زهرا حیدرزاده: انیمیشنهای کلاسیک موفق جهان، همه روایتهایی رمانتیک بودند از مشکلات پیشروی یک شاهزادهخانم و دوستان بانمک کوچکش برای رسیدن به خوشبختی که عبارت بود از جایگاه واقعی او در کنار شاهزادهای دیگر. هادی محمدیان و گروه پرشمارش «شاهزاده روم» را بر همین سیاق قدیمی روایت میکنند منتها اینبار بر بستر داستانی واقعی از چگونگی انتخاب مادر امام زمان(عج). ایده بسیار جذابی که راهی طولانی تا تبدیل شدن به یک اثر سینمایی طی کرده است. از آنجا که مخاطب فیلم انیمیشن کودکان هستند، چگونه روایت کردن این داستان باعظمت تاریخی- مذهبی مهمتر میشود. بنابراین فیلمساز داستان را از دید کودکان روایت میکند، ابتدا در روم و سپس سرزمینهای اسلامی و البته نخ تسبیح این داستان رمانتیک پروانهای زیباست که تنها پاکان به او توجه میکنند و بهعنوان نمادی از نور هدایتی است که راه شاهزاده را روشن میکند و در نهایت اوست که پیامرسان تولد منجی میشود. همچنین علاوه بر استفاده از نور مناسب و رنگهای شاد، از شوخیهای کوچک و موقعیتهای کمیک برای کاراکترهای کوچک و فرعی در بستر داستان اصلی برای جذب مخاطب کودک بهره میبرد. حتی بسیاری از علاقهمندان و اهالی حوزه انیمیشن ایران امید چندانی به تولید آثار سینمایی قابل قبول نداشتهاند و دلیل عمده آن مباحث مربوط به تکنولوژی و سرعت رشد سختافزار و نرمافزار گرافیکی شرکتهای بزرگ انیمیشنسازی جهان است که هنرمندان ایرانی از رقابت با آنان در هراسند اما این فیلم در این زمینه نیز قدم بزرگی برداشته است و از آنجا که در کار سهبعدی کیفیت گرافیکی اثر بسیار حائز اهمیت است، گروه فیلمساز از بضاعت سختافزاری کشور در این حوزه بهخوبی بهره برده است و موفق شده تصاویر زیبا و چشمنوازی خلق کند. نور صحنهها قابل قبول و جنسیت اشیای صحنه اعم از انواع پارچه، چوب، مو و گلبرگ باورپذیر است. میمیک چهرهها بویژه شاهزادهخانم به دقت کار شده است. همینطور طراحی شخصیتهای اصلی قابل تحسین است؛ چهرههای منحصر به فرد متناسب با خصوصیات اخلاقی هر کاراکتر و آناتومی غلوآمیز بهصورتی که هم متناسب با انیمیشن است و همسطح کاری که دارای شخصیتهای دینی است نازل نکرده، نشاندهنده صرف وقت و دقت کافی است. دوبله خوب و قابل قبول اثر نیز به زیبایی کار افزوده است. یک نکته قابل توجه حجاب زنان حتی در قصر قیصر روم است که منطبق بر شواهد تاریخی است. پیش از سده گذشته که سبک زندگی فرزندان آدم به کلی تغییر کرده، حجاب زنان در همه جای جهان نشان از تبار و بزرگی آنان داشت. پوشش کامل برای شاهزاده و بزرگان و سبکتر و آزادتر برای بردهها و خدمتگزاران. در فضایی که حتی فیلمهای کودکان از عشق ناپاک برای جذب مخاطب بهره میبرند (مانند فیلم پدر آن دیگری) این فیلم کار سختتر را انتخاب کرده است و به هر ریسمانی برای جذب مخاطب چنگ نینداخته است. برخلاف فیلمهایی که به اسم دفاع از حقوق زن شخصیت ذلیلی از او به تصویر میکشند و کار نکرده نیست که به او نسبت ندهند، نقش اول این فیلم زنی است که برای اثبات خود نیازی ندارد رفتار و ظاهر مردان را تقلید کند و پا به بیراهه نمیگذارد. تنها کاری که میکند این است که خوب میماند، با اطمینان به خداوند به سرنوشت خود امیدوار است و پاسخ ایستادگی خود را دریافت میکند. چه زیباست صحنههای مناجات او با خداوند و یاری خواستن از حضرت مسیح(ع) و حضرت مریم مقدس. هرچند فیلمساز در مصاحبهای بیان کرده که به دنبال انتقال پیام نبوده است اما دختران با مشاهده آن درمییابند کسی که میتواند دختر پاکی را در آن سوی عالم بر بسیاری زنان برتری بخشد بهطور حتم آنها را نیز رها نخواهد کرد. بنابراین این فیلم روشنی چشم سینماست نه به این علت که جایزهای بگیرد یا حتی تحسینی بشنود و باز نه به این خاطر که بینقص است و بهتر از آن نمیتوانسته باشد که به طور حتم میتوانسته بهتر هم باشد، بلکه به این علت که نشان از ظرفیت بالای انیمیشن ایران هم در حوزه فرم و هم محتوا دارد و اگر خوب دیده شود نویدبخش انیمیشنهای فاخری خواهد بود که خوراک فرهنگی مناسبی برای کودکان این سرزمین باشند و حتی شاید جور فقدان فیلمهای خوب را هم بکشند و بزرگترها را همراه کودکان به سینما بیاورند.