printlogo


کد خبر: 135753تاریخ: 1393/12/28 00:00
سربازان جبهه جهانی مستضعفین
در انتظار فرمانده

محمد واعظی: میان لشکر داوطلبان مبارزه با متجاوزان به جان و مال و ناموس و عقیده یک اجتماع بدون مرز و «نیروی نظامی حرفه‌ای» تفاوت‌های زیادی وجود دارد؛ دسته اول بی‌علاقه به نظامی‌گری در سایه‌سار صلح درس می‌خواند و کشاورزی می‌کند و مشغولیاتی متفاوت از جنگجویان حرفه‌ای دارد. در مقابل اعضای گروه دوم سال‌ها آموزش می‌بینند و اصول جنگ سخت و استراتژی جنگ نرم را روزها و شب‌ها مشق می‌کنند. دسته دوم می‌آموزد صفیر گلوله و انفجار خمپاره و‌
های و هوی رسانه‌های دشمن را چگونه به واسطه آموزش‌های حرفه‌ای و تشدید دوره‌های ایمانی و عقیدتی هضم کند اما دسته اول از تجربه مانورهای عظیم نظامی و سوابق جنگی بی‌بهره است. پس در کوله‌بارش نیازمند حجم عظیمی از شجاع‌دلی و ایمان قلبی است. همین واقعیات است که ارزش جنگ شجاعانه لشکر داوطلبان عراقی، ایرانی، افغان، لبنانی و سوری با وحوش داعشی را چندین برابر می‌کند. مهم است بدانیم مستشاران نظامی آمریکایی و اروپایی به اقلیت داعشی، تشکیل «امپراتوری وحشت» را پیشنهاد دادند تا شجاعت و غیرت ملت‌های منطقه را برای مقابله و هماوردی لشکری فراملی و فرامذهبی در هم شکنند. هدف اصلی از انتشار تصاویر سر بریدن، سوزاندن، مثله کردن و تعرض به نوامیس و هزار جنایت دیگر همین بود، تا کسی جرات مقاومت در برابر وحوش آخرالزمانی را به دل راه ندهد. چنین نشد و لشکری از سربازان داوطلب، متحدانه مسلح شدند و شجاعانه به جنگ با همه ترس‌های زمینی برخاستند. قرن‌هاست بشر برای اسطوره‌های مقاومت در برابر ظلم، قصیده‌های تاریخی می‌سراید اما هیچ ملت و منطقه‌ای تشکیل چنین لشکر عظیمی از مجاهدان ایمانی داوطلب با این اندازه بهره‌مندی از قویدلی و بی‌اعتنایی به ترس‌ها و ضعف‌های بشری را سراغ ندارد. اهمیت چنین «لشکر اسطوره‌ای» در شجاع‌دلی تک‌تک سربازانش است... مجهولون فی الارض و معروفون فی‌السماء! میهمان «وطن‌امروز» باشید با چند پرده از هزارداستان منتظران حسینی لشکر جهانی مستضعفین... بهارتان فاطمی.
پرده اول: فارغ‌التحصیل سال هزار و سیصد و فتنه
عکسش را که دیدیم همه خاطرات ایام فتنه برای‌مان زنده شد. اگر به یاد داشته باشید منافقین سایت‌هایی به نام «شناسایی مزدوران نظام» به‌راه انداخته بودند و اطلاعات غلط اندر‌غلط درباره بسیجی‌هایی که مدیریت امنیت شهری را داوطلبانه در دست گرفته بودند، منتشر می‌کردند. در این میان عکس جوان شجاع‌دل کرمانشاهی را هم با نام «منیف اشمر» به عنوان سند اعزام نیرو از لبنان به ایران برای مبارزه با فتنه‌گران جا زده بودند! آن دوران بین بچه حزب‌اللهی‌ها این تیپ اخبار شبیه سال‌های ابتدای انقلاب با شعف تحلیل می‌شد. منافقین به رسم تهدید، عکس بچه‌های کمیته را در لیست ترور «مزدوران خمینی» با هدف ارعاب مومنان منتشر می‌کردند. غافل از اینکه انگ «مزدوری نظام» همیشه برای بچه‌های انقلاب و امام نوعی ارتقای درجه محسوب می‌شد. این بار دوباره عکسش منتشر شد... شهید مهدی نوروزی! داعشی‌ها هم مثل منافقین برای سرش جایزه گذاشته بودند و این خود سندی از یکپارچگی جبهه باطل در برابر مرزستیزی و پیوستگی جبهه حق است. شهید مهدی نوروزی، ملقب به «شیر سامرا» برادر ایمانی منیف اشمر لبنانی از لشکر استشهادیون، همسنگر بچه‎های سرایای خراسانی و جناح العسکری بدر عراق، رفیق بچه‎های پایگاه بسیج شهید «تیموری‌نیا»ی کرمانشاه و بچه‎های هیات مجانین‎الحسین(ع) تهران بود که در مسیر دفاع از امت واحده اسلام در سرزمین عراق به درجه شهادت نائل شد. هنوز هم شهادت را به بها می‌دهند نه به بهانه! و شهادت به حکم الهی «روزی و قسمت» مهدی نوروزی بود.
 
پرده دوم: فاتح سرافراز فاطمیون
دوباره مد روزگار آشفته ما در حال تغییر است. نه اینکه هرجا سر بگردانی همه در حال و هوای جنگ با لشکر شیاطین باشند و شهادت آرزو کنند اما مگر نه این است که شهادت هیچ‌گاه مزدی همگانی نبوده و تنها آنان که طلب می‌کنند و استقامت می‌ورزند سر از سیاهه یاران حسین علیه‌السلام برمی‌آورند. شهید رضا بخشی مشهور به «فاتح» از سربازان افغان لشکر جهان اسلام بود که در تیپ فاطمیون بار فرماندهی عملیات را بر دوش می‌کشید. فاطمیون و فرماندهانش از شجاع‌دلان مورد علاقه حاج‌قاسم سلیمانی بودند و حکایت‌های زیادی از فتوحات‌شان در راه است.
رضا تحصیلات دانشگاهی را به پایان رسانده بود و به‌رغم سن کمش دروس حوزوی را تا حد سطح 3 تلمذ کرده بود. با حساب و کتاب دنیوی نمی‌خواند رضا بخشی درسخوان، داوطلب عضویت در لشکر جنگی مبارزه با وحوش آخرالزمانی شود و سر از تیپ فاطمیون درآورد. افغان‌های تحصیلکرده با اندکی کوشش در وطن از کرسی استادی برخوردار می‌شوند و چه بسا به همین واسطه در میان لیست مقامات دولتی جای گیرند اما آرمان رضا بخشی فرسنگ‌ها دورتر از خانه، او را می‌خواند. برادرش می‌گوید: آقا رضا نزدیک به 2 سال در این راه مجاهدت کرد. او این بار می‌دانست که دیگر زنده بازنمی‌گردد، روزی که می‌رفت با هیچ‌کس خداحافظی نکرد و خندان از در خانه خارج شد.
فاتح تیپ فاطمیون، سر بریدن همرزمان شهیدش را پیش از این دیده بود. پیکر بی‌سر شهید اسماعیلی 19 ساله را به خاک سپرده بود اما هرگز عافیت‌طلبی را با آخرت‌طلبی معاوضه نکرد. ماموریت دنیوی 5سرباز گمنام تیپ فاطمیون و رضا فاتح و فرمانده غیرتمندشان ابوحامد، اسفند 93 با مهر «تقبل‌الله» رسول حق به پایان رسید و جملگی در انتظار ظهور فرمانده لشکر اسطوره‌های آخرالزمانی تا اطلاع ثانوی میهمان بهشتیان شدند.
 پرده سوم: پوینده طبقات العارفین
در روزگاری که عرفان‌های بدلی از غرب تا شرق عالم قربانی می‌گیرند، هادی ذوالفقاری از مسجد موسی‌بن جعفر(ع) میدان خراسان به میدان دفاع از عسکریین صعود کرد و شیخ‌العارفین شهدای وادی‌السلام لقب گرفت. هادی سه ـ چهار سالی می‌شد که با آرمان طلبگی ساکن حوزه علمیه نجف شده بود اما به شهادت اساتیدش طبقات العارفین را جهشی طی کرد! دست به خیر بود و در عین ساده‌زیستی قرض نیازمندان را با زیرکی متقبل می‌شد. بسیجی‌های لشکر داوطلبان عراقی‌ نقل شجاعت هادی را به خانواده‌اش رسانده‌اند. او 2سال و اندی میان بچه‌های سپاه بدر که بسیج مردمی هم در کنار آنها تشکیل شد، خدمت می‌کرد و تنها خواسته‌اش پذیرش در لیست مدافعان مردمی حریم اهل بیت بود. شجاع‌دلان لشکر بدر به شهید گفته بودند: «ما نسبت به شما مسؤولیم و نمی‌توانیم به این راحتی شما را اعزام کنیم چون ایرانی هستید.» اما گسترش حوزه جنگ با داعش به سبب گشوده شدن جبهه جدید در عراق وضعیت را به نفع هادی تغییر داد. ذوالفقاری آنقدر تلاش کرد تا بدریون داعش‌کش راضی شدند و درخواست هادی را اجابت کردند.
شهید ذوالفقاری را پس از مجاهدت در مسیر صیانت از حریم آل‌الله در سامرا، در وادی‌السلام نجف که شهره به آرامگاه مومنین است به خاک سپردند. پیکر مطهرش را در مسیر تشییع در پرچم هر دو کشور عراق و ایران پیچیدند و عمامه‌اش را به‌عنوان نمادی از خدمت به اسلام بر آن فراز کردند. استاد عرفانش در نجف برای خانواده شهید پیغام فرستاد: «به مادر هادی سلام برسانید و بگویید او یک‌شبه ره صد ساله را طی کرد و ما هم به حال او غبطه می‌خوریم.» تصویر هادی ذوالفقاری، «طلبه مجاهد شهید»، جانباز فتنه 88، مدافع حرم اهل بیت و مجاهد عاشق امام خامنه‌ای، آینه تمام‌نمای آرمان مشترک همت و باکری و سلیمانی و متوسلیان و باقی لشکر حسینیان در عصر غیبت است. شیردلی که راز مجاهده در مسیر الی‌الله را به قول آوینی با «خون» فاش کرد و شعار برخاسته از شعورش در راهپیمایی اربعین 93 چنین بود: «ما عاشق مبارزه با صهیونیست‌ها هستیم».
 پرده چهارم: خرمشهر، پایتخت شیر مردی
«علی منیعات» از اهالی منطقه کوت یشیخ خرمشهر بود. فتوای مرجعیت برای جنگ با حرامیان داعشی را که شنید لباس رزم بر تن کرد و لبیک‌گویان به عراق شتافت. علی تنها مدافع حرم اهل بیت نبود بلکه همچون پدران و برادران اسطوره‌ای‌اش، به سربازی در لشکر حق برای صیانت از آرمان امت واحده اسلامی مفتخر بود که اگر غیر از این بود هرگز نباید در «تکریت» شراب طهور شهادت را نوش می‌کرد. برای مسلمان غیرتمند آزار مظلومان غیرقابل تحمل است و در قاموس لشکر اسلام دایره ظلم‌ستیزی محدود به قبیله و عشیره و هم‌مذهبان و هموطنان نیست.
ابوعمار از فرماندهان حشد الشعبی– بسیج مردمی عراق- و یکی از فرماندهان گردان ابوالفضل العباس(ع) در حاشیه تشییع پیکر شهید منیعات در خرمشهر علی را اینگونه توصیف کرد: «شجاعت مردان ایرانی ناگفتنی و مثال‌زدنی است. علی مردی بود که در جبهه‌ها ما عراقی‌ها از شجاعتش و مردانگی او روحیه می‌گرفتیم. علی از فرماندهان جوان گردان مردمی ابوالفضل العباس(ع) بود که با هوش و ذکاوت خاص خود در طراحی عملیات‌هایی ضد داعش پیروزی‌های بزرگی برای حشد الشعبی عراق آفرید».
مرگش آنقدر برای سپاه دشمن اهمیت داشت که داعش با انتشار تصاویری، شهادت «ابوالحسن الایرانی» را مایه شعف خود خواند و مسؤولیت ترورش را برعهده گرفت. کاش کسی به حرامیان داعش می‌گفت تعریف از کشتار بزدلانه شجاع مرد عرب ایرانی تنها بر سیاهه افتخارات وی می‌افزاید. همسر ابوسفیان نیز مشابه تفاله‌های داعشی به جنگ حمزه جنگاور، عموی شیرمرد پیامبر شتافت و فرض جدی فضلا و علما چنین است که ارث نسل ابوسفیان، نخستین تروریست جامعه اسلامی، بزدلی تکثیر شونده است. ابوعمار از مناطق عملیاتی در عراق که علی منیعات در آنها شرکت مستقیم داشت نام برد و گفت از مناطقی بودند که علی با تمام توان و شجاعتش در آن مناطق حاضر شده بود.
وی می‌گوید: علی در جرف‌الصخر، تکریت، صلاح‌الدین و الانبار مردانه جنگید و برای ما و تمام نیروهای حشد الشعبی عراق اسطوره‌ای افتخارآمیز ماند و این افتخار فقط برای مردم ایران و خرمشهر نیست، چرا که قهرمانی را از دست داده‌ایم که از آن سوی مرزهای عراق به نصرت برادران خود آمده بود.
شیخ ناصر منیعات، رئیس عشیره منیعات در وصفش گفت: ایران، خرمشهر و عشیره منیعات به این مرد بزرگ و قهرمان کشور می‌بالد. نمی‌توان احساس غرور و افتخار را نسبت به این شهید ابراز کرد، چرا که زبان از گفتن رشادت‌های چنین جوانانی که زندگی و مال دنیا را ترک کرده و به نصرت برادران مسلمان خود عازم عراق شده‌اند قاصر است.
جوانان خرمشهری شرکت‌کننده در مراسم تشییع شهید منیعات در 26 اسفندماه، با سردادن تکبیر و فریاد یا زینب و یا حسین در خیابان‌های خونین‌شهر، جنبش «ما همه علی منیعات هستیم» را با هدف حفظ فرهنگ شهادت‌طلبی و نثار جان در مسیر اسلام و اهل‌بیت جهانی ساختند.
عادل خرمشهری گفت: قهرمانانی چون علی در خرمشهر زیاد هستند و همه ما آماده جهاد علیه کفر و تکفیر هستیم و دشمنان بدانند با وجود رهبری و مدیریت امام خامنه‌ای، ما جوانان لحظه‌ای از دفاع از مرزهای اسلامی غافل نخواهیم شد و هرجا لازم باشد جانمان را فدای کشورمان و اسلام خواهیم کرد.
 


Page Generated in 0/0081 sec