انفجار بمب در نماز جمعه تهران توسط منافقین کوردل (1363ش)
زمانی که رژیم بعث، مردم را از رفتن به نماز جمعه برحذر میداشت و به بمباران و موشکباران نماز جمعه تهدید میکرد، منافقین نیز بیکار ننشسته و با یک طرح از قبل تعیین شده و هماهنگ با رژیم عراق، نماز جمعه تهران را در 24 اسفند 63 به خاک و خون کشیدند. در این جنایت 14 نفر شهید و 88 نفر مجروح شدند. مقام معظم رهبری حضرت آیتالله خامنهای که در آن زمان در مقام ریاست جمهوری و امامت جمعه تهران در حال ایراد خطبههای نماز بودند، پس از انفجار بمب، با صلابت و بدون هیچگونه تزلزلی به خطبههایشان ادامه دادند و این امر موجب تقویت روحیه ضداستکباری نمازگزاران و امت شهیدپرور ایران شد.
شهادت آیتالله «سید محمدباقر صدر» توسط صدام (1400ق)
آیتالله سیدمحمدباقر صدر، 25 ذیقعده سال 1353 ق در شهر کاظمین در خانوادهای عالمپرور به دنیا آمد. وی در کودکی پدر را از دست داد و از آن پس تحت تکفل برادر بزرگش، سید اسماعیل، قرار گرفت. شهید صدر در 12سالگی راهی نجف اشرف شد و پس از چند سال، دوره عالی فقه و اصول را نزد حضرات آیات سید ابوالقاسم خویى و دایى خود شیخ محمدرضا آلیاسین گذراند. این عالم بزرگوار در جوانی به اجتهاد دست یافت و از 25 سالگی تدریس خارج اصول و سپس خارج فقه را آغاز کرد. آیتالله صدر در طول نزدیک به 30 سال تدریس، شاگردان مستعدی تربیت کرد که حضرات آیات شهیدسیدمحمدباقر حکیم، سیدمحمود هاشمی شاهرودی، سیدکاظم حسینی حائری، شیخ مهدی آصفی و... از آن جملهاند. همچنین کتابهای فراوانی از شهید صدر به یادگار مانده که کتب فَلسَفَتُنا(فلسفه ما) و اقتصادُنا (اقتصاد ما) سمبل قدرتنمایى ایدئولوژی اسلامی در برابر اندیشههای وارداتی شرق و غرب است. ایشان تفکیک مساله رهبری فکری را از مساله رهبری سیاسی امکانپذیر نمیدانست و همراه فعالیتهای فکری به فعالیتهای سیاسی جامعه نیز همت میگماشت. این مبارزات پرشور بویژه پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران و حمایت امام خمینی از ایشان، خطری جدی برای بعثیان به شمار میآمد و بدین سبب حاکمان عراق، حضور این رادمرد صحنه دین و سیاست را تحمل نکردند. سرانجام مزدوران حزب بعث عراق، آیتالله صدر را پس از چند روز بازداشت و اعمال وحشیانهترین شکنجهها به همراه خواهر فداکارش بنتالهدی روز 19 فروردین 1359 شمسی برابر با 24 جمادیالاول 1400 ق در 47 سالگی به شهادت رساندند. پیکر پاک این دو عزیز در فضایی غمبار و بدون حضور مردم در نجف اشرف به خاک سپرده شد.
مرگ «ژولیوس سزار» امپراتور روم باستان (44 ق.م)
ژولیوس سزار امپراتور روم باستان، 27 اکتبر سال 101 قبل از میلاد مسیح(ع) در روم به دنیا آمد. دوره جوانی ژولیوس در بحبوحه زد و خوردهای فرقههای سیاسی روم سپری شد. او پس از چندی با امپراتور روم اختلاف پیدا کرد. از این رو از ترس جان به آسیای صغیر گریخت و در قشون رومی مقیم آنجا به خدمت مشغول شد. با مرگ دیکتاتور روم، ژولیوس به رم بازگشت و به فعالیتهای سیاسی پرداخت ولی باز به مشرق رفت تا اینکه در راه گرفتار دزدان شد. سزار پس از رهایى از دزدان مدتی به فراگیری علم پرداخت و سپس بار دیگر وارد عرصه قدرت شد. او در سال 60 قبل از میلاد با دو قدرتمند دیگر رومی اتحادی سهگانه تشکیل داد که بعدها همه امور روم را در دست گرفتند. سزار پس از چندی با انبوهی از سپاهیان عزم تسخیر اروپای غربی کرد و سالها در این راه جنگید. او با تکیه بر مردم، پیروزیهای سیاسی زیادی به دست آورد و با کمک سپاهیان خود، نواحی متعددی را تصرف کرد. سزار برای بهتر کردن وضع زندگی مردم فقیر روم و ولایات دیگر میکوشید و برای بناهای عمومی مبالغ زیادی هزینه کرد. او در مدت زمامداری خود مانند رئیس و صاحب یگانه حکومت میکرد و به نظامات و قوانین اساسی وقعی نمینهاد. سزار در سال 65 ق. م به حکمرانی و امپراتوری روم رسید و به مدت 20 سال در این مقام بود تا اینکه در 15 مارس 44 ق.م در 56 سالگی در سنای روم به دست سناتورهای مخالفش به قتل رسید.