عبدالباری عطوان*: دولت آمریکا این روزها به نحوی رفتار میکند که گویی توافقنامه هستهای میان واشنگتن و تهران عملا امضا شده است و همه طرفهای منطقه باید با این واقعیت کنار بیایند. این امر از فضای دیدار جان کری، وزیر خارجه آمریکا و همپیمانانش در کشورهای عربی خلیجفارس در یک پایگاه نظامی در شهر ریاض استنباط میشود. شاید مهمترین نکتهای که کری قبل از ترک سوییس و بعد از نشست با محمدجواد ظریف، همتای ایرانیاش گفت، این بود که «واشنگتن همچنان از تلاشهای ایران برای نفوذ بیشتر در منطقه نگران است و نزدیک شدن به ایران صرفا به قضیه هستهای مرتبط است». وی همچنین گفت اولویت کشورش اکنون مبارزه با تروریسم یعنی داعش و جبهه النصره است. واضح بود او از نقش ایران برای بیرون کردن داعش از تکریت حمایت میکند و این مواضع پاسخ مستقیمی به نگرانیهای کشورهای عربی خلیجفارس درباره نقش روزافزون ایران در عراق و سوریه است. بدین معنی که طبق رویکرد جدید آمریکا در راهبرد واشنگتن، ایران یک قدرت منطقهای پویا محسوب میشود و میتوان بر آن اتکا کرد. این امر میتواند بر ناامیدی کشورهای عربی خلیجفارس که برای براندازی نظام اسد همه چیز را به آمریکاییها سپردند، بیفزاید. سیاستهای آمریکا نهتنها در سوریه بلکه در سراسر خاورمیانه روشن نیست و آشفته است. چون در حالیکه دولت آمریکا اعلام میکند آموزش یگانهای ویژه شورشیان میانهرو سوریه در ترکیه و سوریه آغاز شده است، جنبش «حزم» یکی از بزرگترین گروههای شورشی «میانهرو» در حلب اذعان کرد بعد از درگیریهای شدید با جبهه النصره شکست خورده است و جنگجویان این جنبش به جبهه شمالی (شورشیان ارتش آزاد) ملحق شدهاند. اهمیت این اذعان در این نکته است که جنبش «حزم» به آمریکا خیلی نزدیک بود و تقریبا تنها گروهی است که توانسته است از آمریکا سلاحهای پیشرفتهای را دریافت کند. این جنبش به منزله اولین گروه «بیداری» است که برای مبارزه با گروههای افراطی اسلامی همچون جبهه النصره، داعش و احرارالشام تشکیل شد و مشابه نیروهای بیداری عراق بود که ژنرال دیوید پترائوس، فرمانده نیروهای نظامی آمریکا در عراق آنها را در سال 2006 برای مبارزه با شبکه القاعده تشکیل داد. شکست این گروه با این وضعیت خفتبار، ضربهای به واشنگتن و همپیمانانش است و برای سایر گروههایی که آمریکا به آنها برای محقق شدن ماموریتهای دوگانهشان امید بسته است «بدیمن» محسوب میشود. جبهه النصره که شاخه رسمی شبکه القاعده در سرزمین شام محسوب میشود این پیروزی را جشن گرفت و در پایگاههای اینترنتی به اینکه سلاحهای سنگین و موشکهای آمریکایی تاو را به غنیمت گرفتهاند، افتخار کرد. این تحول در جبهههای جنگ در سوریه ضربه سهمگینی به شورشیان میانهرو سوریه و جایگاه مردمیشان قلمداد میشود و در عین حال ضربه محکمی به دستگاه اطلاعات مرکزی آمریکا و مزدورانش است که بر انتخاب، آموزش، مسلح کردن و حمایت مالی جنبش «حزم » نظارت داشتهاند. اینها به این معنی است که نیروهایی که قرار است در ترکیه و عربستان آموزش ببینند وضعیت بهتری از این جنبش نخواهند داشت. چون جنبش حزم برای این تشکیل شد تا قضیه افتادن سلاحهای آمریکایی به دست گروههای افراطی مشابه آنچه قبلا رخ داده بود اتفاق نیفتد. تحولات بحران سوریه که تا هفته بعد وارد سال پنجم میشود نشان میدهد همه چیز به استثنای نظام سوریه که همچنان ثابت ایستاده و قدرتمندتر هم شده است تغییر میکند؛ چون شورشیان سوریه روزبهروز از هم گسستهتر میشوند و انگیزه خود را در میدانهای جنگ و سیاست از دست میدهند. اعتماد آمریکا و همپیمانان عربش به شورشیان مسلح سوریه رو به صفر نهاده است و از اینجا میتوان متوجه اظهارات مارتین دمپسی، رئیس ستاد ارتش آمریکا شد که چهارشنبه گذشته اعلام کرد واشنگتن ممکن است در نهایت برای حمایت از شورشیان مسلح میانهرو سوریه که تحت آموزش آمریکاییها قرار گرفتهاند نیروهای ویژه آمریکایی اعزام کند. اعزام نیروهای ویژه آمریکایی، آرزوی گروههای افراطی اسلامی است و پیش آمدن هر قضیه غیرعادی در پرونده سوریه به خاطر سردرگمی آمریکا و امید بستن برخی کشورهای عربی خلیجفارس به واشنگتن امکانپذیر است. اکنون جای این سوال است که مجمع دوستان سوریه کجا هستند و نبیل العربی دبیرکل اتحادیه عرب که صندلی سوریه را در این اتحادیه به شورشیان سوریه داد، کجاست و کنفرانسهای ژنو یک و 2
به چه کار آمد؟
*کارشناس برجسته مسائل منطقه