تقی راستگو: رخدادهای روزها و ماههای جاری اوکراین بهگونهای پیش میرود که سالها بعد تحلیلگران و نویسندگان مسائل بینالمللی از آن بهعنوان نقطه آغاز دوره نوتقابلی مسکو با غرب و شاید حلقهای در زنجیر مرزبندی دو سوی آتلانتیک سخن به میان خواهند آورد. بیش از 2 دهه از فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی میگذرد و در این مدت روسیه به رغم سودای اعاده جایگاه ابرقدرت شرقی نتوانسته است خود را فراتر از آنچه هست، به نظام بینالملل بقبولاند. اکنون بحران اوکراین زمینههای جهش روسیه به سمت نقاط فرازین سلسله مراتب بینالمللی را فراهم کرده است.
روسیه در زمانی که آمریکا نشانی از هژمون مسلط یکجانبهگرا، غیرقابل رقابت و تهاجمی را بروز نمیدهد، اتحادیه اروپایی با مشکلات اقتصادی خود دست به گریبان است و قدرتهای نوظهوری چون برزیل، چین، آفریقایجنوبی، هند و... بر توان کنشگری خود در نظام بینالملل میافزایند از پلکان اوکراین بالا میرود و در برابر زیادهخواهی واشنگتن و متحدان اروپاییاش به فکر ایستادگی است. در واقع مسکو قصد دارد این بار برخلاف سالهای گذشته در برابر رقیبان غربی پا پس نکشد و منافع راهبردی خود را به طور کامل در حوزه نفوذش استیفا کند. بهترین بهانه برای این تصمیم روسیه ایجاد شکاف در جبهه رقبای غربی است. در حالی که اروپاییها به دنبال رفع چالشهای پدیدارشده در روابط خود با روسیه هستند، آمریکا همچنان به دنبال بهانهای است تا «ولادیمیر پوتین» رئیسجمهوری روسیه را به گوشه رینگ بحران اوکراین برده و با ضربات تهدید نظامی وی را تسلیم کند. اختلاف یادشده از زمان برگزاری اجلاس امنیتی مونیخ (6 تا 8 فوریه/ 17 تا 19 بهمن) آشکارتر شد یعنی زمانی که «ژوزف بایدن» معاون رئیسجمهوری آمریکا در این اجلاس اظهار داشت: «ایالات متحده متعهد به دفاع از اوکراین در برابر شورشیان مورد حمایت روسیه است، با این حال از راهحل مسالمتآمیز برای بازگرداندن آرامش به اوکراین استقبال میکند». این اظهارات نشان داد سیاست دولت آمریکا ـ حداقل در عرصه اعلان ـ از نظر تندروهای کنگره مبنی بر تسلیح بیشتر دولت اوکراین در برابر مخالفان داخلی و به عبارتی روسیه چندان دور نیست.
همزمان با این اعلام نظر، دور جدید گفتوگوهای مقامات اروپایی و رهبران روسیه در مسکو کلید خورد و «آنگلا مرکل» صدراعظم آلمان و «فرانسوا اولاند» رئیسجمهور فرانسه بر سر مسائل اوکراین و بحران آن با پوتین پای میز مذاکره نشستند.
هرچند رهبران 3 کشور، حاضر به اعلان نظر درباره نتایج گفتوگو در کرملین نشدند اما بسیاری از رسانههای غربی (مانند گاردین و بیبیسی) از کنار رفتن بخشهایی از ابرهای تیره روابط مسکو- بروکسل (پایتخت اتحادیه اروپایی) و امکان بازگشت به «توافق مینسک» خبر دادند؛ توافقی که اواخر تابستان سال جاری در پایتخت بلاروس بین طرفهای درگیر در بحران اوکراین بر سر آتشبس به امضا رسید. پس از آن مرکل به واشنگتن رفت تا در دیدار با «باراک اوباما» رئیسجمهوری آمریکا، وی را برای همسویی با بروکسل در زمینه جلوگیری از ارسال سلاح و تشدید بحران در اوکراین متقاعد کند. با این حال شواهد نشان میدهد آمریکاییها قصد عقب نشستن در برابر مسکو حتی به قیمت افزایش شکاف در دو سوی آتلانتیک را ندارند. در پی رایزنیهای مقامهای مسکو و بروکسل برای توقف منازعات نظامی و بازگشت به توافق مینسک، «پترو پروشنکو» رئیسجمهوری اوکراین تایید کرد شبهنظامیان نزدیک به روسیه در شرق اوکراین به میزان قابل توجهی سلاحهای سنگین خود را از صحنه درگیریها عقب کشیدهاند. این در حالی است که همزمان مقامهای آمریکایی اعلام کردند تانکها و تجهیزات سنگین نظامی روسی وارد اوکراین شده و مفاد آتشبس را نقض کردهاند. از همین رو آمریکا لازم میداند اقدامات لازم را در شرق اوکراین بهعنوان نواحی «تحت حکومت ترور» به انجام برساند. درباره شرایط کلی بحران اوکراین باید گفت این کشور از زمان فروپاشی اتحاد جماهیر شوروی به دلیل موقعیت ژئوپلیتیک، عرصه رقابت بین مسکو و دولتهای غربی بوده است. یکی از نقاط عطف این رقابت «انقلاب نارنجی» در سال 2004 بود که منجر به قدرت گرفتن نیروهای طرفدار غرب در این کشور اروپای شرقی شد. 10 سال بعد نیز همین نیروها تحت حمایت آمریکا و کشورهای اروپای غربی، «ویکتور یانوکوویچ» رئیسجمهور قانونی و مورد حمایت روسیه را برکنار کردند و همین مساله سبب تقابل نیروهای غربگرا و طرفداران روسیه در اوکراین شد. اواسط مارس 2014 برگزاری همهپرسی جدایی شبهجزیره «کریمه» در مناطق شرقی اوکراین که روسزبانهای این کشور را در خود جای داده است، سبب شد کریمه از اوکراین منتزع و به قلمرو روسیه منضم شود. این رخداد نقطه عطف دیگری بود که بر رقابتهای داخلی و خارجی در اوکراین دامن زد و این کشور را به سمت جنگ داخلی سوق داد. ناکارآمد بودن فعالیتهای دیپلماتیک برای بازگرداندن آرامش به اوکراین و چالشهای رقابت با مسکو برای کشورهای اروپایی سبب شد رهبران قدرتهای مهم اروپای غربی متفاوت با آمریکاییها به سمت پویاتر کردن فعالیتهای دیپلماتیک حرکت کنند و از رهبران روسیه بخواهند پای میز مذاکره حاضر شوند. اختلاف نظرهای کشورهای اروپایی و آمریکا در زمینه برونرفت از وضعیت بحران در اوکراین در حالی افزایش یافته که در ماههای نخست جنگ داخلی در این کشور اروپای شرقی، جبهه غربی ضدروسی از انسجام مواضع بیشتری برای عقب راندن روسیه و قرار دادن این کشور در تنگنای تحریم و تهدید برخوردار بود. در حالی که آمریکاییها افزایش تحریمهای ضدروسی را همچنان روی میز خود دارند، اتحادیه اروپایی تاکنون چندین بار بسته تحریمهای خود ضدروسیه را به تعویق انداخته است.
کارشناسان، اختلافنظرها در دو سوی آتلانتیک را ناشی از عوامل متعددی میدانند. اوباما در آمریکا از سوی رقبای سیاسی با انتقادهای فراوانی در زمینه سهلانگاری در بحران اوکراین و انفعال در برابر روسیه روبهرو است و در مدت زمان باقیمانده از حضور در کاخ سفید میکوشد کارنامه قابل دفاعی در این بحران بینالمللی از خود بر جای گذارد و مانع خروج دموکراتها از کاخ سفید در انتخابات آتی ریاستجمهوری (در سال 2016 میلادی) شود؛ از این رو بر ایدههایی چون تجهیز بیشتر نظامی اوکراین در برابر مخالفان و نیز اعمال فشار بر مسکو تاکید میکند.
در برابر، اروپاییها مناسبات پیچیدهتری با روسیه دارند. یکی از مهمترین مولفههای مناسبات مسکو با کشورهای اروپایی مساله صادرات انرژی است که سبب شده اروپاییها به دنبال کنترل بحران و کاهش تنش با کشور بزرگ صادرکننده انرژی به غرب باشند. مساله دیگر مجاورت جغرافیایی اروپا با اوکراین بحرانزده است و از این رو مسائل امنیتی اروپا با آمریکا در این زمینه تمایز مییابد. در شرایطی که آمریکاییها در اندیشه گسترش ناتو به شرق و تجهیز بیشتر اوکراین هستند، اروپاییها دغدغههای امنیتی خاص خود را در زمینه تشدید ناامنی در شرق اتحادیه اروپایی دارند. یکی از اهداف دولتهای اروپایی از حمایت از نیروهای غربگرا کشاندن دولت کییف به سمت اتحادیه اروپایی و تحدید عرصه نقشآفرینی راهبردی مسکو است. در شرایطی که اوکراین در مسیر پیوستن به سازمان ناتو یا اتحادیه اروپایی قرار گرفته، پذیرش اوکراین بحرانزده در این سازمانها به منزله متعهد شدن دولتهای غربی برای حمایت از کییف در برابر مسکو است که این مساله روابط اتحادیه اروپایی و روسیه را وارد فازی بدون بازگشت خواهد کرد از این رو پایان دادن به بحران اوکراین در دستورکار قدرتهای اروپایی چون فرانسه و آلمان قرار گرفته است. مولفه دیگر مناسبات اقتصادی و تجاری روسیه و اتحادیه اروپایی است. براساس اعلان گمرک روسیه در سال 2013 حجم تبادلات اقتصادی بین بروکسل و مسکو بیش از 417 میلیارد دلار بوده است. در ماههای گذشته کاهش مبادلات به خاطر برخی تحریمها به روابط تجاری دوجانبه آسیب زده و زیانهای چشمگیری به بار آورده است.
با توجه به این مسائل، اروپاییها اراده خود را بر حل بحران اوکراین قرار دادهاند، هرچند دستورکارهای تنشزدایی با مسکو به افزایش فاصله با واشنگتن بینجامد.
در این زمینه «یورونیوز» نوشت: «ظاهرا شکاف میان کشورهای غربی در قبال بحران اوکراین بیشتر میشود. مقامات اروپایی اصرار دارند نمیخواهند به اوکراین سلاح بفرستند. تنها کسی که در این میان برنده خواهد شد، پوتین خواهد بود».