علی هاشم: یک منبع امنیتی در بیروت در این باره صحبت کرد که عاملان ترور «عماد مغنیه» فرمانده نظامی حزبالله لبنان، احتمالا نمیدانستند وی را هدف قرار دادهاند.
عماد مغنیه سالها به صورت یک شبح بود. افراد بسیاری درباره او شنیده بودند اما تنها چند نفر در خارج از محافل داخل سازمانی با عماد مغنیه ملاقات کرده بودند. حتی در آن زمان او با نام واقعی خود شناخته نمیشد بلکه نام مستعارش «حاج رضوان» بود.
حتی در صفوف حزبالله نیز بسیاری نمیدانستند فرمانده نظامی آنها همان عماد مغنیه است که در کنار اسامه بن لادن، در فهرست افراد «بشدت تحت تعقیب» جهان قرار داشت. تنها در 13 فوریه 2008 / 24 بهمن 86 بود که آنها متوجه شدند حاج رضوان واقعا چه کسی بود. هنگامی که شبکه تلویزیونی المنار گزارش داد او در دمشق با استفاده از یک خودروی بمبگذاری شده ترور شد.
به گفته یک منبع امنیتی آگاه در بیروت، در آن شب، مغنیه با خالد مشعل و رمضان عبدالله شلح، رهبران حماس و جهاد اسلامی فلسطین ملاقات کرده بود. ژنرال قاسم سلیمانی، فرمانده نیروی قدس ایران و نیز یکی از مشاوران مغنیه هم در این دیدار حضور داشتند.
این اولین بار نبود که این افراد در دمشق ملاقات میکردند؛ شهری که آن را پناهگاهی امن برای هماهنگی میان گروههای مقاومت میدانستند.
مغنیه پس از ملاقات با مشعل و شلح، ژنرال سلیمانی را همراه با دستیارش به فرودگاه رساند و سپس به آپارتمانی بازگشت که در زمان حضور در دمشق، محل سکونت وی بود. به گفته همین منبع، مغنیه هرگز در دمشق ساکن نمیشد. این آپارتمان در محله کفرسوسه قرار داشت که حزبالله به دلیل تدابیر شدید امنیتی آنجا را امن میدانست.
این منبع افزود: «مغنیه چندین بار به ملاقات رئیسجمهور سوریه رفت اما با نامهای مختلفی به وی معرفی شد. رئیسجمهور سوریه میدانست که این فرمانده، فردی در صفوف مهم حزبالله است و این همه چیزی بود که او میدانست. حزبالله درباره هویت مغنیه بسیار محتاط بود و حتی فلسطینیها نیز او را با نام دیگری میشناختند».
این فرمانده نظامی حزبالله پس از بازگشت به آپارتمان، چند دقیقه آنجا ماند و سپس به طبقه پایین به طرف ماشین خود رفت. این منبع خاطرنشان کرد: «دستیار مغنیه پشت سر او بود. مغنیه عادت داشت سریع راه برود. لحظهای که مغنیه نزدیک خودروی میتسوبیشی پاژروی خود رسید، صدایی بلند شنیده شد. دستیار مغنیه به سوی او دوید. حاجرضوان روی زمین افتاده بود [به صورت سجده]. دستیار حاجرضوان نبض وی را گرفت و متوجه شد او مرده است».
این دستیار، مستقیما با مقامات ارشد حزبالله تماس گرفت. در عرض چند دقیقه او در حال صحبت کردن با حسن نصرالله، دبیرکل حزبالله بود. نصرالله به این دستیار گفت جسد مغنیه را بهطور مستقیم به بیروت بیاورد. این منبع توضیح داد: «اتخاذ این تصمیم، دشوار بود. حزبالله مجبور بود درباره چند موضوع فکر کند؛ چطور به سوریها اطلاع دهد مغنیه فردی بود که در خاک آنها کشته شده است، چگونه به جهانیان اعلام کند او فرمانده کل نظامی حزبالله بود و اینکه تاثیر کشته شدن فردی مانند مغنیه بر سلسله مراتب گروه و پایگاه مردمی حزبالله چه خواهد بود».
ظرف مدت 2 ساعت جسد مغنیه در حومه جنوبی بیروت بود. پس از نیمه شب بود.
نصرالله با بشار اسد، رئیسجمهور سوریه صحبت کرد تا هویت فرد کشتهشده را به وی اطلاع دهد. این کار پیش از اعلام رسمی کشته شدن مغنیه در ساعت 11 صبح روز بعد انجام شد.
این منبع همچنین گفت: «ایرانیها بهطور مستقیم از موضوع آگاه شدند. مغنیه مانند حزبالله، ارزش زیادی برای ایرانیها داشت. رهبر عالی ایران، مغنیه را مانند پسرش میدانست و درباره موضوعات زیادی با وی مشورت میکرد. مغنیه پیش از انتصاب خود به سمت فرمانده نظامی حزبالله در اواخر دهه 1990، چند سال در ایران زندگی کرده بود. مغنیه فارسی را مانند یک فارسیزبان صحبت میکرد».
حزبالله بلافاصله پس از ترور مغنیه، اسرائیل را مسؤول این ترور اعلام کرد.
حزبالله چند سناریو را برای این عملیات در نظر گرفت و مشخص شد این حمله، حملهای پیچیده با شرکت چند نهاد اطلاعاتی بوده است.
این منبع گفت: «گروههای امنیتی حزبالله برای بررسی این عملیات به دمشق رفتند. دست داشتن اسرائیل، آشکار بود. این عملیات بسیار حرفهای اجرا شده بود و شواهدی وجود داشت که ماموران محلی نیز کمک کردهاند». با این حال اجراکنندگان عملیات از موساد بودند و شاید بعضی کشورهای منطقه نیز کمک کرده بودند اما هنوز یک پرسش، بیپاسخ مانده بود. سوال اصلی حزبالله این بود: آیا هدف از عملیات کشتن خود مغنیه بود یا هر فرماندهای که بر موضوع فلسطین نظارت داشت؟ عمدتا به این دلیل که مغنیه به نظر افراد بسیاری در جمع حضور نداشت. حقیقت این است که هویت حاجرضوان فاش نشده بود، فرزندانش اسامی مختلفی را استفاده میکردند و افرادی که میدانستند وی همان عماد مغنیه است اندک بودند. دبیرکل حزبالله پس از ترور مغنیه قول داد انتقام او را بگیرد.
یکی از مسائل دشوار پیش روی حسن نصرالله، یافتن جانشینی برای مغنیه بود.
این فرمانده کشتهشده، «دستیار جهادی» نصرالله بود که این سمتی شبیه رئیس دفتر در ارتشهای سنتی محسوب میشود. مغنیه فقط دستیار نظامی حسن نصرالله نبود بلکه مشاور وی درباره چند موضوع بود. مغنیه حتی در جنگ روانی حزبالله ضد اسرائیل نیز شرکت داشت. این قابلیتهای مغنیه این امکان را به نصرالله میداد تا در برههای حساس بتواند بر مسائل سیاسی تمرکز کند.
المانیتور