نوح فلدمن: آیا اظهارات اخیر عبدالله دوم پادشاه اردن نشان از این دارد که این کشور با جدیت تمام در حال ورود به جنگ با گروه داعش است یا آنکه تنها نمایشی موقت برای افکار عمومی پریشان و مبهوت اردن است؟
واقعیت پیچیده این است که اردن و گروه داعش، درگیر یک بازی طولانی و دائمی شدهاند.
در حقیقت عبدالله دوم در اظهارات اخیر خود این پیام را به گروه داعش رساند که اگر بیش از این افکار عمومی کشورش را به چالش بکشد، آماده است منابع ممکن را برای جنگ علیه شبهنظامیان این گروه اختصاص دهد.
گروه داعش نیز با انتشار تصاویر ویدئویی تکاندهنده اخیر تلاش کرد عبدالله دوم را بیازماید و دریابد کشور محتاط اردن تا چه اندازه آسیبپذیر است و در برابر یک تهدید خارجی که میتواند به آسانی به تهدیدی داخلی تبدیل شود، تا چه حد میتواند تضعیف شود.
وقایع و پیامهای مبادلهشده اخیر بین اردن و گروه داعش نشان از آن دارد که کشمکشهای آنها تازه شروع شده است. برای پی بردن به این موضوع که چطور این کشمکشها میتواند ادامه یابد، باید ابتدا به منافع راهبردی گروه داعش در ارتباط با اردن پرداخته شود.
گروهی که اکنون در داخل یا نزدیک مرزهای 3 کشور ضعیف، یک کشور قدرتمند و اردن قرار دارد. 2 مورد از ضعیفترین این کشورها سوریه و عراق هستند که شبهنظامیان گروه داعش تاکنون بخشهای وسیعی از اراضی و سرزمینهای آنان را تصرف کردهاند.
کشور سوم نیز لبنان است که گروه داعش میتواند به قیمت به مخاطره انداختن خود و درگیر شدن با جنبش حزبالله لبنان و شبهنظامیان مسیحی، طرفدارانی در آن از بین سنیهای تندرو بیابد. تاکنون گروه داعش از ورود به چنین مقابلهای خودداری کرده است.
کشور قدرتمند در این میان ترکیه است که گروه داعش هیچ شانس واقعی برای مقابله موفقیتآمیز در آن ندارد و در عوض از رویکرد ترکیه در قبال کردها برای مقابله با نیروهای کرد در مرز ترکیه و در منطقه کوبانی سود برده است.
حال به اردن میرسیم؛ کشوری که قدرتمندتر از سایر همسایگان شرقی خود است و از وجود جمعیت اعراب سنیاش بهره میبرد و بدون منبع درآمدی قابل اعتماد نظیر نفت برای کسب وفاداری جمعیت خود، این کشور در برابر چالشهای بنیادگرایان آسیبپذیر بوده است و خواهد بود. آیا ابومصعب زرقاوی، سرکرده شبکه القاعده در منطقه بینالنهرین را به یاد دارید؟ وی متولد زرقا ـ یکی از شهرهای اردن در فاصله 15 مایلی از شمال شرقی امان ـ بود. این شهر با 700 هزار نفر جمعیت نه تنها زادگاه زرقاوی بلکه شمار زیاد دیگری از افراطگرایان است.
برای گروه داعش، اردن میتواند هدف موفقیتآمیز بعدی باشد. این گروه تاکنون به طور مستقیم حق حاکمیت اردن را به چالش نکشیده است اما در میانمدت یا بلندمدت میتواند از خارج و داخل مشکلاتی جدی برای مشروعیت آن به بار آورد.
داعش میتواند این کار را با راهبردی حسابشده برای نشان دادن ضعف دولت با کشتار اردنیها و ارتکاب اقدامات تروریستی در داخل این کشور پادشاهی، دنبال کند. حتی اگر تلاشها برای تضعیف عبدالله با شکست مواجه شود، گروه داعش هنوز هم در موضع تهاجمی در برابر اردن قرار خواهد داشت که این وضعیت برای آن بهتر از موضع
تدافعی است.
از نقطهنظر اردن، وجود گروه داعش بیتردید موضوع بدی است و بیثباتسازیهای افراطی در کشورهای همسایه ـ عراق و سوریه ـ شاید برای اردن بدتر از هر کشور دیگری باشد.
همان طور که در جریان بروز بحران آوارگان عراقی صورت گرفت، آوارگان از سوریه با پول خود به اردن آمدند اما آنها بعد از به پایان رسیدن پول خود نیز در این کشور ماندند و آوارگان بیپول که حضورشان بیشتر موجب بیثباتی اردن میشود نیز این روند را در پیش گرفتند.
با وجود آنکه ارائه برخی کمکهای مالی بینالمللی از سنگینی این بار کاسته است اما کشوری که بخش قابل توجهی از جمعیت آن را آوارگان فلسطینی تشکیل میدهند، هرگز به مشکل آوارگان به دیده اغماض نمینگرد.
و عبدالله در این میان به خوبی میداند از سوی گروه داعش در معرض خطر قرار دارد. این موضوع به روشنی واکنش جدی و خصمانه وی را درباره قتل خلبان اردنی به دست گروه داعش، توجیه میکند.
گروه داعش هنوز هیچ تهدید واقعی را برای عبدالله ایجاد نکرده است اما اگر تصمیم به ایجاد چالش برای دولت وی گیرد، امری غیرممکن نخواهد بود.
مادامی که شبهنظامیان گروه داعش چنین پیامهایی را دریافت میکنند و به آن پاسخ میدهند، بیشتر به نفع عبدالله است که به تلاشها علیه گروه داعش بدون متعهد کردن غیرقابل برگشت خود به آنها و لطمه زدن به وجههاش میان اردنیهای سنی که ممکن است نسبت به سنیهای سوریه و عراق احساس همدردی داشته باشند، بپیوندد.
البته این راهکار بسیار خطرناکی است و این کشور سلطنتی را در معرض خطر از دست دادن مشروعیت خود قرار خواهد داد و پا پس کشیدن نیز میتواند به سهولت نشانه ضعف و نه خرد تعبیر شود.
اما حتی تنشهای لفظی نیز خطرات خود را دارد. گروه داعش ممکن است در این میان نفع بیشتری ببرد، چرا که میتواند اردن را به اختصاص منابع بلندمدت و بیشتر از جمله اعزام نیروی زمینی علیه این گروه وادارد. این امر میتواند آمریکا را به هیجان آورد و احتمالا موجب خرسندی عربستانسعودی شود، چرا که این دو کشور خواستار مقابله با گروه داعش بدون استفاده از نیروی زمینی خود هستند.
البته گروه داعش نیز به خوبی از این موضوع مطلع است اما ممکن است از بروز جنگ زمینی محدود در برابر نیروهای اردن در ازای تبدیل شدنش به یک بازیگر منطقهای معتبر و دائمی استقبال کند.
در این صورت نمیتوان گفت ماجرا تمام شده است بلکه تا جایی که به اردن و گروه داعش مرتبط میشود باید گفت این تازه سرآغاز ماجراست.
پایگاه اینترنتی بلومبرگ