جاناتان برنستین: لیبرالها از نامه سرگشاده 47 سناتور جمهوریخواه آمریکایی به مقامات ایران به خشم آمدهاند. هدف از ارسال چنین نامهای، مانعتراشی در مذاکرات درباره بلندپروازیهای هستهای ایران، مبتنی بر این ادعاست که هر گونه توافقنامه احتمالی تا پایان دوره ریاستجمهوری اوباما بیشتر دوام نخواهد داشت. من در این باره 2 نظر دارم. من اقدام سناتورها را درست نمیدانم. با وجود این، همچنان از حامیان شدید تلاشهای کنگره برای ایفای نقش در سیاستگذاریها، از جمله در زمینه سیاست خارجی هستم. در واقع خواسته اوباما زمانی که تصمیم گرفت جهت دستیابی به توافقی با ایران گام بردارد که مستلزم تصویب در کنگره نباشد، زیاده از حد بود. اوباما با این اقدام خود تلاش کرد کنگره را دور بزند و طبیعتاً آنها به این تلاش واکنش نشان دادند.
چنین «نامه سرگشاده»ای اگر لحن دیگری داشت - حاوی واژههای تحریککننده کمتری بود که محدودیتهای قانونی چنین توافقنامههایی را که نیاز به تایید کنگره ندارد، به عنوان بخشی از استدلال برای اتخاذ رویکردی دیگر عنوان میکرد- شاید بجا هم بود.
اما رویکرد سناتورها در این نامه حاکی از آن است که طرح دیگری (جز حمله تمامعیار به ایران که ناشی از منطق جمهوریخواهان است اما حتی بیشتر مخالفان راهبرد اوباما هم از آن حمایت نمیکنند) ندارند. همانطور که «دان درزنر»، استاد روابط بینالملل تصریح کرد، بیشتر احتمال میرود این نامه به ایرانیها انگیزه بیشتری برای امضای توافق با اوباما بدهد؛ توافقی که قطع حمایت از آن برای رئیسجمهور بعدی آمریکا دشوار خواهد بود، حتی اگر نخست او موافق این توافقنامه نباشد.
واقعیت این است که جمهوریخواهان سنا آرای کافی برای تاثیرگذاری بر تصمیم اوباما ندارند. حتی اگر هم آرای کافی در اختیار داشتند، رویکرد سختگیرانه آنها، حاکی از تواناییشان در مدیریت این موضوع نیست. تقسیم قدرت در نهادهای مجزا به این معناست که کنگره فرصت و مسؤولیت مشارکت در مسائل مربوط به سیاست خارجی را دارد و اهمیتی ندارد خواسته رئیسجمهور چیست.
باید امیدوار بود جمهوریخواهان روش محافظهکارانهتری برای پیشبرد اهدافشان در پیش گیرند.
پایگاه اینترنتی بلومبرگ