس ماشین دارد و چنین افرادی نیازی به یارانه ندارند.وی معتقد است: حتی بعد از این بررسیها لازم است به خانوارها نیز مانند یک خوداظهاری اختیار بدهیم از خود دفاع کنند و اگر تمایل دارند از دریافت یارانه انصراف دهند تا کمکی برای مردم نیازمند باشد. وی همچنین درباره اینکه گفته شده درآمد حاصل از صرفهجویی در این بخش در هر استان صرف خود آن استان شود نیز گفت: این کار عادلانه نیست. مصری معتقد است: ممکن است در استانهای کمتر برخوردار تنها 2 درصد مردم درآمد زیاد داشته باشند و حذف شوند و در استانی مانند تهران 15 تا 20 درصد مردم حذف شوند که این کار باعث میشود استانهای برخوردار پول بیشتری ببرند. وی با بیان اینکه این پول باید به صورت ملی به خزانه دولت وارد شود، یادآوری کرد: این پول باید برای تولید و اشتغال در کشور صرف شود. این نماینده مجلس اظهار کرد: برای مثال میتوان با این پول بیمه کارگران واحدهای تولیدی را پرداخت کرد تا سرمایهگذاران رغبت کنند نیرو جذب کنند.
طرح مصوب کمیسیون تلفیق ابهامات بسیاری دارد که برخی نمایندگان مجلس در بالا به آن اشاره کردند. مهمترین اشکال آن فهمیدن شاخصهای درآمدی است یعنی برای مثال اینکه چه کسی میخواهد شناسایی کند فلان فروشنده در ماه چقدر درآمد دارد و این درآمد چقدر سرمایه خریدهای بعدی و چقدر برای خرجی خانوار است؟ یا اینکه اصلا درآمد 5/2 میلیون تومان برای خانوار چند نفره است؟ اگر خانواده این درآمد را داشته باشد اما ماهانه بیش از این هزینه داشته باشد چه اتفاقی رخ میدهد؟ اصلا اگر موضوع شناسایی ثروتمندان به این راحتیها باشد که دولت میتواند راه دیگری برای افزایش درآمد خود بیابد. سالهای سال است که اقتصاد ما با چالش فرار مالیاتی دست و پنجه نرم میکند و دولت از شناسایی فراریهای مالیاتی عاجز است. طبق آخرین اظهارات مسؤولان ما 25 تا 40 درصد اقتصاد ما دچار فرار مالیاتی است که در صورت شناسایی آن دولت میتواند 11 هزار تا 20 هزار میلیارد تومان درآمد کسب کند. دولت در شناسایی ثروتمندان متخلفی که فرار مالیاتی میکنند و تا 20 هزار میلیارد تومان به اقتصاد کشور ضربه میزنند عاجز است حال چگونه میخواهد اقتصاد خانوار را که بسیار جزئیتر از مالیات فعالان اقتصادی است شناسایی کند. اگر دولت میتواند چنین کاری انجام دهد ابتدا فرارهای مالیاتی را باید شناسایی کند. نمایندگان باهوش مجلس میدانند افتادن در دام شناسایی ثروتمندان یا نیازمندان و تعیین سقف برای قطع یارانه، نتیجهای جز شکست ندارد؛ شکستی که دولت هنوز در حال تجربه کردن آن است.