کریسپین روور: برنامه جامع اقدام مشترک بهعنوان سندی مهم تلقی میشود که آن را «فکتشیت» نیز مینامند. اگر برنامه جامع اقدام مشترک به طور کامل اجرایی شود، سبب خواهد شد یک پیروزی مهم در زمینه دیپلماسی حاصل شود، زیرا موجب میشود احتمال دستیابی ایران به یک سلاح هستهای به صورت قابل توجهی کاهش یابد و در عین حال به تعامل دوباره تهران با جامعه بینالمللی کمک خواهد کرد. هدف اصلی هر یک از طرفهای حاضر در مذاکرات هستهای کاملا مشخص است. آمریکا خواهان افزایش مدت زمان فرار هستهای ایران تا دستکم یک سال است. دوره فرار هستهای مدت زمانی است که ایران برای دستیابی به یک بمب اتم نیاز دارد. دولت اوباما بر این باور است که یک سال زمانی کافی برای کشف و شناسایی تلاش ایران برای فرار هستهای و متوقف کردن این روند است.
مدت زمان فرار هستهای، دورهای است که براساس حدس و گمانها تعیین میشود و بر این اساس است که چه میزان از مواد شکافتپذیر در حال حاضر ذخیره شدهاند و با چه سرعتی میتوان مواد مورد نیاز جدید در سطح ساخت سلاح هستهای تولید کرد. براساس ارزیابیهای برنامه جامع اقدام مشترک، مدت زمان فرار هستهای ایران در زمان حاضر تنها 2 تا 3 ماه است. این محاسبه بسیار اغراقآمیز و شاید هم نادرست باشد. این زمان با این هدف اعلام شده است تا بتوان امتیازات بیشتری از ایرانیها برای محدود کردن برنامه کنونی هستهایشان گرفت.
در این تلاشها، برنامه جامع اقدام مشترک فراتر از انتظارات و پیشبینیها عمل کرده است. ایران موافقت کرده است برای دستکم 10 تا 15 سال آینده شمار سانتریفیوژهای فعال خود را به صورت قابل توجهی کاهش دهد، هسته رآکتور را از تأسیسات آب سنگین اراک خارج کند، ذخایر اورانیوم با غنای پایین خود را به کشور دیگری منتقل کند، هیچگونه تأسیسات جدیدی برای غنیسازی اورانیوم احداث نکند و اقدام به بازفرآوری سوخت مصرفشده نیز نکند. ایران با رژیم سختگیرانه و سرزده آژانس بینالمللی انرژی اتمی و همچنین با عضویت در پروتکل الحاقی آژانس موافقت کرده است که این بدین معناست که احتمالا هر گونه نقض مفاد توافقنامه جامع از سوی ایران را میتوان زودهنگام کشف کرد و این موضوع برای آینده (فراتر از مدت زمان توافقنامه هستهای) نیز قابل پیشبینی است. ایران با پایبندی به تعهدات خود در قبال «انپیتی» هم موافقت کرده است.
در حالی که برنامه جامع اقدام مشترک در ارتباط با آنچه ایران بدان اذعان خواهد کرد، است اما نسبتا عاری از جزئیات مرتبط با حجم و سرعت برداشته شدن تحریمهایی است که غرب علیه ایران اعمال کرده است. برنامه جامع اقدام مشترک حاوی پیچیدگیهایی است که به ایران اجازه میدهد «تحقیقاتی محدود در ارتباط با سانتریفیوژهای پیشرفته» انجام دهد.
در مجموع در برنامه جامع اقدام مشترک آمده است: «تحریمهای مرتبط با موضوع هستهای که از سوی آمریکا و اتحادیه اروپایی علیه ایران اعمال شده است پس از آن برداشته خواهد شد که آژانس بینالمللی انرژی اتمی و ایران همه گامهای کلیدی و لازم را در ارتباط با موضوع هستهای بردارند.» چنین اقدامی سالها به طول خواهد انجامید و مستلزم آن است که ایران گامهایی قابل توجه و برگشتناپذیر بردارد. غیرواقعگرایانه است اگر انتظار داشته باشیم ایران این اقدام را بدون دریافت برخی امتیازات انجام خواهد داد. از این رو، تحریمهای سازمان ملل متحد (که همانند تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپایی اعمال شده است)، احتمالا در مدت زمانی سریعتر و مرحله به مرحله برداشته خواهد شد. در هر صورت، کاهش زودهنگام تحریمهای ایران امری مطلوب است. این موضوع نیز اهمیت دارد که مردم ایران از منافع همکاری تهران با غرب بهرهمند خواهند شد. با این حال، احتمال اعمال دوباره تحریمهای سازمان ملل متحد - برخلاف تحریمهای آمریکا و اتحادیه اروپایی- کاری دشوارتر خواهد بود البته در صورتی که ایران به مفاد توافقنامه جامع هستهای پایبند نباشد.
از نظر مذاکرهکنندگان آمریکایی، توافقنامه موقت هستهای حاوی خطراتی نیز است. با توجه به حجم امتیازاتی که ایران براساس توافقنامه موقت داده است بسیاری از افراد همانند من دیگر نمیتوانند بگویند این «توافقی بد» است. با کاهش نگرانیهای منتقدان، در حال حاضر باید امکان جلب حمایت اعضای کنگره آمریکا از توافقنامه جامع هستهای وجود داشته باشد. این موضوع همچنین بدین معناست که هر گونه امتیازات بیشتری که برای دستیابی به توافقنامه نهایی هستهای لازم است باید از سوی گروه 1+5 داده شود. در صورت به شکست انجامیدن مذاکرات هستهای، آمریکا عامل آن شناخته خواهد شد و بدین ترتیب رسیدن به اجماع بینالمللی برای اعمال هرگونه تحریمهای جدید علیه ایران به کاری دشوار تبدیل خواهد شد.
در این میان، مهمترین بازنده «بنیامین نتانیاهو» محسوب میشود که همه تلاش خود را برای ایجاد اخلال در روند دستیابی به توافقنامه هستهای انجام داد. او همچنین سبب شد روابط ویژه
اسرائیل ـ آمریکا ضعیف شود. سخنرانی نخستوزیر اسرائیل در کنگره آمریکا ـ که در آن نتانیاهو به مذاکرات گروه 1+5 بر خلاف تمایلات کاخ سفید حمله کرد- بیسابقه بود. رد راهحل ایجاد 2 کشور از سوی نتانیاهو و هشدار به اعراب اسرائیلی حتی سبب نگرانی حامیان دیرینه تلآویو شده است. اگر برنامه جامع اقدام مشترک اجرایی شود، در آن صورت، ادعای نتانیاهو در این باره که توافقنامه هستهای «راه ایران را برای دستیابی به بمب اتم هموار خواهد کرد» مضحک به نظر خواهد رسید.
نمیتوان راهبرد گستردهتر را در این ارتباط نادیده گرفت. منافع آمریکاییها و ایرانیها در منطقه با سرعت با یکدیگر همگراست. این موضوع در عراق و سوریه کاملا مشهود است، جایی که هدف مشترک واشنگتن و تهران نابود کردن شورشیان داعش است و برای انجام چنین کاری به همکاری ایران نیاز است. ایران این توافق را فرصتی برای ایجاد اختلافات بیشتر بین آمریکا و اسرائیل میداند. اسرائیل یک همپیمان واقعی برای آمریکا در زمینه مبارزه با داعش محسوب نمیشود. شورشیان داعش در مقابل نفوذ ایران مقاومت میکنند، ایرانی که در حال حاضر از موضوع فلسطین فاصله گرفته است و علاقه کمی به حمله به اسرائیل نشان میدهد. اسرائیل نیز با محکوم نکردن الحاق شبهجزیره کریمه به روسیه نشان داده است همانند گذشته به آمریکا وفادار نیست.
راه زیادی باقی مانده است تا آمریکا بتواند ایران را یک همپیمان خود در منطقه بنامد. اگر مذاکرات 1+5 نتیجه بدهد و نتانیاهو نیز به زیر سوال بردن منافع اسرائیل ادامه دهد، چه کسی میداند طی 5 سال آینده روابط آمریکا با کشورهای منطقه خاورمیانه به چه شکل خواهد بود؟
پایگاه اینترنتی نشنال اینترست