printlogo


کد خبر: 133717تاریخ: 1393/11/26 00:00
یادداشتی در ستایش فیلم محمد(ص)
کینه‌توزان و سهم‌خواهان شمشیر کشیدند!

حسین لامعی:‌ یک- فوق‌العاده است و بی‌نظیر. در هر زمینه‌ای فراتر از سینمای قحطی‌زده این مملکت. فضاسازی رویایی؛ فیلمبرداری فراتر از حد تصور. کارگردانی مجیدی اینجا از سطح سینمای ایران گذر می‌کند و بعید است تا دهه آینده اثری سینمایی تا این حد دقیق، پرزحمت و سنجیده تکرار شود. از قاب‌بندی و دکوپاژ و میزانسن تا رنگ و نور و جان کندن برای درآوردن فضای فیلمی تا این حد دشوار، اوج سینماست.
دو - اینکه مجید مجیدی را چقدر دوست داریم یا مخالفش هستیم یک بحث است، اینکه چقدر می‌شناسیمش بحث دیگر. مجیدی آدم رسانه‌باز و نوچه‌پروری نیست. هیچ وقت نبوده. «تیم مطبوعاتی» ندارد. مثل دیگر فیلمسازان پشت سر خود مشتی منتقد با دهان باز قطار نمی‌کند. اهل خاله‌زنکی و سبزی پاک‌کنی نیست و چه چیز دردناک‌تر از این برای رسانه‌های زرد و مبتذل؟
سه- هنوز چیزی نشده عده‌ای از جماعت مطبوعات و سینما شمشیرشان را علیه فیلم مجیدی از رو بسته‌اند. حتی قبل از نمایش‌های محدود این فیلم در سینما فرهنگ. پچ‌پچ‌ها و حرف‌های درگوشی، حاکی از این بود که عده‌ای دق و دلی‌شان از مجیدی را، از ماجراهای شخصی و منازعات سیاسی را، می‌خواهند سر فیلمش خالی کنند. آقای فیلمنامه‌نویسی که روزگاری نویسنده کارهای مجیدی بوده، حالا دردش گرفته که چرا اینجا کاره‌ای نیست. منتقدی که زمانی رفیق و مشاور مجیدی بود و حالا دیگر داخل حلقه جایی ندارد، شمشیر را از غلاف بیرون کشید و شخصی که در سایتش از سینمای نفتی و گازوئیلی گرفته تا نوع آرایش جنیفر لوپز و مدل دامن خانم بازیگر در جشنواره می‌نویسد، به خیالش باید - به خاطر رابطه حسنه‌اش با مجیدی در سال‌های قبل(آواز گنجشک‌ها)- روابط عمومی این فیلم را به او می‌دادند، - با پولی تپل! - که ندادند. تحویلش نگرفتند و این سر آغاز کینه‌ای شد که تا به امروز جلو آمد.
چهار- این نوشته به معنای تایید شخصیت خود مجیدی و حرف‌ها و رویکردش در تمام این سال‌ها نیست. اصلا هم نیست. اینجا داریم از فضای رسانه‌ای بیمار این روزها می‌گوییم. از کینه‌ها و سهم‌خواهی‌های عده‌ای. از عقده‌ها و حقارت‌ها. اینجا داریم از فیلمی عظیم می‌گوییم. از محمد(ص). از «شعری» به تصویر آمده، بزرگ، تکان‌دهنده و لایق تمام ستایش‌ها.
پنج- پیغمبری نوجوان بالای صخره، رو به دریا. نما از پایین، پیغمبر در آسمان. شکوهِ امواج و ماهی‌ها؛ رقص کودکان سیاهپوست بر ساحل.
خیر؛ رها نمی‌کند...


Page Generated in 0/0074 sec