ثمانه اکوان: دعوای تکراری اختلاف تفاسیر از بیانیه لوزان که دقیقا در توافق ژنو نیز رخ داد به یکی از مهمترین موضوعات مطرح بعد از اتمام مذاکرات سوییس تبدیل شده است. به گزارش «وطن امروز»، در میان تحلیلها و تفسیرهای مختلف در این زمینه، روز گذشته نیویورک تایمز در یادداشتی به علل این اختلاف تفاسیر اشاره کرده است. این مقاله که توسط دیوید سنگر و مایکل گوردون نوشته شده است از هماهنگی کامل تیم آمریکایی و تیم ایرانی برای بیان تفاسیر مختلف جهت حفظ ظاهری غرور ملی ایرانیان خبر داده است. براساس این تحلیل، طرف ایرانی همچنین خواسته است لیستی از موارد توافق شده منتشر نشود. تلخیص شده این یادداشت در ادامه میآید: مذاکرات لوزان یکی از صدها جدلی بود که بین مقامات آمریکایی و ایرانی برای توافق روی مساله کنترل سلاح در تاریخ صورت گرفته است اما این صحبتها در دو نسخه طراحی شد و این نشان از عمق بیاعتمادیهای دو طرف دارد که تاکنون قراردادی موقتی را به پیش میبردهاند. یکی از سختترین و البته به قول یکی از مقامات آمریکایی حاضر در نشست لوزان، دردناکترین مسائل این بود که هزار سانتریفیوژ در فردو باقی بماند. اما در هر صورت این تعداد هم نباید مواد سوختی داشته باشد و نمیتواند در تولید سلاح هستهای مورد استفاده قرار گیرد. به جای سوخت، این سانتریفیوژها برای ایزوتوپهای دارویی میچرخند اما همین نیز مورد قبول مقامات نیست چرا که آنها بر این عقیدهاند حتی یک سانتریفیوژ نیز نباید در فردو در حال کار و چرخش باشد. بعد از مدتها گفتوگو و رایزنی، هر دو طرف به نقاط مشترک زیادی رسیدهاند و سعی کردهاند از مواضع قبلی خود کوتاه بیایند. این مساله برای آمریکا به معنی این است که ایران زیرساختهای هستهای خود را در برخی اشکال حفظ کند و برای ایران این مصالحه به معنای اعمال محدودیتهای شدید بر امکانات تولید و همچنین بازدیدهای سرزده از تأسیسات این کشور است که به گفته اوباما یکی از شدیدترین نوع از بازدیدهای سرزده از تأسیسات یک کشور در طول تاریخ است. با وجود این توافقهای اولیه، هنوز زود است که پیشبینی کنیم آیا این توافق به توافق نهایی تبدیل خواهد شد یا اینکه در واشنگتن یا تهران مورد بازبینی دوباره قرار میگیرد. زمانبندی اقدامات امدادی یا به بیان بهتر تسکین تحریمها هنوز به طور کامل حل و فصل نشده است و به همین دلیل است که هر دو طرف نظرات متفاوت و خاص خود را در بیانیههایشان در این باره مطرح میکنند.
ماجرای وایت برد شرمن
اما چگونه این اتفاقات به وجود آمده و چگونه دو طرف به متن بیانیههایی رسیدهاند که در بسیاری موارد با یکدیگر تفاوت دارد؟ هر کجا که وندی شرمن، مسؤول مستقیم مذاکرات هستهای با ایران سفر میکرد، یک تخته سفید با خود به همراه داشت که در لوزان نیز به همین روش این تخته را با خود به همراه آورده بود و دو طرف هر برداشت مشترکی که راجع به موضوعات داشتند روی این تخته نوشته و توافقها را هم به زبان فارسی و هم انگلیسی مورد محک قرار میدادند. این تخته، یک هدف دیپلماتیک بزرگ بر عهده داشت و به دو طرف اجازه میداد که پیشنهادات خود را بدون اینکه روی کاغذ آورده و جنبه رسمیتری به آن بدهند، روی آن یادداشت کنند. این تخته همچنین میتوانست مذاکرات را بدون سند باقی بگذارد که بدین ترتیب هیچ سندی وجود نداشت که بخواهد به ایران ارسال شود و توسط تندروها برای انتقاد به مذاکرات مورد استفاده قرار گیرد. یکی از مقامات کاخ سفید در این باره به نیویورک تایمز گفته است: این تخته، راهحل درخشان و البته به دور از فناوری نوین بود (البته این تخته معایب خود را نیز داشت و در یکی از جلسات، یکی از مقامهای آمریکایی با ماژیک معمولی روی تخته نوشت و از بین بردن رد اعداد محرمانهای که روی تخته باقی مانده بود به کار بسیار سختی تبدیل شد!).
چمدان بستنهای کری؛ تاکتیک فشار به ایران
وقتی در ماه گذشته، جان کری آماده بازگشت به لوزان میشد تا دوباره مذاکرات را از سر بگیرد، تیم فرانسوی به صراحت این سوال را مطرح کرد که چرا باید مهلتی نهایی برای توافق در نظر گرفته شود. از نظر آنها این کار به معنای رسیدن به هر نوع توافقی بود، نه رسیدن به توافق خوب. یکی از دستیاران جان کری در این باره گفت: میخواهید این بار شما برای چند ماه بهطور پیاپی پشت میز مذاکرات بنشینید و راجع به جزئیات بحث کنید تا ببینید میتوانید به نتیجه بهتری برسید یا نه! مذاکرات که فشردهتر شد، ایرانیها وزیر (رئیس سازمان) انرژی هستهای خود را نیز به مذاکرات آوردند و اوباما هم وزیر انرژی خود، «ارنست مونیز» را فرستاد تا مسائل به شیوه علمیتری بررسی شود. وندی شرمن همچنان با وایتبرد خود به مذاکرات میرفت اما هر موضوعی که کنار گذاشته میشد، حداقل دو موضوع دیگر جای آن را میگرفت و دیدارها به دیروقت کشیده میشد. معلوم بود که کری احساس میکند در قفس است، چندین بار برای دوچرخهسواری به بیرون رفت، یک بار هم به کافهای رفت تا تولد خبرنگاران را جشن بگیرد. در اتاق مذاکرات هم ماشین اسپرسو مدام در حال کار بود و دو طرف تلاش میکردند بیدار بمانند. اما وقتی ۳۱ مارس هم سپری شد، دیگر نمیشد از کار دست کشید. ایرانیها میدانستند که کری باید به کنگره نشان دهد پیشرفتی صورت میگیرد و از این رو، این سررسید موعد توافق برای او مهم است در حالی که برای طرف ایرانی اهمیتی نداشت. کری هم به عنوان تاکتیک اعمال فشار، مدام برنامه برگشت خود را مطرح میکرد و تیم او نیز چمدانهایشان را بسته بودند و سه بار هم به هواپیما فرستادند. وقتی از محمدجواد ظریف در روز چهارشنبه گذشته سوال شد که چقدر خوابیده است؟ او جواب داد: «دو ساعت البته من خوششانسترینشان بودم!»
حفظ غرور ملی با سانتریفیوژهای بیکار
سرانجام، اوباما پذیرفت که برخی سانتریفیوژهای فردو بدون سوخت فعال باشند، مقامات دولت اوباما تعجب کردند که طرف ایرانی میخواهد هزار سانتریفیوژ بیهوده در چرخش باشند تا صرفاً غرور ملی حفظ شود. همین مساله درباره اراک هم تکرار شد، وقتی طرف ایرانی قبول کرد تا اراک بازطراحی شود و کارآییاش تغییر کند. این رویکرد درباره رآکتور اراک نیز دوباره تکرار شد و طرف ایرانی موافقت کرد که رآکتور اراک را دوباره طراحی کند. اوباما بعد از این از تیم اطلاعاتی خود خواست که روی نیات و اهداف و نظر آیتالله خامنهای درباره توافق احتمالی هم تحقیق کنند اما به نتیجهای دست نیافت. یکی از مقامها در این زمینه گفت: ما اصلاً به هیچ نتیجهای در این زمینه نرسیدیم. باید صادقانه بگوییم که نظر آیتالله خامنهای در این باره کاملاً برای ما ناشناخته بود. بعد از این بسیاری از مسائل مورد اختلاف به دورهای بعدی مذاکره موکول شد. یکی از آنها جدول زمانی برای برداشتن تحریمها بود و دیگری چگونگی دور کردن ذخایر عظیم اورانیوم ایران از این کشور. طرف ایرانی خواست که لیستی از موارد توافق شده منتشر نشود و حتی طرفین قبول کردند هر کدام، موارد مورد توافق را از دید خود بیان کنند، البته تا زمانی که متناقض نباشد؛ و از این رو، دو سند متفاوت حاصل شد و آنچه ظریف پشت تریبون اعلام کرد با آنچه کری در سخنانش مطرح کرد متفاوت بود. کری درباره فاصله زمانی 15 ساله و 25 ساله صحبت میکرد و ظریف چیز دیگری را مطرح میکرد. ظریف نیز مطرح کرد ما به غنیسازی اورانیوم، تحقیقات و گسترش برنامه هستهای خود ادامه میدهیم، رآکتور آب سنگین ما مدرن خواهد شد و تأسیسات ما در فردو نیز همچنان به کار خود مشغول میماند. هر کدام فقط صحبتهای مدنظر خود را بیان کردند.