محمد خسروی: ژروینیو، توره، بونی، بن طالب، غلام، مسباه، تایدر، بلفودیل، اوریر، برادران آیو، آتسو، مبارک، آکوآ و... جام ملتهای آفریقا این بازیکنان را برای بیش از یک ماه از تیمهایشان دریغ کرد. «در انگلیس، بازیکنانی که میآیند اول به درستی شناخته میشوند، اگر حرفهای باشند اجازه بازی پیدا میکنند اما اینجا (در ایتالیا) ما یک اوپتی پوبا را میآوریم که قبلاً در حال خوردن موز بوده است و بعد یکدفعه میشود بازیکن اصلی لاتزیو!» اینها اظهارات تاوکیو هستند، کسی که بعد از بیان این جملات ریاست فدراسیون فوتبال ایتالیا را هم به دست آورد و البته این اتفاق در کشوری که سابقه درخشانی در نژادپرستی، استعمار کشورهای آفریقایی و خشونتهای قومی دارد، زیاد هم عجیب به نظر نمیرسد. اشاره ظریف تاوکیو به لاتزیو چندان هم اتفاقی نیست. تیمی که همچنان به اصول فاشیست وفادار است و حتی گاهی هوادارانش با سلام نازی، به همراه گلزن تیمشان جشن میگیرند. البته نژادپرستی ایتالیاییها مثل یهودیستیزی نازیها نبوده و نیست و فاشیستهای کشور چکمهای مثل الگویشان موسولینی، فقط برتری سفیدان را نسبت به سیاهان و زردپوستان میدانند و حق رام کردن این انسانها را برای خود قایلند.
ژروینیو
حالا و در چنین فضایی، به نظر میرسد آنها، لااقل در فوتبال، خود اسیر غل و زنجیر بردگی همین سیاهانی شدهاند که از آنها با بدترین الفاظ استقبال میکنند. بهترین نمونه آن را هم میتوان در پایتخت یافت، جایی که غیبت یک ماهه ژروینیو، کمر رم را شکسته و باعث شده آنها 8 امتیاز از 15 امتیاز در دسترس را در لیگ از دست بدهند و فاصله 7 امتیازی را بین خودشان و یوونتوس صدرنشین ببینند البته مسلما مصدومیت بازیکنانی مثل استروتمن و افت انگیزشی تیم هم در بیثباتی این روزهای شاگردان رودی گارسیا بیتاثیر نبوده است. حذف از جام حذفی نتیجه بعدی غیبت بازیکن ساحلعاجی بود. ساباتینی و تیمش خیلی زود به فکر چاره افتادند و با خریدهایی که برای پنجره زمستانی گران به نظر میرسید ایباربو و دومبیا را به خدمت گرفتند اما تا اینجا این
راه حل هم جواب دلخواه آنها را نداده است.
تیم فوتبال ساحلعاج
وضعیت برای کلاغها هم به همین بدی است، آنها در 4 بازی که پاپیس سیسه را در اختیار نداشتند 3 باخت و یک مساوی را کسب کردهاند. سیسهای که بهترین گلزن تیم است و در 6 بازی که قبل از رفتن به AFCON برای نیوکاسل انجام داده بود 5 گل را به ثمر رسانده و در فرم خوبی بسر میبرد. تیوته هم دیگر غایب آنها در طول جام ملتهاست که نبودش در میانه زمین برای نیوکاسل حس شد. ساوتهمپتون هم از نبود مانه رنجهای زیادی کشید. مانهای که در تساوی با چلسی و برد آرسنال گلزنی کرده بود و در طول غیبت
یک ماههاش، شاگردان کومان یک باخت و یک مساوی را در 5 بازی به دست آوردند. والنسیا هم بدون فغولی 8 امتیاز را از دست داد آن هم در شرایطی که از برد رئال میآمدند. در این بین شالکه خوششانس بود که بهترین گلزن تیمش را تنها در تعطیلات طولانی زمستانی بوندسلیگا نداشت و چوپوموتینگ با حذف زودهنگام کامرون، خیلی سریع به تیم بازگشت.
تیم فوتبال غنا
توره، بونی، بن طالب، غلام، مسباه، تایدر، بلفودیل، اوریر، آتسو، مبارک، آکوآ و... دیگر بازیکنانی هستند که تیمهای نگونبختشان در طول مدت حضور آنها در قاره سیاه، صدمات زیادی را متحمل شدند و میشوند. شاید رسیدن غنا و ساحلعاج به فینال، بیشتر از همه هواداران مارسی، رم و سیتی را ناراحت کرد. آنها مجبورند حداقل برای یک بازی دیگر بدون ستارههایشان به میدان بروند. حالا این اروپاییهای عمدتا سیاهستیز، حداقل در ورزشگاهها، خود را اسیر در چنگ آفریقاییها میبینند. آفریقاییهایی که همه بغضشان را از ظلمهای گذشته و حال، در زمین فوتبال خالی کرده و برای زندگی بهتر، پول و شهرت، حتی بهصورت قاچاق به اروپا مهاجرت میکنند. آنها با قمار روی زندگیشان و با امید به یک زندگی راحتتر به فرانسه یا ایتالیا میروند و با تلاش بیپایان و با تحمل همه رنجها خود را بالا میکشند و گاهی تا جایی بالا میآیند که چشم نژادپرستان را هم خیره کرده و آنها را وادار میکنند آخر هفتهها برای آنها فریاد بزنند تا شاید به کمک همین سیاهبرزنگیها تیمشان به قهرمانی و افتخار برسد. این روزها روزهایی است که بردهدار به بردگی کشیده شده است.