printlogo


کد خبر: 135900تاریخ: 1394/1/16 00:00
نگاهی به بیانات رهبر انقلاب در صحن مطهر حضرت امام رضا(ع)
رمز ماندگاری ملت ایران؛ مقاومت در برابر استکبار

شهاب‌الدین سینایی: امسال نیز به سنت سال‌های گذشته رهبر حکیم انقلاب در اولین دیدار نوروزی خود با آحاد ملت در رواق امام خمینی بارگاه ملکوتی حضرت امام علی بن موسی‌الرضا علیه آلاف التحیه و الثنا، نکات و موضوعات اساسی یک سال آینده را با مردم و مسؤولان دولتی مطرح ساختند.
با بازخوانی دوباره این بیانات مهم، رهنمودهای ذیل قابل استخراج است:
* امر به ‌معروف و نهی از منکر، زیربنای همه حرکات اجتماعی اسلام است.
* تخریب منتقدان توسط دولت، خلاف تدبیر و اعتدال است.
* آحاد ملت و گروه‌های سیاسی منتقد دولت می‌توانند و به تعبیر صحیح‌تر «باید» نگران شرایط کشور و دولت باشند.
* سازش با استکبار، اشتباهی است که خطا بودن آن تاکنون بارها اثبات شده است.
* من(رهبری) به رغم حمایتم از تمام دولت‌ها چک سفید امضا به هیچ دولتی نداده و نمی‌دهم.
* با پذیرفتن حرف زور استکبار و زیر بار حرف زور استکبار رفتن، هیچ مشکلی حل نخواهد شد.
* رئیس‌جمهور آمریکا در پیام نوروزی‌اش باز هم دروغ گفت.
* هدف فعالیت‌های اقتصادی باید سرمایه‌گذاری روی تولید ملی باشد.
* آمریکا بیش از ایران به مذاکرات احتیاج دارد.
* مذاکره با آمریکا «صرفاً» بر سر موضوع هسته‌ای است و نه موارد دیگر.
* لغو یکجای تحریم‌های اعمالی ظالمانه علیه ایران باید جزئی از توافق بوده و بلافاصله پس از توافق اجرایی شود، نه اینکه نتیجه مذاکرات باشد.
و ...
این گزاره‌ها مهم‌ترین محورهای فرمایشات مبسوط رهبر بزرگوار انقلاب در صحن مطهر حضرت امام رضا علیه‌السلام را تشکیل داد. با بررسی کمی و کیفی بیانات حضرت معظم‌له، تاکیدات ایشان مبنی بر «عقب ننشستن ایران مقابل حرف زور استکبار» را می‌توان یکی از مهم‌ترین رهنمودهایی دانست که ایشان بارها در لابه‌لای فرمایشات‌شان به بهانه‌های گوناگون بدان تاکید فرمودند.
اما به راستی دلیل تاکیدات مکرر رهبر عالیقدر نظام اسلامی در این رابطه چیست؟ این موضوع را می‌توان از 3 منظر گذشته، حال و آینده مورد تدقیق قرار داد.
یک- درس‌هایی که تاریخ معاصر به ایران می‌آموزد (گذشته)
مروری بر ادوار گوناگون تاریخ کشورمان به ویژه یکصد سال اخیر عبرت‌های فراوانی را در این رابطه در اختیار می‌گذارد. حوادث مهمی چون «انحراف مشروطه»، «آشوب پس از مشروطه»، «وضعیت نابسامان ایران در جنگ اول جهانی»، «روی کار آمدن دیکتاتوری رضاخانی»، «اشغال ایران توسط متفقین در جنگ دوم جهانی»، «سرنوشت نهضت ملی شدن صنعت نفت ایران و دولت محمد مصدق» و... ، همه و همه نشان از تجربیات تلخی دارد که تمام آنها در نتیجه تسلیم شدن در برابر زور عاید کشورمان شد. این تجربیات تلخ تاریخی بینشی را در اختیار می‌گذارد که بنا بر آن هرگونه تسلیم در برابر قدرت‌های زورگوی دنیا را از اساس رد می‌کند. بی‌تردید ذهنیت تاریخی که بیش از هرچیز برخاسته از تجربیات تاریخی یک کشور است، یکی از پایه‌های اصلی عقلانیت آن کشور را تشکیل می‌دهد. بر اساس چنین ذهنیت تاریخی‌ای است که رهبر مدبر انقلاب اسلامی، مکرراً بر ضرورت مقاومت و عدم وادادگی در برابر قدرت‌های بزرگ دنیا - حال انگلستان باشد یا آمریکا - تاکید می‌فرمایند.
دو- وضعیتی که در آن به سر می‌بریم (حال)
وضعیت کنونی کشور به جهات گوناگون به ویژه در نوع تنظیم و اجرای روابط خارجی و به‌ویژه نوع مناسبات ما با «شیطان بزرگ» ویژگی «منحصر به فرد» بودن را با خود یدک می‌کشد. در هیچ دولتی از دولت‌های پس از انقلاب نوع مناسبات ما با غرب و به‌ویژه رژیم ایالات متحده اینگونه نبوده است. همین مساله خواه‌ناخواه - و البته با عنایت به همان ذهنیت تاریخی‌ای که بدان اشاره شد - نگرانی را برای هر انسان دغدغه‌مندی به همراه دارد. هر چند این موضوع را می‌توان با 2 عینک «خوش‌بینانه» و «بدبینانه» نگریست لکن نکته اساسی آن است که فارغ از نوع نگاه ما، آمریکا، غرب و اصولا تمام دولت‌های دنیا در تنظیم نوع مناسبات خود با دیگر کشورها، منافع ملی خود را مدنظر قرار می‌دهند و نه چیز دیگر. نزدیکی بیش از حد به دولتی که چه خوش‌مان بیاید و چه خوش‌مان نیاید «امپریالیست‌ترین» دولت جهان است هرچند شاید در کوتاه‌مدت منافع اندکی را برای کشور و به عبارت صحیح‌تر برای دولت وقت (یازدهم) در بر داشته باشد و باعث حل و فصل برخی مشکلات اقتصادی شود لکن بنا به تجربه تاریخی ملت ایران و بسیاری دیگر از ملت‌ها در میان‌مدت و به‌ویژه در بلندمدت تماماً ضرر و زیان خواهد بود. نگاهی به نوع مناسبات دولت ایالات متحده با بسیاری کشورهای غرب آسیا و شمال آفریقا از جمله عراق، مصر و لیبی و بسیاری از کشورهای آمریکای جنوبی چون آرژانتین به وضوح این ادعا را اثبات می‌کند. این امر و حساسیت بر نوع رابطه با دولت ایالات متحده را باید برخاسته از «بدبینی» (البته در حقیقت، واقع‌بینی) دانست و نه «بدخواهی».
سه- نتایج و پیامدهای کرنش در برابر زورگویان(آینده)
در مثل، مناقشه نیست؛ قانونی وجود دارد مبنی بر اینکه هرگاه 2 حیوان با یکدیگر مواجه شوند، آنکه ترس بیشتری از خود نشان دهد و در معنای صحیح‌تر در برابر دشمن زودتر «تسلیم» شود، محکوم به شکست است. اساساً حتی در حیات‌وحش تنها قدرت فیزیکی طرفین تعیین‌کننده نتیجه نبرد نخواهد بود بلکه تسلیم شدن در برابر زور زورگویان خود موجبات تهاجم و درندگی بیشتر حریف را در بر خواهد داشت. این امر به طرق دیگر در نظام بین‌الملل که از جهات بسیاری با حیات‌وحش مشابهت دارد نیز مصداق دارد. به عبارت دیگر تسلیم در برابر زورگویی دشمن موجبات شکست و هزیمت یک ملت را به بار می‌آورد. عینی‌ترین و نزدیک‌ترین نمونه‌های تاریخی این موارد را می‌توان در نوع برخورد ویتنام و عراق در برابر تهاجم و تجاوز دولت ایالات متحده به نظاره نشست. ویتنام به‌رغم عدم برخورداری از تجهیزات خاص نظامی با تسلیم نشدن در برابر زورگویی دولت ایالات متحده یکی از شکست‌های تاریخی را به آمریکا تحمیل کرد؛ با این حال عراق در زمان صدام با تمام ادعاهای خود تنها به دلیل تسلیم شدن زودهنگام در برابر ایالات متحده یکی از آسان‌ترین پیروزی‌ها را نصیب آمریکا کرد.
به عبارت دیگر عدم مقاومت در برابر دولت‌های زورگویی چون آمریکا تنها موجبات درندگی بیشتر آنها را فراهم خواهد کرد.
نکته پایانی آنکه تسلیم شدن در برابر زورگویان نه تنها «منافع ماندگاری» را عاید این نسل نخواهد کرد بل بی‌تردید خسران‌های جبران‌ناپذیری برای نسل‌های آینده به بار
خواهد آورد.
 


Page Generated in 0/0047 sec