printlogo


کد خبر: 135134تاریخ: 1393/12/19 00:00
باخت پرسپولیس در تبریز یک هشدار جدی بود
بازگشت چهارتایی‌ها

مهدی طاهرخانی: بعد از دو پیروزی خیره‌کننده در لیگ قهرمانان آسیا، مطابق انتظار، تیم درخشان باز هم در بازی‌های لیگ برتر بازنده بود. اینکه پرسپولیس ٨ هفته مانده به پایان لیگ چهاردهم، اینچنین بی‌تفاوت نسبت به «شکست» پیش برود قطعا در «آینده» این تیم و سرمربی‌اش تاثیرگذار است. البته این حالت دوگانه یکبار مسبوق به سابقه است. لیگی که قرمزها با استیلی شروع کردند و سپس در میانه‌های راه به‌خاطر نتایج ناامیدکننده به مصطفی دنیزلی رسیدند (البته برای دومین بار پس از تجربه نسبتا شیرین لیگ ششم). آن روزها دقیقا مشابه امروز، سرخپوشان در آسیا، چهره یک برنده را داشتند و در لیگ برتر زیر 4 گل دریافت نمی‌کردند. حالا درخشان بی‌آنکه خودش بداند یا متوجه باشد، در چنین وضعیتی به محاق رفته است. اگرچه نمایش آنها مقابل تیم فوتبال تراکتورسازی آن هم در ورزشگاه لبریز از تماشاگر آذری یادگار امام، در ٢٠ دقیقه ابتدایی و انتهایی بازی، قابل دفاع بود اما اواسط این نبرد تا قبل از اشتباه بزرگ و نابخشودنی بابک حاتمی، سرخپوشان به دفاع چندلایه و سوپر واکنش‌های سوشا مکانی، دلخوش کرده بودند که در نهایت زیر بار آن فشار تبریزی‌ها، حاتمی برای اینکه نشان دهد در شهر زادگاهش از روحیه خوبی برخوردار است، با یک اشتباه عجیب که قصد لایی زدن و تخریب روحیه شاهین ثاقبی را داشت، تیمش را بازنده این نبرد نسبتا حیثیتی کرد. با ادامه این روند، اگر پرسپولیس بخواهد اینچنین «مفت» و نمایشی خارج از خانه بازی کند قطعا باخت‌های دیگر از راه می‌رسد. حمید درخشان هم می‌داند حتی صدرنشینی و صعود از گروهش در آسیا نمی‌تواند موجب فرونشاندن خشم هواداران از شکست‌های داخلی شود. از این رو اگر کادر فنی می‌خواهد تا پایان این 8 هفته، کماکان صندلی‌اش را حفظ کند چاره‌ای ندارد جز عوض کردن طرز فکر بازیکنان این تیم. بازیکنان کم‌تجربه‌ای مثل بابک حاتمی تنها پس از دو پیروزی متوالی خیلی زود اشباع می‌شوند و ثمره‌اش پدید آمدن این اعتماد به نفس کاذبی است که بلای جان پرسپولیس در تبریز شد. همانطور که دنیزلی به‌خاطر شکست‌های پرتعداد داخلی مجبور به ترک تهران شد، درخشان هم در پایان لیگ چهاردهم حتی در صورت صعود پرسپولیس به مرحله بعد لیگ قهرمانان آسیا، مجبور است جای خود را به یک مربی تازه‌نفس‌تر بدهد، چرا که درصورت عدم کسب سهمیه لیگ قهرمانان سال آتی، هیچ راهی برای حفظ این کادر فنی باقی نمی‌ماند. شاید این از شانس بزرگ درخشان بود که بلافاصله پس از تساوی خانگی مقابل صبا، بازی‌های آسیایی آغاز شد، چرا که پرسپولیس با این نوع نگاه کم‌رمق به لیگ برتر، در هر صورتی در تبریز مثل سال‌های قبل یک تیم از پیش بازنده بود. آنگاه درخشان خیلی راحت در نهایت جایش را به گزینه‌های مدنظر نژادفلاح می‌داد اما دو برد در آسیا مانند شارژ دوباره باتری در حال اتمام سرخ‌ها بود. اما سوال اساسی و مهم این است؛ با این شارژ تا کجا می‌شود پیش رفت؟نگاه خوشبینانه‌ای است اگر پرسپولیس با نصف قوا به مسجد سلیمان برود و فکر کند نتیجه این نبرد هیچ تاثیری در آینده‌اش ندارد. بدون تردید ناکامی بعدی در لیگ، می‌تواند مجددا کادر فنی را وارد مرحله هولناک برکناری ناگهانی کند. شاید این بار دیگر خبری از قطبی و برانکو نباشد اما نژادفلاح قطعا از الان می‌تواند با مربی فصل بعد پرسپولیس با خیال راحت مذاکره کند. اگر قرمزها بار دیگر راحت با باخت کنار بیایند نخستین خروجی‌اش این می‌تواند باشد یکی مثل یحیی گل‌محمدی (که پیش از این رویانیان به سادگی او را برکنار کرد و از آن می‌شود به‌عنوان بزرگ‌ترین اشتباه یک دهه اخیر مدیریتی پرسپولیس یاد کرد)، با مدیرعامل قرمزها در خفا مذاکره کند. شاید هم راه بازگشت قطبی هموار شود و این بار او عوض قرارداد ٤ ماهه با قرارداد یک ساله سرمربی پرسپولیس شود. از این رو حمید درخشان باید از باخت تبریز همانقدر برافروخته شود که اگر پرسپولیس برفرض در کورس بود و می‌باخت. ساده‌انگارانه رد کردن این شکست‌ها و خوابیدن در باد پیروزی‌های آسیایی، همان اشتباه بزرگ زمان دنیزلی است با این تفاوت که سرمربی ترک‌تبار سرخ‌ها آنقدر خوش‌شانس بود که پس از صعود از گروهش در لیگ قهرمانان آسیا، تیمش را در عربستان هدایت کرد و آنجا پس از باخت سه گله مقابل نماینده سعودی با فوتبال ایران، شاید برای همیشه وداع کرد. آن رزومه، آن اتفاقات همه پیش روی درخشان است، پس با آگاهی از آن تجربه گرانقدر، عوض قطار کردن ترن توجیه بهتر است با تیمی کامل و مهم‌تر از آن با انگیزه به مسجدسلیمان برود. نه تنها آن پیکار که تک‌تک 8 بازی باقیمانده لیگ چهاردهم باید از اهمیتی صدچندان برای کادر فنی سرخ‌ها برخوردار باشد، شاید قهرمانی دیگر به صورت تمام و کمال از دست رفته باشد، شاید حتی گرفتن سهمیه هم با توجه به کثرت تیم‌های مدعی بسیار مشکل شده باشد اما «پرسپولیس» موظف است به هر بهایی از «برند پرسپولیس» مراقبت کند که اگر غیر از این باشد حمید درخشان نخستین قربانی این ساده‌انگاری است. او تنها یک بلیت برای بازگشت به صندلی محبوبش داشت و حالا که این فرصت تاریخی نصیبش شده و برخلاف امثال مایلی‌کهن، پیوس و خیلی‌های دیگر این خواسته برایش مبدل به رویا نشد، باید بهای آن را بپردازد. باخت در تبریز نشان داد اگر از همین امروز درخشان، این اندیشه مخرب «ساده انگاشتن» بازی‌های داخلی را از حافظه ناخودآگاه بازیکنان تیمش نزداید شاید باخت‌های چهارتایی زمان نه چندان دور به سادگی هر چه تمام‌تر تکرار شود و این یعنی وداع ابدی پرسپولیس با مردی که 20 سال منتظر این بازگشت بود.


Page Generated in 0/0066 sec