مایکل گرسون: معمولاً جمهوریخواهان و دموکراتها در کنگره از رؤسایجمهوری قدرتمند، فقط زمانی حمایت میکنند که از کارهای رئیسجمهور خوششان بیاید ولی اگر از آن کارها خوششان نیاید، آن را محکوم میکنند. با این حال گروهی در کنگره وجود دارند که به هر دو حزب اصلی آمریکا تعلق دارند و از لایحه لزوم بررسی توافق هستهای ایران توسط کنگره آمریکا دفاع میکنند. قرار است این لایحه برای اینکه آیا در صحن سنا مطرح شود یا خیر، در کمیته روابط خارجی سنای آمریکا به رأی گذاشته شود. حوزه اختیارات این لایحه به دقت محدود شده است (حاوی کلیگویی نیست) و مثلاً در آن آمده است پس از امضای توافق هستهای با ایران توسط دولت آمریکا، کنگره 60 روز فرصت خواهد داشت آن توافقنامه را مورد بررسی قرار دهد و اگر با مفاد آن موافق بود، تحریمهای کنگره علیه ایران را لغو کند و اگر موافق نبود، چنین نکند. سیاستگذاری درباره لغو یا عدم لغو تحریمهای سازمان ملل علیه ایران یا تحریمهایی که رئیسجمهور اوباما شخصاً با استفاده از اختیارات ویژه ریاستجمهوری ضدایران اعمال کرده است، کلاً منوط به تصمیمگیری خود رئیسجمهور خواهد بود و کنگره در آن رابطه حرفی برای گفتن نخواهد داشت. با این حال، باراک اوباما قول داده است این لایحه را حتی اگر به تصویب سنا برسد، وتو کند. اوباما قصد دارد تا زمانی که خودش در کاخسفید حضور دارد (تا پایان دوره دوم ریاستجمهوریاش) تحریمهای کنگره آمریکا علیه ایران را به حالت تعلیق درآورد و از این رو به هیچوجه تمایل ندارد کنگره درباره لغو یا عدم لغو این تحریمها براساس مفاد توافق جامع که در حال شکلگیری است، تصمیمگیری کند. تاکنون 11 سناتور دموکرات از این لایحه اعلام حمایت کردهاند و اگر فرض کنیم تمام سناتورهای جمهوریخواه بدون استثنا از این لایحه حمایت کنند، آنگاه فقط به 2 رأیِ دیگر دموکراتها در سنا نیاز خواهد بود تا بتوان وتوی رئیسجمهور را درباره این لایحه شکست. متأسفانه تلاشها
(ی پشتپرده) برای به دست آوردن آن 2 رأی مورد نیاز از سناتورهای دموکرات، با نامه نسنجیده و نابخردانه سناتور تام کاتن نقش بر آب شد. مثلاً یکی از حامیان لایحه لزوم بررسی توافق هستهای ایران توسط کنگره گفت: در پی انتشار نامه آقای کاتن، 7-6 سناتور دموکرات که ممکن بود نظرشان را بتوان به حمایت از این لایحه جلب کرد، ناگهان با این لایحه کاملاً مخالف شدند». از همین رو، رأیگیری درباره این لایحه در کمیته روابط خارجی سنا به اواسط آوریل موکول شد تا مگر تا آن زمان، بدخلقیهای حزبگرایانه اعضای 2 حزب رقیب در سنا تا حدی فروکش کند. مهمترین نکته درباره توافق هستهای با ایران، جزئیات مندرج در این توافق است. مثلاً به ایران اجازه استفاده از چه نوع سانتریفیوژهایی داده شود؟ یا بازرسیهای آژانس از تأسیسات ایران باید چگونه باشد که مانع هرگونه عملیات مخفی ایران شود؟ مساله دیگر این است که ما نیاز داریم چه مسائلی را درباره ابعاد گذشته نظامی برنامه هستهای ایران بدانیم؟ گفتوگوهای اخیر ممکن است حاکی از آن باشد که محمدجواد ظریف، وزیر امور خارجه ایران شاید اصولاً از کارهایی که در گذشته در این باره انجام شده است، کاملاً بیاطلاع باشد. جمهوریخواهان در سنا نهتنها از «توافق بد» میترسند بلکه تغییری اساسی را در سیاست خارجی آمریکا احساس کردهاند، مبنی بر اینکه دولت آمریکا احساس نیاز میکند که برای جنگ با افراطگرایان سنی [تکفیریها] باید با ایران دوستی کند یا با مقامات ایرانی گرم بگیرد. اگر کفه ترازوی سیاست آمریکا به نفع ایران سنگینی کند، این بدان معنا خواهد بود که سیاستهای آمریکا به زیان اسرائیل و متحدان سنتی عرب آمریکا در منطقه تغییر خواهد کرد. این چشمانداز خطرناک باعث بروز اختلافات و شکافها میان نتانیاهو، رئیس کابینه اسرائیل و باراک اوباما شده است و این مساله هیچ ربطی به اختلافات شخصی یا شخصیتی میان نتانیاهو و اوباما ندارد. نتیجه این نوع تغییر سیاست آمریکا را هماکنون نیز در عراق میتوان مشاهده کرد. مثلاً متحدان ایران به پارلمان عراق نفوذ کردهاند و ژنرال قاسم سلیمانی نیز به قهرمان مردمیِ عراقیهای شیعه تبدیل شده است. همین تغییر سیاست دولت آمریکا در قبال خاورمیانه [غرب آسیا و شمال آفریقا] باعث بروز تناقضهایی در «سیاست سوریه» آمریکا نیز شده است. از یک سو، آمریکا شورشیانِ مخالف اسد را آموزش میدهد و آنان را تجهیز میکند و از سوی دیگر، هرگاه نیروهای بشار اسد، رئیسجمهور سوریه، همین شورشیان را بمباران کنند، آمریکا جز اعتراض لفظی هیچ کاری انجام نمیدهد، زیرا میترسد ایرانیان که حامیان اصلی اسد هستند ناراحت شوند و در پی آن، مذاکرات هستهای با ایران بههم بخورد. سیاست دولت آمریکا در قبال سوریه نهتنها متناقض است بلکه غیراخلاقی است، زیرا آمریکا ابتدا از شورشیان حمایت میکند و آنان را برای جنگ با دولت اسد جلو میفرستد اما وقتی مورد هدف نیروهای دولتی سوریه قرار گرفتند، آنان را به حال خودشان رها میکند. دولت آمریکا در حال تلاش برای انجام یکسری مانورهای بسیار پیچیده و پراهمیت است اما به اعضای کنگره میگوید شما باید گوشهای بنشینید، صرفاً نظارهگر باشید و دهان خود را ببندید. این در حالی است که همین دولت در جریان «تنظیم مجدد روابط آمریکا با روسیه» نشان داد در اینگونه مانورهای دیپلماتیک تیزهوشی و مهارت کافی ندارد. البته ترفندهای نسنجیدهای مانند نامه سناتور کاتن به مقامات ایرانی، کاملاً غیرسازنده است و مایه نقض غرض میشود. با این حال، به واکنشهایی مانند تصویب لایحه لزوم بررسی توافق هستهای ایران توسط کنگره، بشدت احساس نیاز میشود.
واشنگتنپست