مهدی طاهرخانی: حتی اگر خوشبینترین هواداران پرسپولیس نتیجه مصاف با لخویای قطر را درست هم پیشبینی میکردند، کمتر کسی بود که روند این پیکار را صحیح حدس میزد. اینکه قرمزها ناگهان در دل بحرانهای خود موفق شدند با 3 گل تیم پربازیکن و قهرمان لیگ ستارگان قطر را شکست دهند، اتفاق چندان عجیبی نیست اما نمایش درخشان شاگردان درخشان بهغایت غافلگیرکننده بود.
تیمی که همین 5 روز قبل در همین ورزشگاه آزادی 90 دقیقه مقابل صبا که به مراتب تیمی ضعیفتر نسبت به لخویا بود، با یک تاکتیک واحد قصد فتح دروازه حریف را داشت و سرانجام مغلوب شانس اندکش شد، شامگاه سهشنبه جشنوارهای از تاکتیک را به نمایش گذاشت.
گل نخست را روی یک ضربه ایستگاهی به ثمر رساندند؛ شبیه همان گلهایی که تیم کیروش 3 سالی میشود با آن کارش را پیش میبرد، گل دوم یک سند بود. یک مدرک کامل برای اثبات یک ادعا. گلی که نمونهاش را در فوتبالمان شاید سالی یک بار هم نبینیم. یک پاسکاری فوقالعاده و یک گل که موجب شد لادروپ بزرگ راحت سرجایش بنشیند و قبول کند در این نبرد بیشتر از صفر امتیاز کاسب نیست. سرانجام گل آخر که به ظاهر یک پنالتی ساده بود اما هواداران پرسپولیس هنوز یادشان مانده که در لیگ برتر اگر همین پنالتیهای به ظاهر ساده گل میشد آنها مقابل گسترش فولاد و ملوان عوض تساوی و باخت، با پیروزی و دستکم تساوی میدان را ترک میکردند.
حمید درخشان در شبی که باید برای حفظ صندلی لرزانش و دریبل توأمان برانکو و قطبی دست به هر کاری میزد، بهترین نمایش چند سال اخیر پرسپولیس را اکران کرد. آنها 3 گل زدند و بهراحتی هر چه تمامتر 3 تای دیگر را نزدند. تیمی که ناباورانه تا هفته بیستویکم لیگ برتر به خاطر فقر گلزنی برای نخستینبار در تاریخ لیگ با تفاضل گل منفی 3 در رتبه نهم جاخوش کرده است، 3 گل زد. این کاملترین نمایش یک تیم بحرانزده بود. تیمی که بهراحتی هر چه تمامتر مدیر، مربی و بازیکن عوض میکند و کماکان روی نوار تغییر گام برمیدارد.
اما حالا وقت تامل است. باید ایستاد. غضب را قورت داد. احساسات را رام کرد. عوض اخراج کورکورانه درخشان و خالی کردن همه عقدههای شکست بر سر او، چرتکه را درآورد و حساب کرد؛ درخشان برود و مربی بعدی بیاید چند هفته وقت لازم دارد تا بفهمد فرق نوروزی و عالیشاه چیست؟ تا یاد بگیرد تلفظ نام طارمی چگونه است، تا اخلاق عجیب و غریب صادقیان را هضم و آنالیز کند، هم لیگ برتر به پایان رسیده و هم چند بازی مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا.
پرسپولیس در 2 سال اخیر به اندازه کافی از خودش انتقام گرفته است. شبی که ناباورانه و میان اشک هواداران خودی در ورزشگاه آزادی، جام حذفی را در ضربات پنالتی به سپاهان واگذار کرد، دیواری کوتاهتر از یحیی پیدا نکرد. پرسپولیس مستعدترین بچهاش در عالم مربیگری را که تازه راه رفتن آموخته بود را به ثمنبخس فروخت.آن شب رویانیان اشتباه کرد و با بیرون کردن گلمحمدی به دایی اعتماد چند باره کرد. یحیی فصل بعدش با نفت تهران تا آستانه قهرمانی پیش رفت و به همه فهماند مدیریت وقت قرمزها چه اشتباه بزرگی را در حق او مرتکب شده است. اگر چه دایی در جدول ردهبندی از یحیی بالاتر ایستاد اما فقط لازم است بازیکنان دو تیم را با هم مقایسه کنید.
خوب یا یعد، درست یا غلط دایی آمد و بهترین اتفاق این بود که برای فصل بعدش هم حفظ شد اما 6 هفته، تنها 6 هفته کافی بود تا باز هم یک اشتباه دیگر سر بزند. این بار رویانیان نبود اما تصمیم سرنوشت ساز از همان اتاقی اتخاذ شد که یک سال و اندی قبلش، حکم اخراج یحیی از آنجا صادر شده بود. حالا نه رویانیان است و نه حمیدرضا سیاسی.
یکی لباس سبز زیتونی ناجا را برتن کرده و دیگری لباس راهراه قوه قضا را اما مدیر جدید در حال تکرار همان اشتباه تکراری است. اینکه قطبی و برانکو با هر متر و معیاری، گزینههای بهتری از حمید درخشان هستند احتیاج به واکاوی و بحث ندارد اما برگ برنده درخشان در این برهه به زمان بازمیگردد. او آزمون و خطا را پشتسر گذاشته و حالا تیم همانند موم در دستش است. چیزی که برانکو و قطبی یا حتی بزرگترین مربیان جهان هم از داشتنش محروم هستند. پس بهترین اتفاق این است که تا انتهای راه به درخشان اعتماد کرد.
پرسپولیس شامگاه سهشنبه نمایش خیرهکنندهای را ارائه داد. آنها نشان دادند اگر تنها کمی، تنها کمی، شانس به آنها روی بیاورد هم توانایی زدن 3 گل را دارند و هم مهمتر از همه میتوانند نمایش کامل و بینقصی را ارائه دهند.
باری مهمترین خروجی این پیروزی همین بود.
مدیریت جدید باید به مربی خود اعتماد کند. شاید در ادامه راه شکستهای دیگری در لیگ برتر در راه باشد، شاید در بازیهای آتی لیگ قهرمانان پرسپولیس شکست بخورد، اما دستکم حمید درخشان تیمش را به بهترین شکل ممکن شناخته است. او همانند قطبی و برانکو زمان مجدد برای شناخت نمیخواهد و همین یعنی اندک نور امید برای بازگرداندن آب رفته به جوی.
تاریخ لیگ برتر را ورق بزنید، تنها و تنها در یک دوره یک تیم در اواسط راه سرمربیاش را عوض کرد و در انتهای فصل قهرمان شد؛ سپاهان در لیگ یازدهم. همین یعنی چراغ مسیر برای محمدحسین نژادفلاح. شاید برانکو و قطبی گزینههای خوبی باشند،قطعا در ابتدای فصل باید تن به تغییرات داد نه حالا که همه چیز بوی احساسات و انتقام میدهد.