printlogo


کد خبر: 135806تاریخ: 1394/1/15 00:00
درسی که «حسین» به ما داد

محمد صمیمی*: برای شروع مطلب شاید بهتر باشد از آشنایی‌ام با مرحوم حسین بگویم. سال 80 بود که وارد دانشکده محلات شدم. 6 ماه اول هنوز کسی را پیدا نکرده بودم تا به‌عنوان دوست در کنارش باشم تا اینکه 6 ماه بعد هیات دانشجویان فاطمین را راه انداختیم و من هم مداحی را در همانجا شروع کردم. من مداحی می‌کردم و حسین زیارت عاشورا می‌خواند. از همان روزها رفاقت ما آغاز شد. از آن به بعد بود که همیشه پیش هم بودیم. رفت و آمدمان در محلات زیاد شده بود. من تا قبل از آن شعر نمی‌گفتم اما نشست و برخاست‌هایی که با مرحوم حسین داشتم من را به سمت شعر گفتن تشویق کرد. جرقه راه جدیدی که پیدا کرده بودم، در جلساتی زده شد که با مرحوم حسین و سیدمیثم حسینی داشتم. حسین شعر همه مداح‌ها را گوش می‌داد. عشق و علاقه او به خانم حضرت رقیه (س) عجیب بود. بعضی شب‌ها می‌شد زنگ می‌زد و می‌گفت اگر اینطور که روایت شده با حضرت برخورد کردند، خانم چه کشیده است محمد! در شرایطی که هیات‌های بزرگ سال به سال برای مداحی‌هایشان شعر می‌گفتند، ما با مرحوم حسین هفته به هفته برای هیات‌مان شعر جدید آماده می‌کردیم. دین من به حسین و دوستان از همین راه شکل گرفت. نکته‌ای که وجود دارد، اینکه وقتی می‌گویند همنشین خوب چقدر در زندگی انسان موثر است، همین است. خدا به من لطف کرد و دوست خوبی چون حسین را سر راهم قرار داد و مسیر زندگیم عوض شد و من به وادی سرودن شعر برای اهل بیت علیه‌السلام افتادم. در این 4-3 سال اخیر به‌خاطر درگیری‌هایی که داشتیم رابطه‌مان کمتر شد اما به واسطه نام امام حسین(ع) همدیگر را در هیات‌ها می‌دیدیم. روحیه عجیب و غریبی داشت؛ به جای اینکه من به او شعر بدهم، او به من می‌گفت که فلان مداح فلان چیز را خوانده و شاید بد نباشد که تو هم بخوانی. همین روحیه عجیب باعث شده که از آن شب تا به حال شبی نباشد که برایش گریه نکنم. اسم امام حسین روی رابطه و رفاقت ما بود. وقتی خبر فوت حسین را شنیدم به دو موضوع فکر کردم؛ اولین موضوع که شخصی است و البته برایم تجربه شد، این بود که باید قدر رفاقت‌هایمان را بدانیم. مرحوم حسین 2 هفته قبل از این حادثه به من پیامک داد که «تونستی به من زنگ بزن». من هم درگیر موضوعات دیگر، مدام امروز و فردا می‌کردم تا اینکه عید شد و حسین به سفر رفت و تماسم با او به جایی نرسید. این موضوع خیلی من را اذیت کرد. دومین موضوع هم همان عرق و تعصبش به اهل بیت بویژه خانم حضرت رقیه (س) بود و ان‌شاءالله به آبروی امام حسین(ع)، حسین ما با اهل بیت محشور شود.
* مداح و شاعر اهل بیت


Page Generated in 0/0065 sec