printlogo


کد خبر: 135658تاریخ: 1393/12/27 00:00
عدم توافق با ایران، موجب هسته‌ای‌ شدن خاورمیانه خواهد شد

گری سیک:  برای حفظ امنیت ملی، همواره باید درباره تمایلات و خواسته‌های خود محتاط بود. سیاست‌هایی که در کوتاه‌مدت جذاب هستند، اغلب پیامدهای ناخوشایند درازمدت به همراه دارند. شاید این دقیقاً همان چیزی باشد که همزمان با مخالفت سیاستمداران کنگره با توافق هسته‌ای ایران، در کنگره در حال وقوع است.

در حال حاضر، افراد زیادی هستند که خود را برای رد توافق هسته‌ای با ایران آماده کرده‌اند. استدلال این افراد این است که اعمال فشار و منزوی ‌کردن ایران موجب تضمین برچیدن کل توانمندی هسته‌ای ایران خواهد شد و احتمال دستیابی ایران به سلاح هسته‌ای را تا آینده‌ای نامحدود به صفر خواهد رساند. این رویکرد مشابه موضع بنیامین نتانیاهو، نخست‌وزیر اسرائیل است که در سخنرانی 2 هفته پیش خود در کنگره مطرح کرد. به طور قطع، چرخش موضع و برچیدن همه جنبه‌های دانش هسته‌ای ایران مطلوب و خوشایند است اما حتی طرفداران سیاست اعمال فشار نیز باید بدانند اگر به خواسته‌شان دست یابند، ممکن است تهدید امنیتی بسیار بزرگ‌تر از تهدید محدودی ایجاد کنند که در حال حاضر تلاش می‌کنند از آن جلوگیری کنند.

پیش‌بینی نتیجه چنین سیاستی چندان دشوار نیست. ما بیش از 3 دهه تجربه داریم و براساس سیاست‌های 8 رئیس‌جمهور در آمریکا و 4 رئیس‌جمهور در ایران می‌توانیم نتیجه اتخاذ چنین سیاستی را پیش‌بینی کنیم. در طول این سه دهه، ایران در معرض طیف گسترده تحریم‌ها و فشارها قرار گرفته است. در ابتدا، بیشتر این تحریم‌ها، فشارهای یکجانبه از سوی آمریکا بود ‌اما در دوره ریاست جمهوری باراک اوباما، تحریم جنبه بین‌المللی‌تر و وسیع‌تری پیدا کرد و با تحریم صادرات نفت ایران و ممانعت از دسترسی این کشور به بازارهای مالی بین‌المللی و بانک‌ها، به اوج خود رسید. ایران 2 بار پای میز مذاکرات حاضر شده است؛ بار نخست از سال 2003 تا 2005. در آن زمان حسن روحانی و محمدجواد ظریف- که در آن زمان رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه ایران نبودند - پیشنهادی برای کاهش تعداد سانتریفیوژهای ایران تا حدود 3 هزار سانتریفیوژ مطرح کردند. در این مذاکرات که با حضور چند کشور اروپایی برگزار می‌شد، آمریکا به طور مستقیم شرکت نداشت اما این باور وجود دارد دولت جورج دبلیو بوش، رئیس‌جمهور وقت آمریکا به همان دلایل مخالفان مذاکرات فعلی، با مذاکرات مخالفت کرد. آنها بر این باور بودند خطر اجازه دادن به ایران برای فعال کردن چند هزار سانتریفیوژ بسیار زیاد است. علاوه بر این، آمریکا و جامعه بین‌المللی همه فشارهایی را که می‌توانستند علیه ایران اعمال کنند، مورد استفاده قرار نداده بودند و تحریم‌ها واقعاً هنوز تاثیر خود را نگذاشته بود. همگی ما می‌دانیم چه اتفاقی رخ داد. همزمان با افزایش تقریباً روزانه تحریم‌ها و تهدیدهای فزاینده اسرائیل برای حمله یکجانبه به ایران (که شاید آمریکا و کشورهای دیگر را نیز درگیر خواهد کرد)، ایران به طور پیوسته دامنه برنامه هسته‌ای خود را گسترش داد. تا سال 2013 که روحانی و ظریف- این بار به عنوان رئیس‌جمهور و وزیر امور خارجه ایران- بار دیگر به میدان بازگشتند، ایران حدود 20 هزار سانتریفیوژ در 2 تاسیسات بزرگ خود نصب کرده بود- که یکی از آنها در اعماق زمین واقع است- و به ذخایر عمده اورانیوم غنی‌شده دست یافته بود. مقداری از ذخایر تا حدود 20 درصد غنی‌سازی شده بود که نزدیک به سطح غنی‌شده برای تولید بمب اتم است.

این وضعیت به قدری هشداردهنده بود که نتانیاهو در اجلاس سالانه مجمع عمومی سازمان ملل تصویری از بمب را که با اورانیوم غنی‌شده 20 درصدی پر شده بود، نشان داد. وی پیش‌بینی کرد ایران بزودی به خط قرمز - یعنی تولید اورانیوم غنی‌شده کافی برای ساخت یک بمب اتم - خواهد رسید. بسیاری از ناظران اسرائیل معتقد بودند حمله اسرائیل به تاسیسات هسته‌ای ایران قریب‌الوقوع است. نتانیاهو دست‌کم از سال 1992 بارها درباره دستیابی قریب‌الوقوع ایران به سلاح هسته‌ای هشدار داده است. وی در سال 1992 در پارلمان اسرائیل(کنیست) گفت: «ایران ظرف 3 تا 5 سال آینده بمب اتم خواهد ساخت. وی و دیگران در اسرائیل و دیگر نقاط جهان در 2 دهه اخیر تقریباً هر سال چنین پیش‌بینی‌هایی درباره دستیابی احتمالی ایران به بمب اتم کرده‌اند.

به راحتی می‌توان این پیش‌بینی‌ها را به عنوان عامل ایجاد ترس و وحشت درباره چیزی که هرگز رخ نداده است، رد کرد اما باید دانست این سخنان بی‌اساس هم نیست. در طول کل این دوره، ایران به طور پیوسته توانمندی خود را در زمینه تولید سلاح هسته‌ای افزایش داده است. واقعیت جالب‌تر این است که این کشور هرگز برای ساخت بمب اتم تلاش نکرده است. هر طور حساب کنیم، ایران توانمندی تولید یک سلاح هسته‌ای ظرف دست کم یک دهه را داشته است. پیش‌بینی‌ها، نه درباره توانایی ایران، بلکه درباره تمایل این کشور به استفاده از این توانمندی برای تولید یک سلاح نادرست است. کل جامعه اطلاعاتی آمریکا و بیشتر متحدانش - از جمله اسرائیل- با اطمینان کامل به این نتیجه رسیده‌اند که ایران تصمیم ندارد بمب اتم بسازد. دور دوم مذاکرات چندجانبه با ایران به پایان خود نزدیک می‌شود. جزئیات این مذاکرات اعلام نشده است اما ظاهراً رئوس کلی توافقنامه مشخص است. بمبی که نتانیاهو - برای نشان دادن اوج نزدیکی ایران به ساخت سلاح هسته‌ای - تصویرش را در اجلاس سازمان ملل نشان داد، حال دیگر فاقد اورانیوم 20 درصد است و همه نشانه‌ها حاکی از این واقعیت است که ذخایر اورانیوم غنی‌شده ایران تا آینده نزدیک بشدت محدود خواهد بود. ایران بیش از همه کشورهای جهان تحت نظر و بازرسی است. ظاهراً ایران با بازرسی‌های سرزده و دائم بین‌المللی در ازای توافقنامه‌ای که موجب لغو تحریم‌های اقتصادی اعمال‌شده علیه این کشور ‌شود، موافقت کرده است. ایران توسعه کارخانه آب سنگین اراک را - که برای تولید پلوتونیوم (نزدیک‌ترین راه برای تولید مواد شکافت‌پذیر مورد نیاز برای ساخت سلاح) در دست احداث بود- متوقف کرده است و برای همیشه تغییراتی در این تاسیسات ایجاد خواهد کرد. همچنین براساس گزارش‌ها، ایران اعمال شدیدترین محدودیت‌هایی که تاکنون بر یک کشور اعمال شده است، به مدت یک دهه یا بیشتر را خواهد پذیرفت و پس از این دوره، ایران به تدریج به عنوان یکی از اعضای «عادی» پیمان منع گسترش تسلیحات هسته‌ای(ان‌پی‌تی) - که این کشور را از دستیابی به سلاح هسته‌ای منع می‌کند- قلمداد خواهد شد.

از سوی دیگر، اگر این توافقنامه - همانطور که نتانیاهو و بسیاری از اعضای کنگره می‌خواهند - حاصل نشود، ما به روزهای نخست سال 2013 بازخواهیم گشت که این ویژگی‌ها را دارد: اعمال تحریم‌های شدید علیه ایران، افزایش سریع دامنه برنامه هسته‌ای ایران و احتمال بروز جنگ. به طور قطع این وضعیتی نیست که هیچ دولتمرد یا سیاستمداری خواهان آن باشد.

پایگاه اینترنتی پلیتیکو


Page Generated in 0/0152 sec