printlogo


کد خبر: 135013تاریخ: 1393/12/17 00:00
«توافق» یا «پیشرفت»؛ مسأله این است!

سیده‌آزاده امامی: در بیش از یک سالی که از سوم آذر 92 می‎گذرد همواره یکی از مهم‌ترین نقدهای منتقدان توافق نامتوازن ژنو این بوده است که ضمن این توافق نه‎تنها بر روند پرشتاب پیشرفت‎های روزافزون هسته‎ای کشور سد نهاده شد و مانعی بزرگ بر سر راه کشف افق‎های تازه‎تری از این فناوری استراتژیک ایجاد شد، حتی همین دستاوردهای بالفعل موجود نیز که به بهای گزاف خون دانشمندان شهید هسته‎ای و ایستادگی مثال‎زدنی ملت مقاوم ایران در برابر تحریم‎های ناجوانمردانه نظام سلطه حاصل شده است، متوقف و بلکه به عقب برگردانده شد.
امری که بارها و بارها مورد استناد طرف آمریکایی نیز واقع شده و آن را بسان دستاوردی شگرف سر دست گرفته‎اند و به دنیا بویژه مقامات رژیم منحوس صهیونیستی نشان داده‎اند و با افتخار اعلام داشته‎اند برای نخستین‎بار ظرف یک دهه گذشته برنامه هسته‎ای جمهوری اسلامی را متوقف کرده‎اند، چیزی که چه بسا حتی در سایه حمله نظامی نیز محقق و ممکن نمی‎شد!
دولت اما گذشته از آنکه همواره منکر این مورد بوده است و قاطعانه تأکید کرده ضمن این توافق از حقوق ملت چشم نپوشیده، منتقدان را با انواع و اقسام اتهام‎ها و اهانت‎ها نواخته و حتی آنان را به همنوایی با دشمن نیز متهم ساخته است! البته بدون اینکه حتی در یک مورد با ارائه استدلالی روشن و منطقی به نقدهای موجود پاسخی بدهد. دولت حتی تا امروز از انتشار محتوای توافق نیز امتناع کرده است که همین امر در شرایطی که دشمن‎ترین دشمنان این ملت در جریان جزء به جزء مفاد توافق هستند، به اندازه کافی پیام دارد برای آنان که می‎اندیشند!
در این مجال البته بنای پرداختن به استدلال‎های منتقدان را نداریم- که در این باره بسیار گفته و نوشته شده است- موضوع یادداشت حاضر اشاره به نکته مهمی است که اخیراً از جانب شخص رئیس‌جمهور عنوان شد و ناخواسته مهر تاییدی بر انتقادی زد که در ابتدای مطلب به آن اشاره داشتیم؛ چهارشنبه گذشته آقای روحانی در جلسه هیأت دولت علاوه بر واکنش به یاوه‎سرایی‎های نتانیاهو، همزمان با دور nاُم مذاکرات هسته‎ای برای 1+5 هم خط و نشان کشید و گفت: «1+5 به‌خوبی می‌داند دو گزینه پیش رو دارد؛ یا باید با جمهوری اسلامی ایران در چارچوب منطق و مقررات بین‌المللی به توافق و تفاهم برسد که این کار هر چه سریع‌تر انجام بگیرد به نفع همه خواهد بود یا اینکه دنبال انکار واقعیت باشد که در آن شرایط نیز ناگزیر باید پیشرفت سریع‌تر برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران را شاهد باشد».
در علم منطق و در مبحث قضایا از قضیه‎ای بحث می‎شود با عنوان قضیه «منفصله حقیقیه»؛ این قضیه از اقسام قضایای شرطی است که در آن به جدایی و عناد و انفصال دو یا چند نسبت از حیث اجتماع و ارتفاع حکم شده است که این نسبت‎ها نه همزمان با هم رفع می‎شوند و نه همزمان با هم جمع می‎شوند، گریزی از گزینش یکی از
طرفین نیست.
با این توضیح اگرچه منطقاً تعارضی بین دو گزینه‎ای که آقای روحانی مطرح کرده‎ وجود ندارد و کاملاً ممکن است توافقی شکل بگیرد که ضمن آن همه حق و حقوق هسته‎ای ملت و از جمله بدیهی‎ترین آنها یعنی پیشرفت هسته‎ای مصون و محفوظ بماند اما در عالم واقع و ناظر به اطلاعات موجود از مذاکراتی که در جریان است و بویژه دوراهی‎ای که آقای رئیس‌جمهور پیش روی طرف‎های مذاکره قرار داده است، ناروا و گزاف نخواهد بود که هشدار ایشان را با اندکی تسامح در قالب یک قضیه «منفصله حقیقیه» ارزیابی و تحلیل کنیم! (چرا که ضرورت قضایا، ضرورتی ذاتی و منطقی است و در همه زمان‎ها و همه شرایط برقرار، اما اینجا سخن بر سر «امر واقع» است و الزامات وقوعی آن). به عبارت ساده‎تر آقای روحانی با بیان دوگانه یا «توافق» یا «پیشرفت»، ناخواسته به این حقیقت مورد تأکید منتقدان اذعان کرده است که از توافقی که دولت همه همّ و پتانسیل خود را بر سر آن نهاده است، نباید چندان توسعه و شکوفایی فناوری راهبردی هسته‎ای را چشم داشت، و گویی بین «توافق» و «پیشرفت هسته‎ای» نوعی تنافر وجود دارد که گزینش یکی مستلزم نفی دیگری است! («انتفای» دو طرف نیز ناشدنی است، اگرچه باز «نه» به لحاظ منطقی؛ به عبارت بهتر نه اینکه «ضرورتی منطقی» عدم نفی همزمان «توافق» و «پیشرفت» را ایجاب کند، بلکه همچنان که در خصوص «اجتماع» آنها نیز گفته شد، این ادعا ناظر به واقع است و رفع همزمان هر دو طرف در عالم واقع و بر مبنای شرایط موجود نفی می‎شود. امری که به نظر می‎رسد بداهت آن مسلّم، و بی‎نیاز از توضیح باشد).
بیان ایشان به وضوح حاوی هشداری به طرف مقابل است که در صورت «عدم توافق» باید نظاره‎گر «پیشرفت سریع‌تر برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران» به‎مثابه پیامد احیاناً نامطلوب(!) «عدم توافق» باشد.
در واقع «پیشرفت سریع‌تر برنامه صلح‌آمیز هسته‌ای ایران» به‎عنوان گزینه‎ای در برابر «توافق» مطرح می‎شود که قرار است به‎مثابه ابزاری برای تهدید عمل کرده و نقش اهرم فشاری را داشته باشد که طرف مقابل را به پذیرش گزینه نخست، یعنی «توافق»، ترغیب و بلکه وادار کند!
به این ترتیب ناگفته پیداست که نظر به این عبارت، ایشان نمی‎تواند مدعی آن شود که توافقی شکل خواهد داد که «پیشرفت» جزو اصول مسلم و مصرح در آن باشد! چه؛ در این صورت تهدید طرف مقابل به گزینه دیگر این دوگانه، عملاً فاقد توجیه عقلانی بوده و اساساً محلی از اعراب نخواهد داشت!
با این حساب در بهترین و خوش‎بینانه‎ترین حالت دولت یا باید هشدار صریح ابتدایی رئیس‌جمهور به 1+5 را تایید کند و البته به نتایجی که طبیعتاً بر آن مترتب است نیز گردن بنهد! یا باید بر ادعای ثانویه ایشان پای فشارد و از هشدار نخست، عدول کند!


Page Generated in 0/0075 sec