گروه سیاسی: «درخت دوستی بنشان که کام دل به بار آرد!» این مصرع معروف یکی از غزلهای حافظ است که روز گذشته آلن ایر، سخنگوی فارسیزبان کاخ سفید آن را در صفحه اینستاگرام خود، زیر عکس حسن روحانی در حال غرس یک نهال، منتشر کرد!
به گزارش «وطن امروز»، اما درحالی که طبع شعر اطرافیان اوباما گل کرده و ابیات عاشقانه برای طرف ایرانی خود میگویند؛ 47 سناتور آمریکایی، یعنی نیمی از اعضای سنای آمریکا نامهای خطاب به سران ایران منتشر کردند که در تاریخ مناسبات میان 2 کشور بیسابقه بوده است. آنها در این نامه تحقیرآمیز که در آن رسما به مقامات ایرانی توهین شده، صراحتا اعلام کردهاند توافق هستهای مورد نظر باراک اوباما، به دلیل آنکه خارج از قواعد و سازوکار قانونی ایالات متحده دنبال میشود؛ تنها به عنوان یک توافق اجرایی محسوب میشود و تاریخ انقضای آن، پایان دوره باراک اوباماست. آنها در این نامه که در آن مقامات ایرانی را به بیاطلاعی از قوانین داخلی آمریکا متهم کردهاند، گفتهاند در صورت توافق با دولت باراک اوباما، نمیتوانند انتظار داشته باشند دولت آینده آمریکا این توافق را بهرسمیت بشناسد!
به گزارش «وطن امروز»، متن کامل نامه 47 سناتور آمریکایی که تحت عنوان «نامه سرگشاده به رهبران جمهوری اسلامی ایران» منتشر شده، بدین شرح است:
زمانی که گفتوگوهای هستهای شما با دولتمان را مشاهده کردیم، به این نکته رسیدیم که احتمالا شما به صورت دقیق متوجه سیستم مبتنی بر قانون اساسی ما نشدهاید. بنابراین توجه شما را به 2 مورد از ویژگیهای قانون اساسیمان جلب میکنیم: قدرت ایالات متحده در به وجود آوردن توافقنامههای بینالمللی الزامآور و ویژگیهای متفاوت مسؤولان دولت فدرال که حتما باید در مذاکرات هستهای به آن توجه داشته باشید.
اول، براساس قانون اساسی، زمانی که رئیسجمهور در حال مذاکره درباره توافقهای بینالمللی است، کنگره نقش مهمی در تصویب این توافقها دارد. درباره پیماننامهها حداقل دو سوم نمایندگان باید پیمان را به تصویب برسانند. موافقت اجرایی کنگره برای اجرای پیماننامهها و معاهدات نیز باید هم به تصویب سنا برسد و هم مجلس نمایندگان (که این مساله به معنای این است که حداقل سهپنجم نمایندگان سنا باید به این توافقها رای داده باشند). هر چیزی که توسط کنگره به تصویب نرسیده باشد، قابلیت اجرایی ندارد.
دوم، مسؤولان در قانون اساسی ویژگیهای متفاوتی دارند. برای مثال رئیسجمهور ممکن است فقط برای یک دوره 4 ساله انتخاب شود و این در شرایطی است که سناتورها میتوانند برای مدت نامحدودی در دورههای 6 ساله برای مجلس سنا انتخاب شوند. همانطور که هماکنون نیز قابل مشاهده است. برای مثال رئیسجمهور اوباما در ژانویه سال 2017 میلادی سمت خود را ترک خواهد کرد این در شرایطی است که بسیاری از ما (نمایندگان سنا) برای دورههای متمادی و نامحدود و شاید چندین ده ساله در سنا خواهیم بود. معنای این چشماندازهای قانون اساسی این است که هر توافقی درباره برنامه سلاحهای اتمی شما که مورد تایید کنگره قرار نگرفته باشد، تنها توافقی اجرایی با باراک اوباما خواهد بود. رئیسجمهور بعدی میتواند چنین توافقی را تنها با یک امضا از اساس رد کند و کنگره میتواند شرایط قرارداد را به نحوی که میخواهد تغییر دهد. ما امیدواریم این نامه دانش شما درباره سیستم قانون اساسی را افزایش داده و درک دوطرفه و شفافیت در پروسه گفتوگوهای هستهای را تقویت کند.
ارادتمند
ما میدانیم اما...
نامه 47 سناتور آمریکایی به مقامات ایرانی، همانگونه که گفته شد یک اقدام بیسابقه در تاریخ مناسبات 2 کشور، بویژه پس از انقلاب اسلامی ایران است. لحن نامه کاملا توهینآمیز و ناشی از تکبر ویژه آمریکاییها بویژه جمهوریخواهان است اما نکته قابل توجه در اینباره این است که استناد به ساختار قانونگذاری آمریکا در نامه نیمی از سناتورهای آمریکایی، طی سال گذشته تاکنون، بارها و بارها از سوی منتقدان عملکرد دولت در مذاکرات هستهای، مورد اشاره قرار گرفت. منتقدان طی این مدت به دفعات به این موضوع اشاره کردند که در صورت عدم تصویب توافق هستهای در کنگره آمریکا، این توافقنامه فاقد ضمانت اجرایی خواهد بود اما متاسفانه در مقابل آنچه شنیده شد، یک اظهارنظر عجیب از آقای ظریف بود که گفت برای این موضوع به قول باراک اوباما اعتماد میکند! قول اوباما نیز تلاش برای متقاعد کردن کنگره است. کنگرهای که اکثریت آن در انتخابات اخیر آمریکا در اختیار جمهوریخواهان، یعنی رقبای اوباما قرار گرفته است و نتیجه آن نیز در نامه اخیر سناتورها مشخص است. نکته مهم دیگر درباره این نامه آن است که نیمی از سنای آمریکا اعلام کرده است براساس ساختار قانونگذاری در آمریکا، این توافق تنها توافقی با اوباماست و نه آمریکا! معنای دقیق این عبارت آن است که در صورت تصویب این توافق هستهای، دولت ایران نمیتواند مدعی باشد کشور آمریکا باید به این توافق متعهد باشد. آنها فقط میتوانند از دولت اوباما انتظار عمل به این تعهد را داشته باشند! معنای دقیق این نکته این است که سناتورها تلویحا گفتهاند تاریخ انقضای این توافق احتمالی تنها تا پایان دوره ریاست جمهوری باراک اوباما خواهد بود.
فروپاشی اوباما
به اعتقاد کارشناسان، نامه نیمی از سناتورهای آمریکایی به رهبران ایران، یک شلیک مرگبار به اعتبار باراک اوباماست. آنها رسما اعلام کردهاند توافق با اوباما به سود هیچ کشوری نیست، چراکه او در ساختار تصمیمگیری آمریکا دیگر اعتباری نخواهد داشت. اشاره به تاریخ پایان ریاست جمهوری اوباما در نامه سناتورها و تاکید بر بقا و ماندگاری آنها در سیستم قانونگذاری آمریکا، رسما به معنای آن است که آنها هر نوع توافق جداگانه ایران با دولت اوباما را بدون در نظر گرفتن نظرات کنگره «توافق روی یخ» میدانند! در چنین شرایطی کاملا مشخص است که اوباما در آمریکا و در ساختار سیاسی این کشور دیگر از قدرت و اعتبار چندانی برخوردار نیست. اوباما که با اتفاقات و تحولات اوکراین و سوریه ضربات مهلکی به اعتبار آمریکا در مجامع بینالمللی وارد کرد، حالا با یک بحران اعتبار در داخل آمریکا نیز مواجه است. اما نکته تاسفبار این است که اوباما بهرغم شکستهای پیاپی و ضربات مهلکی که به اعتبار او وارد شده، تنها در موضوع هستهای و مذاکره با ایران توانسته است مانور بدهد. بهرغم جایگاه نازل او در محاسبات قدرت در دنیا، اما او توانسته است در قالب توافق ژنو امتیازات بسیار زیادی از تیم مذاکرهکننده ایرانی بگیرد. در کنار امتیازات هستهای و تعطیلی و توقف بخشهای مهمی از تاسیسات هستهای ایران اما امتیازات مجانی که بعضا در قالب تماسهای تلفنی یا پیادهرویها به دولت آمریکا داده شد؛ هرگز از ذهن ملت ایران پاک نخواهد شد. آن هم در شرایطی که تحریمها نه تنها برداشته نشد بلکه بیشتر هم شد. آن هم در شرایطی که تهدیدها افزایش یافت و اقدامات سختگیرانهتری نسبت به ملت ایران دنبال شد.
از چاله به چاه
طی روزهای اخیر از سوی برخی افراد زمزمه بردن توافق هستهای ایران به شورای امنیت و تصویب آن در این شورا شنیده میشود. این افراد نزدیک به دولت مدعی هستند برای آنکه این توافق ضمانت اجرایی یابد و دولتهای آینده آمریکا نتوانند آن را نقض کنند، باید توافق هستهای ایران و 1+5 در شورای امنیت تصویب شود. به گزارش «وطن امروز»، این یک اقدام بسیار خطرناک و معنای دقیق آن «از چاله به چاه افتادن» است. به این دلایل:
1ـ تصویب توافق هستهای با ایران در شورای امنیت به هیچ عنوان برای آمریکاییها الزامآور نیست. به عبارتی بردن توافق هستهای به شورای امنیت نمیتواند ضمانت اجرایی برای اجرای این توافق توسط دولتهای بعدی آمریکا باشد. آمریکاییها بارها نشان دادهاند بیمحابا میتوانند این مصوبات را اجرا نکرده یا نقض کنند. آقایانی که به دنبال این موضوع هستند لطفا به مردم توضیح دهند چه ضمانتی وجود دارد که دولت بعدی آمریکا به این مصوبه شورای امنیت متعهد بماند؟!
2ـ اما نکته دوم مربوط به منافع و حقوق هستهای ایران در صورت بردن توافق به شورای امنیت است. کارشناسان و دلسوزان در ایران معتقدند اگر توافق هستهای ایران و 1+5 در شورای امنیت تصویب شود، آنگاه تمام حقوق هستهای ایران در ماده 4 انپیتی لغو و مصوبه شورای امنیت به عنوان مرجع تعیینکننده حقوق هستهای ایران بهرسمیت شناخته میشود. بنابراین تصویب این توافق در شورای امنیت میتواند در حکم یک قطعنامه هستهای محدودکننده علیه ایران باشد و ایران تا مدتها به عنوان یک کشور هستهای استثنا، از مواهب و حقوق انپیتی محروم خواهد ماند! به عبارت دقیقتر اصطلاح «از چاله به چاه» در این موضوع صادق است.