printlogo


کد خبر: 135619تاریخ: 1393/12/27 00:00
اندر حکایت نامه سرگشاده 47 سناتور آمریکایی به مقامات ایران

  شهاب‌الدین سینایی: در واپسین روزهای سال 93 (هجدهم اسفندماه)، ۴۷ نفر از سناتورهای وابسته به حزب جمهوریخواه آمریکا در نامه‌ای سرگشاده خطاب به مقامات بلندپایه ایران هشدار دادند: «هرگونه توافق هسته‌‌ای دولت ایران با دولت باراک اوباما تنها محدود به دوره ریاست جمهوری وی است». به عبارت دیگر این نمایندگان ضمن سلب اختیار از رئیس‌جمهور آمریکا برای انجام هرگونه توافق قطعی و جامع با دولت ایران بر سر برنامه هسته‌ای مدعی شدند توافقات احتمالی انجام‌شده میان «تهران ـ واشنگتن» بر سر برنامه هسته‌ای ایران بعد از پایان دوران ریاست‌جمهوری اوباما از اعتبار ساقط است. این نامه سرگشاده که توسط «تام کاتن» سازماندهی شده و به امضای رهبر حزب جمهوریخواه سنا و همچنین «مارکو روبیو» از نامزدهای احتمالی انتخابات ریاست‌جمهوری ۲۰۱۶، «تد کروز» و «رند پائول» رسیده، با هدف منصرف کردن دولت ایران از امضای توافق هسته‌ای و همچنین اعمال فشار به دولت اوباما برای دادن اختیار به کنگره برای نظارت بر توافق هسته‌ای با ایران نوشته شده است. لازم به توضیح است چندی پیش برخی نمایندگان کنگره با ارائه طرحی خواستار آن شدند هرگونه توافق میان دولت ایران با دولت ایالات متحده را منوط به تایید و تصویب کنگره آمریکا کنند. این اقدام 47 سناتور حزب جمهوریخواه به عنوان حزبی که در حال حاضر اعضای آن اکثریت کرسی‌های 2 مجلس نمایندگان و سنا را تشکیل داده‌اند، می‌تواند معانی متعددی داشته باشد. نکته دارای اهمیت آن است که به هر حال چنین اقداماتی در درون ساختار سیاسی دولت ایالات متحده آثار و پیامدهای مستقیمی بر مذاکرات هسته‌ای ایران با آمریکا و به تبع آن، منافع ملی ایران خواهد داشت. با این حال این اقدام سناتورهای آمریکایی می‌تواند 2معنای عمده داشته باشد.

1-

تشدید اختلافات سیاسی در درون رژیم آمریکا

تشدید اختلافات سیاسی میان 2 حزب دموکرات و جمهوریخواه یکی از بدیهی‌ترین معانی‌ای است که می‌توان به نامه سرگشاده سناتورهای آمریکایی به مقامات ایران نسبت داد. این ادعا زمانی پررنگ‌تر می‌شود که بدانیم 47 سناتور، تقریباً نیمی از نمایندگان مجلس سنا را تشکیل می‌دهند. با توجه به جایگاه مهم و تاثیرگذار مجلس سنا در ساختار سیاسی ایالات متحده، اقدامی اینچنینی با پشتوانه تقریبا نیمی از اعضای مجلس سنای آمریکا بی‌تردید نشان از تشدید شکاف‌ها میان مخالفان و موافقان به ثمر رسیدن توافق هسته‌ای در دوره فعلی است. البته خود این امر نیز می‌تواند علل و عوامل متعددی داشته باشد که تشریح آن در این مجال کوتاه میسر نیست. با این‌حال تشدید اختلاف میان 2 حزب اصلی ایالات متحده یعنی حزب دموکرات و حزب جمهوریخواه یکی از بدیهی‌ترین معانی‌ای است که از نامه سناتورهای آمریکایی به مقامات ایرانی می‌توان استخراج کرد.

2-

عصبانیت از پذیرش قدرت جمهوری اسلامی ایران

عصبانیت و چنگ و دندان نشان دادن جمهوریخواهان به ایران می‌تواند معنای دیگری نیز داشته باشد. اگر تلاش آمریکا برای مذاکره مستقیم با ایران بر سر برنامه هسته‌ای را نماد و نشانه‌ای از اذعان دولت فعلی آمریکا به قدرت گسترده جمهوری اسلامی بدانیم، بدیهی است بسیاری از دولتمردان و سیاسیون آمریکایی به خصوص وابستگان به لابی‌های صهیونیستی یا لابی اعراب نمی‌خواهند با همراه شدن با دولت اوباما این اقدام را مورد تایید قرار دهند. به هر حال لابی‌هایی چون لابی صهیونیستی نقشی اساسی در شکل‌گیری سیاست خارجی آمریکا بویژه سیاست «غرب آسیای» این کشور دارند. بی‌تردید عدم همراهی سناتورهای وابسته به لابی‌های صهیونیستی، خشم لابی‌ها و در نهایت محروم شدن این سیاستمداران از منافع متعدد مادی و معنوی را در پی خواهد داشت. به ثمر رسیدن توافق هسته‌ای ایران با غرب و تحقق «توافقی خوب» برای ایران آنگونه که مدنظر حضرت آیت‌الله العظمی خامنه‌ای رهبر حکیم انقلاب اسلامی است، نشانی آشکار از یکه‌تازی و به تعبیری حتی هژمونی منطقه‌ای ایران در سطح غرب آسیا خواهد بود؛ موضوعی که بی‌شک مورد تایید اعضای حزب جمهوریخواه نیست و آنها نمی‌خواهند با به ثمر رسیدن این توافق بر آن صحه بگذارند.

فارغ از اینکه بخواهیم پیرامون اهمیت هرکدام از معانی یادشده قضاوتی داشته باشیم، باید آثار این موضوع بر روند مذاکرات هسته‌ای را مورد توجه و تدقیق قرار دهیم. به هر حال وجود اختلافات اساسی میان رجال سیاسی آمریکا نکته‌ای است که نمی‌توان آن را کتمان کرد. قدرت منطقه‌ای ایران امروز در سطح غرب آسیا به حدی رسیده است که دولت اوباما راهی جز مذاکره مستقیم با ایران را در مقابل خود نمی‌بیند. این امر که بیش از هر چیز برخاسته از نگرش عملگرایانه و واقع‌گرایانه رئیس‌جمهوری دموکرات آمریکاست، موجبات خشم مخالفان دولت اوباما بویژه سیاستمداران ایدئولوژیک حزب جمهوریخواه را برانگیخته است. مخالفانی که بنا به ادعای تمام متخصصان مسائل آمریکا در مقام مقایسه با سیاستمداران حزب دموکرات بیشتر تحت تاثیر باورهای ایدئولوژیک خود که غالباً در ذیل مکتب «اوانجلیسم» (صهیونیسم مسیحی) و در پیوند مستقیم با منافع رژیم صهیونیستی قابل تعریف است، دست به کنشگری می‌زنند.

بنا به آنچه در حقوق بین‌الملل مطرح می‌شود، وجود چنین دوگانگی‌هایی در رژیم آمریکا بی‌تردید نباید در دوران پس از ریاست جمهوری باراک اوباما تاثیرات گسترده‌ای بر توافقات دولت آمریکا در دوران ریاست جمهوری باراک اوباما بر جای گذارد. با این‌حال با مروری بر سال‌های نه چندان دور می‌توان ادعا کرد دیپلمات‌های کشورمان نباید اینگونه تحرکات را دست‌کم بگیرند. جو بایدن، معاون کنونی رئیس‌جمهوری آمریکا، زمانی که ریاست کمیته روابط خارجی سنا را در دست داشت، در نامه‌ای به «کالین پاول» وزیر وقت خارجه آمریکا، درباره «پیمان مسکو» درباره تسلیحات استراتژیک اتمی با روسیه در سال ۲۰۰۲ و تایید آن در کنگره اقداماتی را مشابه با آنچه امروز 47 سناتور کنگره بدان اشاره کرده‌اند انجام داده بود. لذا با توجه به ظرفیت‌های موجود در قانون اساسی ایالات متحده و اختیاراتی که این قانون در اختیار نمایندگان کنگره بویژه سناتورهای مجلس سنا گذارده است، باید ادعای مطرح‌شده از سوی سناتورها را مورد توجه و تدقیق قرار داد و آن را جدی گرفت. دیپلمات‌های کشورمان نباید از کنار چنین ادعاهایی به سادگی عبور کنند.


Page Generated in 0/0201 sec