printlogo


کد خبر: 136293تاریخ: 1394/1/23 00:00
بررسی گذشته و حال جنوبی‌ترین کشور شبه‌جزیره عرب ـ 2
یمن تا پایان هزاره

محمدصادق حاج‌صمدی: در نوشتار پیشین به صورت اجمالی به تاریخ یمن از بعثت پیامبر تا پایان حکومت امیرالمومنین پرداختیم. با نگاهی گذرا بر تاریخ یمن می‌توان دریافت که یمنی‌ها به‌عنوان بازویی قدرتمند در فتح ایران، شامات، شمال آفریقا و اندلس محسوب می‌شدند که از میان آنها می‌توان به قوم «کِنده» اشاره کرد. از نمونه‌های بارز اهمیت آنان در توازن قوا نیز می‌توان به دست کشیدن آل‌کنده در جنگ صفین اشاره کرد که روایتی مشهور است و سپاه امیرالمومنین (ع) را زمینگیر کرد. قوم کنده همچنین یکی از اصلی‌ترین حامیان به قدرت رسیدن بنی‌امیه بودند و مخصوصا در روی کار آمدن مروان اول فعالیت‌شان چشمگیر بود. قبایل یمنی همچنین امیرنشین‌های قدرتمندی در شمال آفریقا ایجاد کردند اما یمن هیچ‌گاه به‌طور کامل به‌دست امویان نیفتاد. در سال 126 هجری قمری امام عبدالله بن یحیی کندی که از اباضیه بود در حضرموت و عمان غالب شد و امیر اموی صنعا را اخراج و مکه و مدینه را تصرف کرد. او که به طالب الحق معروف بود اولین حکومت اباضیه را بنا نهاد اما 2 سال بعد در طائف کشته شد.
پس از آن محمد بن عبدالله بن زیاد حکومتی را در تهامه از خلیج عقبه تا باب‌المندب بنا نهاد که به آل زیاد معروف شدند. حکومت آل زیاد از قنفذه تا عدن را شامل شد و بنی‌عباس را به رسمیت شناخت و با حاکم حبشه متحد شد. با این حال هیچ‌گاه برای حضرموت و مناطق کوهستانی یمن دندان تیز نکرد و به حکومت بر مناطق ساحلی یمن اکتفا کرد. در این حالت بنی یعفر از طایفه حمیر بر مناطق کوهستانی از تعز تا سعده حکومت کردند و منطقه حضرموت به‌عنوان دژ اباضیه باقی ماند در حالی که به حکومت عباسیان نیز نپیوست.  
در این وضعیت بود که در سال 280 هجری قمری اولین امام زیدی به نام یحیی بن حسین رسی علوی از مدینه به یمن آمده و در شهر سعده اقامت کرد. وی اولین کسی بود که مردم یمن را به مذهب زیدی دعوت کرد و به نشر و ترویج این مذهب پرداخت و توانست عده زیادی را دور خود جمع کند به طوری که از وی به‌عنوان «اولین امام زیدیه» یاد می‌کنند.
از آن پس با گذشت زمان مذهب زیدی در اکثر نقاط یمن، بویژه در میان قبایل نفوذ پیدا کرد که در نوشتاری جداگانه به تفصیل به زیدیان یمن خواهیم پرداخت لکن پس از امامت یحیی، آل بکیل و بنی حاشد (که امروز یکی از متنفذ‌ترین قبایل یمن است) امامت او را پذیرفتند و به 2 بال امامت معروف شدند. یحیی بن حسین دولت خود را در نجران و سعده بنا نهاد و تلاش کرد صنعا را که در تملک بنی یعفر بود فتح کند. لکن در 288 هجری شکست سختی خورد و از آن دست برداشت. با این حال 3سال بعد قرمطیان (اسماعیلیان) به صنعا یورش بردند و حاکم آن اسعد بن ابراهیم را مجبور به عقب‌نشینی به الجوف کردند. پس از آن تا سال 300 هجری صنعا بیش از 20 بار بین اسماعیلیان و آل یعفر دست به دست شد تا اینکه در سال 302 هجری اسعد ابراهیم آن را فتح کرد. اگرچه کشور طی جنگ‌های پی‌درپی بین قبایل به وضعیتی نابسامان دچار شده بود.
در سال 378 عبدالله بن قحطان امیر بنی یعفر، شهر زبید را فتح کرد و سوزاند و بدین ترتیب حاکمیت زیادیان را که در سواحل غربی یمن جریان داشت برچید.
تا سال 431 هجری یمن حکومتی واحد نداشت و هر قبیله‌ای در قلمرو خود حاکمیتی مستقل داشت که بعضا با خلفای عباسی روابطی حسنه داشتند. تا اینکه در این سال صلیحیان بر مناطق کوهستانی یمن حاکم شدند. 20 سال بعد علی بن محمد صلیحی زبید را فتح کرد و النجاح حاکم آن را کشت و آل نجاح را به دهلک فراری داد. سال بعد صلیحیان، عدن را متصرف شدند و بدین ترتیب حضرموت نیز به‌دست آنها افتاد. تا سال بعد علی بن محمد، یمن کبری را نیز فتح کرد که شامل نجران، عسیر و جیزان از عربستان امروز می‌شد و سپس مکه را فتح کرد و این تنها مرتبه بعد از خلافت امام حسن علیه‌السلام است که یکی از فرق شیعی در مکه به حکومت می‌رسد. علی بن محمد با عموزاده خود اسما بنت شهاب ازدواج کرد و او را به‌عنوان ملکه خود برگزید و اختیاراتی قابل توجه به او برای اداره مملکت داد و امر کرد خطبه‌های نماز جمعه را به نام هردوی آنها بخوانند که در میان اعراب اقدامی قابل توجه و تقریبا منحصر به فرد محسوب می‌شود. لکن در سال 476 علی الصلیحی به دست آل نجاح در میانه راه مکه کشته شد و پس از او فرزندش احمد المکرم امارت آل صلیح را عهده‌دار شد و انتقامی سخت از آل نجاح گرفت. احمد، بنی زریع را به امارت عدن گماشت لکن به دلیل جراحات بسیاری که در جریان جنگ‌های داخلی برداشته بود از امارت کناره گرفت و آن را به همسرش اروی بنت احمد سپرد. ملکه اروی پایتخت را از صنعا به جبلا منتقل کرد. در زمان او روابط میان امارت یمن و خلفای فاطمی مصر به اوج خود رسید که همزمان بود با دوره شکوفایی و اوج قدرت فاطمیان مصر. ملکه اروی همچنین مبلغان اسماعیلی را به هند فرستاد تا در میان تازه مسلمانان هندوستان مذهب اسماعیلی را ترویج دهند. ملکه اروی تا سال 532 حکومت کرد در حالی که دومین ملکه یمن بود. شاید مردم یمن تنها ملتی از اعراب باشند که زنان آنها از حقوق اجتماعی با چنین سطحی در طول تاریخ برخوردار بوده‌اند. اروی بنت احمد، زنی محبوب در میان مردم بود تا جایی که در ادبیات عامه یمن از او به‌عنوان بلقیس صغری یاد می‌شود.
صلیحیان اگرچه اسماعیلی مذهب بودند و در ترویج آن می‌کوشیدند اما آزادی فرق اسلامی در عهد آنان در یمن رسمیت داشت. با این حال در مدت کوتاهی پس از وفات ملکه یمن در میان 5 مذهب و قبایل پیرو آن تقسیم شد تا اینکه ایوبیان، فاطمیان مصر را سرنگون کردند و توران شاه ایوبی یمن را در سال 569 فتح کرد. توران شاه، زبید را از آل مهدی و عدن را از آل زریع گرفت لکن سلاطین حمدانی صنعا 9 سال مقابل او مقاومت کردند اما در آخر صنعا به دست ایوبیان افتاد. اگرچه پس از آن ایوبیان حکومت خود را در یمن تثبیت کردند با این حال از تسخیر دژ‌های زیدیه در شمال یمن بازماندند. در سال 587 زیدیان کوکبان علیه ایوبیان شوریدند. 5 سال بعد امام عبدالله بن حمزه با معزالاسلام، سلطان ایوبی یمن وارد جنگ شد. عبدالله بن حمزه زیدی در این کشمکش شکست خورد لکن توانست صنعا و ذمار را فتح کند. در سال 598 هجری قمری المعز ترور شد. با این حال زیدیان به رهبری امام عبدالله تا پایان عمر او در سال 613 به جنگ با ایوبیان ادامه دادند. اما پس از او زیدیه پراکنده شدند و با ایوبیان پیمان متارکه جنگ امضاع کردند. با این حال در سال 623 ایوبیان شکست خوردند و مسعود یوسف ایوبی یمن را ترک کرد.
در سال 626 عمر بن رسول که از 6 سال پیش به‌عنوان معاون ایوبیان در یمن حکومت کرده بود سلسله آل‌رسول را بنا نهاد و خود را ملک منصور نامید. عمر حکومت خود را از ظفار در عمان تا مکه در عربستان گسترش داد و در ابتدا زبید را به پایتختی برگزید اما پس از آن به مناطق کوهستانی نقل مکان کرد و در صنعا به تخت نشست. با این حال پایتخت‌های رسولیان، زبید و تعز بود. اگرچه او حکومتی قدرتمند تشکیل داد اما به دست برادر زاده‌اش در سال 646 ترور شد. پس از آن فرزند عمر، یوسف، با شورشیان رسولی درگیر شد و آنها را پراکنده کرد. همچنین حملات زیدیان را که در کوهستان‌ها همچنان مستقل مانده بودند و از فرصت مرگ عمر سودجسته بودند عقب زد و به المظفر (پیروز) ملقب شد.
همزمان در سال 656 خلافت عباسیان در بغداد به دست مغولان سقوط کرد و المظفر یوسف اول خود را خلیفه خواند و تعز را به دلیل موقعیت سوق‌الجیشی و اشرافش بر عدن به‌عنوان پایتخت برگزید. المظفر در سال 695 و پس از 47 سال حکومت درگذشت. نقل است هنگامی که خبر مرگ او به امام زیدی متوکل مطهر بن یحیی که در کوهستان‌های شمالی حاکم بود رسید، گفته بود بزرگ‌ترین پادشاه یمن که تیغش نیزه‌های ما را شکسته بود درگذشت.
رسولیان با هند و شرق دور روابط تجاری گسترده‌ای ایجاد کردند و با استفاده از بنادر خود تجارتی پر سود بین شرق و غرب دنیای مسکون عصر خویش برقرار کردند. همچنین کشاورزی در یمن در عهد آنها گسترش یافت و مخصوصا کشت درختان نخل مورد توجه قرار گرفت. همزمان قهوه به محصولی سود آورد در یمن تبدیل شد و بالطبع تجارت در دریای سرخ نیز اهمیتی دوچندان یافت. مردم تهامه و یمن جنوبی نیز وفادارانه به رسولیان خدمت می‌کردند، اگرچه جلب حمایت قبایلی که در کوهستان‌های شمال یمن سکونت داشتند همیشه مساله‌ای قابل توجه در دربار آل‌رسول بود. رسولیان شافعی همچنین مدارس بسیاری را بنا نهادند و به ترویج مذهب خود پرداختند به شکلی که همچنان یکی از عمده‌ترین مذاهب در یمن شافعیان محسوب می‌شوند. در عصر آنان تعز و زبید به شهرهای بین‌المللی جهان اسلام برای آموزش‌های دینی تبدیل شدند. سلاطین آل‌رسول خود نیز به دانش و رسالات متعددشان در علوم مختلف از کشاورزی گرفته تا فقه و نجوم مشهور بودند. از اشرف اسماعیل، فرزند سلطان افدل کتابی در تاریخ یمن به جا مانده و شهر‌های تعز و عدن مساجد و مدارس بسیاری را از آن دوران در خود دارند.
سلسله آل‌رسول را می‌توان به قدرت مقدر‌ترین حکومت یمن پس از اسلام دانست که شجره‌نامه‌ای برای خود از دوران باستان داشتند که از آن برای مقاصد سیاسی استفاده می‌کردند. آل‌رسول همچنین یمن را که به دلایل جغرافیایی و مردم‌شناسی مجموعه‌ای متفق و غیر متحد بود، یکپارچه کردند و برای پرده‌داری کعبه و نفوذ در حجاز نیز با رقبای دیگر خود در شبه جزیره عربی و مجموعه‌هایی که پس از خلافت عباسی سر برآورده بودند رقابت می‌کردند. با این حال بنی رسول نیز مانند دیگر سلسله‌های پادشاهی دستخوش رقابت وارثان ناراضی شد. اتفاقی که شورش‌های قبایل دیگر را نیز به همراه داشت و موجب شد در 12 سال پایانی حکومت آنها یمن به کشوری پاره پاره تبدیل شود و زمینه برای به قدرت رسیدن بنی طاهر در یمن فراهم شود.
طاهریان قبیله‌ای از قبایل یمن جنوبی بودند که در جوبان زندگی می‌کردند. آل طاهر روابطی تنگاتنگ با بنی رسول داشتند و حتی عروس سلطان احمدالنصیر از آنان بود. با این حال فروپاشی و ضعف قدرت بنی رسول باعث شد در سال 827 هجری قمری فرصت لازم برای روی کار آمدن طاهریان فراهم شود. آل طاهر عدن را متصرف شدند و آخرین سلطان رسولیان مسعود القاسم حکومت را رها کرد و به مکه فرار کرد. امیر بن طاهر خود را سلطان یمن خواند و زبید را پایتخت خود قرار داد. عاملی که باعث شد زبید موقعیت علمی و اقتصادی خود را در جهان اسلام آن زمان حفظ کند. طاهریان نیز مانند آل‌رسول خاندانی دوستدار علم و فرهنگ بودند و معماری در یمن در عصر آنان یکی از شکوفاترین دوران خود را گذراند که مدرسه امیریه در رعده که همچنان پابرجاست یکی از آثار آن دوره است. با این حال طاهریان از غلبه بر زیدیان ناتوان ماندند. همزمان ممالیک مصر نیز سعی در انضمام یمن به حکومت مصر داشتند. در سال 919 هجری قمری مصادف با 1513 میلادی کشتی‌های پرتغالی جزیره سقطری در جنوب یمن را به فرماندهی آلفونسو دالبوکرک متصرف شدند و به عدن حمله کردند. رویدادی که شاید بتوان آن را اولین برخورد یمنی‌ها با استعمارگران غربی دانست. لکن سلطان امیربن عبدالوهاب طاهری آنها را عقب راند. حضور پرتغالی‌ها در منطقه، پادشاه مملوک مصر را نگران کرد و او ارتشی را به فرماندهی امیرحسین کوردی به جنگ با پرتغالی‌ها فرستاد. سپس شخصا به زبید سفر کرد تا اتحادی علیه پرتغالی‌ها با سلطان طاهری ایجاد کند. با این حال پادشاه مصر پس از مشاهده یمن طاهری نسبت به آن طمع ورزید و بر آن شد یمن را متصرف شود. سپاهیان مصری همداستان با نیروهای امام زیدی متوکل یحیی شرف‌الدین، یمن را از دست طاهریان خارج کردند اما عدن مقاومت کرد و همچنان در دست بنی طاهر باقی ماند. با این حال تملک ممالیک بر یمن عمری کوتاه داشت، چرا که در سال 923 هجری قمری و 1517 میلادی پادشاهی ممالیک مغلوب سپاه عثمانی شد و آخرین سلطان آن اشرف طومان‌بای در قاهره به دار آویخته شد و یمن به دست امامان زیدی افتاد که همچون قهرمانانی ملی به مقابله با متجاوزان عثمانی پرداخته بودند.
 


Page Generated in 0/0067 sec