در حالی که چلسی در دور یکهشتم نهایی مقابل پاریسنژرمن حذف شد، جاناتان ویلسون از سایت بلیچر ریپورت معتقد است که این تیم از فقدان بیرحمی رنج میبرد.شما به جان تری نگاه میکنید یا گری کیهیل و کرت زوما و بازیکنانی را پیدا میکنید که قدرتمند و روی هوا بسیار خوب هستند. شما به تیبو کورتوآ نگاه میکنید و کسی را میبینید که بر محوطه جریمه حکمرانی میکند. به این جمع برانیسلاو ایوانوویچ و نمانیا ماتیچ را هم اضافه کنید تا بتوانیم بپرسیم: «چگونه چلسی روی ضربه سر گل دریافت کرد؟» مقابل پاریسن ژرمن، اولین باری نبود که چلسی آسیبپذیری خود را برابر سانترها نشان داده بود. این یک مساله تکراری است. آسان است که مثالهای مختلفی بیاوریم ولی گل لمپارد روی سانتر در ماه سپتامبر در ورزشگاه اتحاد که کار آن بازی را به تساوی کشید و ضربه سر رابین فانپرسی در اولدترافورد که آن بازی را نیز به تساوی کشاند میتوانند نمونههایی بارز از ضعف مدافعان چلسی روی سانترها باشد. مدافعان مشهوری که در مرکز خط دفاعی چلسی بازی میکنند، آسیبپذیری خود را از ابتدای این فصل نشان دادند. تیم چلسی 8 گل از 11 گلی که در ابتدای فصل دریافت کرد، روی سانترها بوده است. این شاید مسالهای باشد که مختص دفاع وسط و دروازهبان نباشد، چون طبق آمار جان تری 7/2 از جدالهای تن به تن را در هر بازی پیروز میشود (1/1 میبازد) و گری کیهیل 9/2 پیروز جدالهاست (1/1 میبازد) و تیبو کورتوآ همچنان یکی از دروازهبانهای تحسینبرانگیز در دنیاست. در ابتدای فصل این مشکل بیشتر نیز بود چرا که ژوزه مورینیو به مدافعان مرکزی اجازه داده بود به جلو بروند و حمله کنند. این تاکتیک به حریف اجازه میداد فضای بیشتری را برای سانترها پیدا کند. هربرت چاپمن، سرمربی بزرگ آرسنال در سال 1920 راجع به این موضوع صحبت کرده و گفته بود: «هرچقدر هم که سانتر خوب باشد، احتمال رسیدن توپ به مدافع بیشتر است و هر چقدر هم که مدافعان خوب باشند، ممکن است یک توپ عالی برای مهاجم حریف جفت و جور شود.» به طور مساوی دریافت گل از روی سانترها هم به گردن هافبکهای کناری است و هم مدافعان مرکزی ولی روی ضربات کرنر نمیتوانیم این را گردن آنها بیندازیم. کرنرها به نظر باید نقطه قوت تیم ژوزه مورینیو باشد. مورینیو وسواس خاصی در سازماندهی دارد و هیچ قسمتی نیاز به وسواس بیشتری از ضربات آزاد ندارد. جرقههای این اشکال از فصل گذشته و باخت 3-4 چلسی مقابل ساندرلند روی ضربه سر جوزی آلتیدور در ورزشگاه لایت خورد. مورینیو میگوید: «وقتی یک تیم روی ضربه کرنر 2 بار دروازهاش باز میشود، لایق شکست است.» لحظاتی قبل از کرنری که باعث گل دوم شد، کرنر دیگری زده شد و تیاگو موتا ضربه سر زد و تیبو کورتوآ دروازه چلسی را نجات داد. تیم پیاسجی، تیم قدبلندی است و اینکه آنها میخواستند روی ضربات آزاد به گل برسند یک سورپرایز نبوده است. پس مساله چیست؟ تنها دلیل منطقی میتواند حرفی باشد که مورینیو زد و گفت: «نتوانستیم فشار را تحمل کنیم.» این برخلاف چیزی است که تیمهای مورینیو هستند و همیشه مانند اینتر زمان او، این تیمهای سرمربی پرتغالی بودند که حریف را تحت فشار میگذاشتند. در 6 بازی از 8 بازی مهم لیگ انگلیس برخلاف ذات کشنده تیمهای مورینیو، آنها بازیای که پیش بودهاند را با تساوی تعویض کردهاند. شاید مانند فصل آخر وی در رئالمادرید، او کمی دچار لغزش اعتماد به نفس شده است و این روی تیم وی تاثیرگذار بوده است البته این تئوری غیرقابل اثبات است و تنها چیز معینی که وجود دارد این است: چلسی بیرحمیای که به آن نیاز دارد را دارا نیست.
ترجمه: پارسا پاینده